به گزارش خبرنگار مهر، اگر از شوری که در استان های مختلف کشور از جمله خراسان شمالی، با ثبت نام آیت الله علی اکبر هاشمی رفسنجانی و در پله هایی پایین تر، اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات ریاست جمهوری، ایجاد شد، بگذریم دیگر پس از اعلام اسامی کاندیداهای تایید صلاحیت شده و حتی در پانزده روز نخست تبلیغات نیز در این استان تنور انتخابات ریاست جمهوری چندان داغ نبود.
اگر چه حضور پرشمار کاندیداهای انتخابات چهارمین دوره شوراهای اسلامی در این استان، چهره شهرها و روستاهای این خطه از ایران اسلامی را دیگرگون کرده بود و مردم نیز در کوی و برزن نام کاندیدای مورد علاقه خود را می گفتند؛ اما کمتر کسی سراغی از انتخابات ریاست جمهوری می گرفت.
هر چه بود تقریبا می شود گفت که سردرگمی مردم در زمینه انتخابات ریاست جمهوری در این استان، حدود پانزده روزی ادامه داشت اما در روزهای اخیر و با شنیده شدن زمزمه هایی امید بخش در هر دو جبهه اصولگرایان و اصلاح طلبان، به نظر می رسد وضعیت تغییر یافته است.
در هفته پایانی تبلیغات انتخاباتی، شدت گرفتن زمزمه ائتلاف بین حسن روحانی و محمدرضا عارف و یا به بیان ساده تر دو کاندیدایی که خواه ناخواه در جبهه اصلاح طلبان تعریف می شوند، و نیز کناره گیری برخی اصولگرایان و اجماع بر روی دو و یا سه نامزد، به مثابه هیمه ای خشک، تنور انتخابات ریاست جمهوری را در خراسان شمالی داغ کرد.
گویی در این چند روز روح جدیدی در کالبد انتخابات در این استان دمیده شده است، شور و شوق مردم، شادی های خیابانی و دم غروبی جوانان، نصب پوسترهای تبلیغاتی کاندیداها در خودروها، گاها انجام برخی تخلفات کوچک تبلیغات انتخاباتی با مسامحه مسئولان نظارتی و ... همه و همه نشان از بازگشت نشاط به جامعه و استشمام بوی هوای تازه می دهد.
عصر دوشنبه و در واپسین روزهای تبلیغات انتخاباتی، خبر کناره گیری غلامعلی حداد عادل از جبهه اصولگرایان و یا به بیان بهتر ائتلافی که به نام ائتلاف سه گانه یا ائتلاف پیشرفت موسوم شده بود و همچنین خبر ائتلاف عارف و روحانی در جبهه اصلاح طلبان، دهان به دهان در شهر و روستاهای کشور چرخید.
موجی که در روزهای پیشین به راه افتاده بود با این اتفاقات قوی تر و بزرگ تر شد، موجی که در 24 خرداد ماه حماسه ساز خواهد شد، حماسه ای از جنس شور و شعور خواهد بود.
حماسه اي كه با اميد به فردايي بهتر خلق مي شود، شوري كه قرار است روياي شيرين تغيير را براي مردم محقق كند، بي شك آزموني بس بزرگ در راه است؛ هم براي مردم و هم براي كانديداها و نظام مقدس جمهوري اسلامي.
شايد تفكيك بين بازيگران و بازي گردانان گردونه انتخابات كار دشواري باشد اما كيست كه نداند نتيجه مهمتر از بازي است، متاسفانه و يا خوشبختانه سال هاي مديدي است كه ما تعادل بين هدف و وسيله را از دست داده ايم.
درست است كه در هر انتخابات، اميد تغيير وضع موجود، در مردم زنده مي شود؛ چه آنگاه كه مردان و زنان اوايل انقلاب با راي قاطع خود نظام جمهوري اسلامي را برگزيدند و چه آنگاه كه در دوره هاي مختلف، دولت ها از اصولگرا به اصلاح طلب و يا تفكرات ديگر تغيير كردند؛ اما اين بار جنس اميد با دوره هاي پيشين تفاوتي ملموس دارد.
اگر نام اين تفاوت را ترديد در گروهي از مردم جامعه بگذاريم؛ پر بيراه نگفته ايم، رئيس جمهور بعدي هر كه باشد يكي از مهمترين رسالت هايش رفع اين ترديد و بازگرداندن احساس تكليف مسئوليت اجتماعي به اين افراد است.
تكليفي كه در اين چند سال به گمان بسياري از آنها رفع شده و سبب شده بود كه حتي در آخرين هفته هاي منتهي به انتخابات نيز براي اداي آن پا به ميدان نگذارند.
ليكن باز هم اميد بر ترديد چربيد، خواست خداوند بود كه باز دل ها به يكديگر نزديك شوند، زمزمه هايي كه ابتدا غير قابل باور مي نمود به واقعيت رسيد، رقيب ديروز به رفيق امروز بدل گشت و ائتلاف هاي سياسي به رغم وجود برخي اختلاف هاي اساسي شكل گرفت، اختلافاتي كه باز هم اميد مي رود تا در فضايي دوستانه تر رفع و يا حداقل به تفاهم كاهش يابد.
اما هنوز زمزمه ها ادامه دارد، زمزمه هایی چون کناره گیری برخی دیگر از کاندیداهای اصولگرا به نفع نامزدهاي ديگر و يا حتي نامزدي واحد، حضور چهره های شاخص اصلاح طلب در استان ها و شهرهای بزرگ، صدور بیانیه های حمایت از سوی تشکل ها و جامعه های مختلف سیاسی و دینی و ... که در حال حاضر به صورت رسمی و یا غیررسمی شنیده می شوند.
از حق نگذریم دیری است که مردم ما عهدی محکم با زمزمه ها بسته اند، گوش ها منتظرند ...
نظر شما