به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمايی از کتاب «هورامه» نوشته با حضور نویسنده جوان یاسر یسنا، عصر روز یکشنبه 9 تیر با حضور محمدرضا بایرامی، قاسمعلی فراست و محمدعلی علومی در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار شد.
قاسمعلی فراست نویسنده در این جلسه و در یک سخنرانی با تاکید بر لزوم لزوم پرداختن به ادبیات جنگ از سوی نویسندههای نسل اول، گفت: در کشور ما چند چیز به شدت مظلوم واقع شده است؛ اولین مظلوم خود خدا است؛، ما خیلی از او میگوئیم اما در حق او چه کردهایم؟ دومین مظلوم دین است که دکتر شریعتی هم در مثالی در این باره میگوید «حسین برای خیلیها نان آورد و برای بعضی هم آزادگی». مظلوم سوم ادبیات است که شاید اگر برای آقایان امکانش فراهم بود، آن را خط میزدند. مظلوم چهارم هم ادبیات جنگ است.
وی افزود: ادبیات جنگ از یک طرف آنقدر تاثیر دارد که جوانی مثل یاسر یسنا که جنگ را ندیده، اولین اثرش را به جنگ اختصاص میدهد اما از آن طرف مواردی در میان مدیران نسل اول انقلاب مشاهده میکنیم که وقتی ماها میخواستیم امکانی برایمان فراهم کنند که درباره جنگ بنویسیم، این شرایط را برایمان مهیا نمیکردند. من معتقدم به استثنای چند مدیر فرهنگی که در این عرصه خوب عمل کردهاند و تعدادشان از انگشتان دو دست بیشتر نیست، بقیه همینگونه بودهاند که گفتم.
نویسنده «نخلهای بیسر» اضافه کرد: نویسندههای نسل اول انقلاب خواستند و تا جایی هم که توانستند از جنگ نوشتند ضمن اینکه آنها محرومیتهایی داشتند؛ مثلاً خود من وقتی به مدیرم گفتم شرایطی برایم فراهم کن که بروم خرمشهر تا کتابی درباره جنگ در این خطه بنویسم، گفت همینجا بنویس ما نمیتوانیم مرخصی بدهیم. اینجا و آنجا که ندارد!
فراست: میان نویسندگان قبل و بعد از انقلاب، به غلط فاصله افتاد
فراست همچنین از آنچه فاصلهای که به غلط میان نویسندگان قبل و بعد از انقلاب ایجاد شد، سخن گفت و تاکید کرد: این مسئله به خاطر طبقهبندیهای خودی و غیرخودی که فقط خودمان چوبش را میخوریم، پدید آمد. اگر این دو طیف دست همدردی به یکدیگر میدادند، نسل جدید مثل بچه یتیمی نمیشد که نافش را خودش ببرد و خودش همه چیز را تجربه کند.
در ادامه محمدرضا بایرامی نویسنده در سخنانی گفت: حرف اصلی من و در واقع هدف اصلی من از آمدن به اینجا این است که به آقای یاسر یسنا (نویسنده ورامه) تبریک بگویم و از شما هم میخواهم فقط همین حرف را جدی بگیرید و بقیه حرفهایم را نه.
وی سپس با اشاره به سن کم یسنا، یادآور شد: به نظر من زیاد مهم نیست که چه کسی زود وارد ادبیات جنگ شده و چه کسی دیر به این عرصه آمده است؛ مهم تاثیری است که از خود در این زمینه به جای میگذاریم. تصویر غالب از ادبایت جنگ همان است که سیستم فرهنگی و رسانههای ما بازتاب میدهند و به نظر من هم هیچ اشکالی ندارد ولی مهم این است که نویسنده سبک خودش را داشته باشد و مرعوب این تصویر غالب نشود. مهم این است که ما تا چه حد میتوانیم به واقعیت نزدیک شویم.
بایرامی: کسانی که امروز داستان جنگ را مینویسند، کارشان سختتر از ماست
بایرامی افزود: سال 69 که اسرا آزاد شدند، اولین کتابهای آنها که چاپ شد، روایت آنها با روایتی که تا آن زمان از جنگ مکتوب شده بود، متفاوت بود و در واقع خیلی فاصله داشت. امروز هم به نظرم کسانی که داستان جنگ را مینویسند، کارشان سخت و بلکه سختتر از آن دوره است چرا که اگر بخواهند همان راه پاکوفته را بروند، عملاً کاری صورت ندادهاند و اتفاق خاصی هم نمیافتد. اگر آنها سعی نکنند به زوایای کمتر گفته شده نزدیک شوند، کمکی به ادبیات ما و کیفیت آن نمیکنند. بدیهی است کمیت هم هیچ اهمیتی ندارد.
این نویسنده با برشمردن نمونههایی از آنچه شاهکارهای ادبیات جهان که در عین ضعفهای فنی و تکنیکی، میلیونها مخاطب در سراسر جهان دارند، ادامه داد: کارهایی که نگاه خاص در آنها هست، حتماً مخاطب هم پیدا خواهد کرد و بعضی از آنها ماندگار هم میشود فقط به خاطر اینکه نویسندگانشان سعی نکردهاند راههایی را که همه رفتهاند، دوباره بروند.
کتاب «هورامه» اولين اثر داستانی ياسر يسنا نویسنده جوان، روایتی از عملیات خیبر است اما در واقع داستان گمگشتگی نسلی است كه ميان آنچه گذشته و آنچه در راه است، نياز شديد روحی به بازگشت دارد؛ بازگشت به آنجا كه در افقی از مه فرورفته اما حقيقتی انكارناپذير است.
نظر شما