به گزارش خبرگزاری مهر، « آوینی که بود» عنوان موضوع تازهترین برنامه تلویزیونی مناظره بوده که جمعه شب 29 فروردینماه با حضور تعدادی از کارشناسان حوزههای مختلف فرهنگ از شبکه یک سیما پخش شد.
در ابتدای این برنامه که با یک سوال پیامکی با عنوان «اگر امروز آوینی در میان ما بود وقتش را بیشتر به چه کاری اختصاص میداد؟ تولید محصولات فرهنگی و تربیت نسل جدید یا نقد وضعیت فرهنگی کشور» آغاز شد مهمانان برنامه متشکل از شهاب اسفندیاری، بهروز افخمی، شهریار زرشناس، وحید جلیلی و عبدالله اسفندیاری ضمن نقد و تحلیل صحبتهای اخیر ابراهیم حاتمی کیا در برنامه تلویزیونی «راز» به بررسی و مناظره درباره نقش شهید آوینی در جریان فعالیتهای فرهنگی انقلاب و وضعیت چند ساله اخیر فرهنگ و هنر کشور پرداختند.
وقتی به آوینی سید کامران می گفتند
شهاب اسفندیاری منتقد و کارشناس مسائل فرهنگی به عنوان اولین سخنران این برنامه با اشاره به دلایل حضور خود در این برنامه تلویزیونی گفت: امروز به برکت خون شهید آوینی، نسلهای مختلفی از هنرمندان، نظریه پردازان و فیلمسازان جوان روی کار آمدهاند. وقتی قرار شد من در این مناظره شرکت کنم حس متناقضی داشتم . اینکه شبکه یک تصمیم گرفته باشد در یک برنامه پربیننده به موضوعی بپردازد که فرض بر آن است که تنها به خواص فرهنگی مربوط است و عوام حوصله آن را ندارند برایم عجیب بود. من با این امید در این برنامه شرکت کردم که مسائل و دغدغههای آوینی از حاشیه به متن بازگردد.
وی ادامه داد: در دعواهایی که در سالهای اخیر بر سر شهید آوینی شکل گرفته است اصل کارهایی که او برای سینما انجام داد به فراموشی سپرده شده است. البته به برکت خون این شهید قدمهایی در تطهیر سینمایی که از غرب وارد ایران شده بود برداشته شد. با ورود سینما به ایران بخشهایی از جامعه مذهبی ما به آن گرایش پیدا کردند. البته از زمان ورود امام خمینی (ره) به ایران گفته شد که ما مخالف سینما نیستیم اما باید خونی در این راه داده میشد تا این مسئله فهم شود. این در حالی است که ما نباید فراموش کنیم شهید آوینی در چه جبههای بود. وقتی حاتمیکیا که فیلمسازی بزرگ در سینماست اینگونه و با این قدرت حرف میزند و از جای خالی آوینی میگوید میتوان فهمید که چه فضایی بر سینمای کشور حاکم است.
اسفندیاری تصریح کرد: من معتقدم نباید حرفهای خوب را هم زیاد تکرار کرد. برخی حرفها زیاد گفتنش اثر مثبت آن را از بین میبرد و به مسئلهای پیش پا افتاده تبدیل میکند. به همین خاطر پرهیز داشتم که در این برنامه باشم اما به احترام شهید آوینی به این برنامه آمدم. من بر این باورم همه زندگی آوینی را باید به صورت یک مجموعه دید. نمیتوان یک بخش از زندگی آوینی را بزرگنمایی کرد و گفت تنها آوینی این است. آوینی از وقتی که به او سید کامران آوینی میگفتند تا وقتی که لقب سید شهیدان اهل قلم را گرفت به وجود آمد. اگر جاهایی تند میرفت بعد از آن به تعادل و پختگی میرسید. او از جهاتی شبیه آلاحمد است. او در اوایل انقلاب بسیار تند بود ولی مسیر تکاملش منجر به شهادتش شد. در واقع اخلاص، جستجوگری و پویایی خصلتهای اصلی آوینی بود که باعث شد مزد نهایی را که همان شهادت است، بگیرد.
آوینی در دوران خودش با کوششهایی برای نادیده شدنش مواجه بود
بهروز افخمی نویسنده و کارگردان سینما هم بعد از صحبتهای اسفندیاری با بیان اینکه سید مرتضی آوینی مساله ای را در فضای فرهنگی و روشنفکری ایران تشخیص داده بود، خاطر نشان کرد: سید مرتضی مساله ای را در فضای فرهنگی و روشنفکری ایران تشخیص داده بود و چون با آن درگیر بود میخواست آن را بشناسد و به دیگران بشناساند. این امر باعث شده بود که او یک شخصیت واحد داشته باشد. او از زمان تولید «خان گزیدهها» تا زمان شهادتش با مسئله درگیری فرهنگیان و روشنفکران با سوبژکتیویسم درگیر بود. در حالیکه روشنفکران غرق در نظریهپرداریهای خود بودند و به ساخت چارچوبهای ذهنی و خیالی میپرداختند و از مردم و مسئله آنها فاصله میگرفتند.
وی گفت: به نظر من اگر مرتضی اکنون در بین ما بود هم به تولید آثار فرهنگی و آموزش نیرو میپرداخت و هم نقد فرهنگی را ادامه میداد. فیلم او معطوف به بیرون بود نه اینکه ذهن خود را به عالمی بسپارد که خودش هم نمیداند چیست. آوینی در دوران خودش با کوششهایی برای نادیده شدنش مواجه بود اگر الان نیز در بین ما بود همین کوششها انجام میشد. حرفهای حاتمیکیا برای من غیرمنتظره بود زیرا او هم مثل همه کسانی که تحت آموزش شهید مرتضی آوینی بودند باید پیش زمینهای برای نادیده انگاشته شدن داشته باشند. حاتمیکیا هم باید منتظر نادیده انگاشتن میبود.
.
آوینی نقش بزرگی در علمداری انقلاب داشت
وحید جلیلی منتقد و کارشناس مسائل فرهنگی نیز با اشاره به اینکه سید مرتضی آوینی همچنان بعد از 21 سال از شهادت خود محل بحث در بین نخبگان و حتی توده های جامعه است، گفت: به یاد بیاوریم روزگاری را که پخش صدای آوینی از تلویزیون ممنوع بود. در ماجرای مستند «خنجر و شقایق«تلویزیون حاضر به پخش صدای ایشان نشد و درگیریهایی در این دوره اتفاق افتاد که منجر شد به مقالهای که ایشان در کیهان منتشر کرد با عنوان «چگونه خنجر بر پشت شقایق نشست» در تشریح چگونگی حذف بخشی از جناح فرهنگی و مومن از تریبون رسمی جمهوری اسلامی. انشاالله همین برنامه نشاندهنده گامی رو به جلو در این مسیر باشد.
وی گفت: اگر بخواهیم آوینی را بهتر بشناسیم باید به مقطع زمانی ظهور او در فضای فرهنگی کشور اشاره کنیم. آوینی قبل از پایان جنگ با «روایت فتح» تاثیر شگرف خود را بر جامعه گذاشته بود اما من میخواهم تاکید کنم روی مقطعی که آوینی به نام سید مرتضی آوینی در فروردین 1368 با اولین شماره مجله سوره به میدان آمد. جنگ تمام شده بود و جامعه داشت وارد فضای جدیدی میشد و عدهای دوست داشتند شرایط بعد از جنگ را دوره ارتجاع انقلاب بدانند. ریزش هایی هم در فضای سیاسی و هنری شکل گرفته بود که این نگرانی را دامن میزد که جهت گیری های این انقلاب در حال عوض شدن است. خیلیها هم بودند که علم انقلاب را بلند کرده و در آن دوره روی زمین گذاشتند و اکنون هم در اسرائیل مشغول هنرنمایی هستند. نهایتا شهید آوینی در این مقطع ظهور کرد و توجه به ویژگیهای آن مقطع نشان میدهد آوینی نقش بزرگی در علمداری انقلاب داشت و نسل پیش رویش را به شدت جلو برد.
مهم ترین وجه شهید آوینی چه بود
شهریار زرشناس مدرس دانشگاه و منتقد هم در ادامه این برنامه گفت: با وجودی که آوینی یک مستندساز و فیلمساز و تئوریسین سینما بود اما فراتر از همه اینها اهمیت آوینی در این بود که او یک متفکر دوره گذار و یک مجاهد بصیر بود. آوینی در سالهای آغازین دهه شصت این نکته را به درستی مطرح کرد که با انقلاب ایران یک گذار تاریخی در مقیاس جهانی آغاز شده است و بشر در حال پشت سر گذاشتن استکبار اومانیستی و دوره مدرن بود.
وی افزود: این وجه جهانی بودن انقلاب اسلامی و بشری بودن آن جز در بیانات امام راحل و برخی از مسئولین در حرفهای هیچکسی نبود. آوینی بعدها از انقلاب ایران به عنوان مبشر توبه بشریت یاد کرد و این مسیر را پیش برد. این مهمترین وجه اهمیت آوینی است. این که او متفکر دوره گذار ایران است و حتی نگاه او به سینما هم در قالب همین تفکر او قرار میگرفت. محوریترین نکته اهمیت آوینی این بود که حالا که با انقلاب ایران دوره گذار تمام شده است، چگونه باید از میراث روشنفکری و عصر مدرن عبور کرد و عالم تازهای را بنا نهاد و معضلات تئوریک این عصر را پاسخ داد.
یک سوال! اگر امروز آوینی در میان ما بود چه می کرد
بعد از پایان صحبتهای مقدماتی مهمانان برنامه، نوبت به پاسخ دادن آنها پیرامون سوال برنامه مبنی بر « اگر امروز آوینی در میان ما بود وقتش را بیشتر به چه کاری اختصاص میداد؟» رسید که شهاب اسفندیاری در پاسخ به آن گفت: تاثیری که شخصیت شهید آوینی در این سالها بر نسلهای جوان و علاقهمند به حوزه سینما و مستند داشته ما امروزه در حوزه تولید نسبت به دوران شهید آوینی پیشرفتهایی کردیم. نسلهای جدیدی در این عرصه وارد شدند اما به نظر من هم در حوزه نقد و هم نظریهپردازی یعنی کاری که شهید آوینی یک تنها انجام میداد به نظر من اگر امروزه ایشان در میان ما بود بیشتر به حوزه نظریهپردازی میپرداخت و البته نقد. این شهادتی که شهید آوینی در نقد عملکرد مسئولان کشور داشت ستودنی است.
عبدالله اسفندیاری نیز در پاسخ به این سوال خاطر نشان کرد: شخصیت ایجابی شهید آوینی بیشتر بوده است و این عاملی است که ما آن را کم داریم. شناختی که من از شهید آوینی داشتم این است که ایشان اهل تولید تفکر و بحثهای نظری بوده است.
بهروز افخمی هم پاسخ داد: هیچ چیزی همانند تولید فیلم تاثیر بر روی عرصههای مختلف اندیشه حتی اندیشههای نظری ندارد و البته سیدمرتضی اهل نقد نیز بوده است. اما به نظر من بیشتر به تولید محصولات فرهنگی روی میآورد.
وحید جلیلی نیز در پاسخ به این سوال گفت: این تزاحم بین نقد و تولید را متوجه نمیشوم. بحثی را اخیرا مطرح کردهاند به این مضمون که ما در عرصه سینما منتقد فیلم داریم نه منتقد سینما. چون اگر منتقد سینما داشتهایم او میتواند بگوید که تا به حال چه فیلمهایی ساخته نشده است نه اینکه فیلمهای تولیدی را مورد انتقاد قرار دهد.
وی ادامه داد: ما در عین حال به تولیدات انبوه و با کیفیت نیاز داریم البته موانعی مقابل در این حرکت وجود دارد که نمیشود با تولید چند کار محدود پاسخ این بخش را داد. بنابر این باید موانع تولید در کشور را رفع کرد که این رفع موانع در عرصه فرهنگ به نقد جدی نیاز دارد.
شهریار زرشناس گفت: این سوال خیلی صحیح و دقیق نیست به این دلیل که هیچ نقدی خالی از وجه ایجابی نیست و در هر ایجابی هم نوعی نقد وجود دارد و نمیشود این دو را از یکدیگر جدا کرد. اما اگر منظور این است که نسبت به شرایط موجود دغدغهمند و نگران بود که بیاید و غفلتهای برخی مسئولین را نقد کند، بله. به میزانی که تهاجم فرهنگی گسترش پیدا میکرد ایشان واکنشهایش بیشتر میشد و بیشترین نوشتههایی که از ایشان وجود دارد در سرمقالههای مجله سوره عمدتا نقد است.
.
از آوینی به عنوان یک برچسب استفاده نکنیم
عبدالله اسفندیاری در بخش بعدی این برنامه با بیان اینکه روی صحبتهای خود با کسی از حاضران در برنامه نیست، خاطر نشان کرد: استفاده از آوینی برای برچسب زدن به دیگران و کوبیدن آنها بیانصافی در حق آوینی است. نگاه آوینی به غرب هیچگاه نگاه یکسویه و کلیت گرا نبوده است. به طور مثال ایشان یکی از شیفتگان سنت اگزوپری نویسنده شازده کوچولو بود. نه در آوینی و نه در تفکر دوران اسلا این یکسره باطل انگاشتن و ندید گرفتن غرب نبوده است.
این کارشناس فرهنگی گفت: یکی از نکاتی که در مواجهه حضوری و رفاقت عمیق اما از نظر زمانی نه چندان طولانی این بود که ایشان به دنبال فیلمهایی با تماشاگر بود. هر چند برخی فیلمهایی که میساخت خیلی مخاطب نداشت اما نکته مهم این بود که آقا مرتضی تنها به بیان کلمات بسنده نمیکرد و کلمات را با لغلغه زبان به کار نمیبرد و همه را متهم نمیکرد.
وی ادامه داد: چیزی که امروز شاهد هستیم حتی برخی افراد کلمات را غلط به کار میبرند و متاسفانه مثل نقل و نبات تبدیل به فحش و برچسب شده است اما آوینی حتی از متفکرین غرب به جای خود استفاده میکرد و گاها از آنها به عنوان نمونههای خوب یاد میکرد اینکه برخی تصور میکنند ضد مدرنیزم و نقد غرب یعنی اینکه هیچ اسمی از آنها به میان نیاید و اسمی از غرب برده نشود باید گفت چنین تفکری نه در آوینی بوده و نه در تفکر اسلامی چنین چیزی وجود داشته است.
اسفندیاری تاکید کرد: اگر بخواهیم همه چیز را دور بریزیم و همه چیز را از نو بسازیم این معنای نقد غربزدگی نیست . آوینی در نقد غربزدگی از جهاتی تحت تاثیر مرحوم فردید بود اما آوینی فیلسوف نبود بلکه یک متفکر فعال فیلمساز و انسان متعهد در جامعه بود که هر جا احساس نیاز میکرد نقش خود را انجام میداد.اینکه از آوینی برچسبی برای کوبیدن دیگران یا علمی برای دار و دستهسازی خودمان درست کنیم صحیح نیست. در حالی که او دنبال حقیقت بود و هر جا حقیقتی میدید به آن احترام میگذاشت.
در انتخابات هم از نام آوینی استفاده کردند
وحید جلیلی هم در ادامه این برنامه با تایید صحبتهای اسفندیاری مبنی بر رویکرد شهید آوینی که عملا معنا و مفهوم کلماتی که راجع به غرب به کار میبرد را میفهمید تصریح کرد:نگاه آوینی به غرب نگاهی درست و استدلالی بود اگر آوینی حرفی در نقد غربزدگی میزند نمیتوان او را متهم کرد که اگر کلمهای به کار میبرد متوجه نیست یا نگاه او کاملا سیاه است.
وی با اشاره به چند جمله از شهید آوینی درباره شهدا و دفاع مقدس گفت: این جملات از کسی است که غرب را میشناسد و تفکر عمیقی دارد. آوینی کسی نیست که همه را به یک چوب براند یا نگاه بستهای داشته باشد. البته من هم قبول دارم که برخی افراد برای دار و دستهسازی از اسم آوینی استفاده میکنند مثلا در انتخابات برای رای آوردن استفاده ابزاری از نام شخصیتهایی همچون آوینی میکنند و معلوم هم هست چه کسانی این کار را میکنند. بیشتر همانهایی که این اتفاق را نقد میکنند در بزنگاهها از نام او استفاده میکنند.
این منتقد فرهنگی ادامه داد: شهید آوینی در سال 71 بعد از 11 سال مدیریت جشنواره فیلم فجر وارد داوری این جشنواره شد ، در واقع باید گفت که در سال 71 این وزارت ارشاد بود که به پختگی رسید و فهیمد آوینیها نیز میتوانند در داوری جشنواره فیلم فجر شرکت کنند.
جلیلی در پاسخ به صحبتهای اسفندیاری مبنی بر اینکه برخی معتقدند نقد غربزدگی دور ریختن آن است تاکید کرد: اتفاقا حرف آوینی این بود که برخی معتقدند باید تمام دستاوردهای انقلاب را دور بریزیم و به طور کل از غرب تقلید کنیم و آوینی تلاش کرد میراث انقلاب را از زیر آوار تبلیغات روشنفکری و غربزدگی در بیاورد. آوینی میگفت مسئله کسانی هستند که میگویند هر چه در انقلاب اسلامی است باید دور بریزیم و از غرب تقلید کنیم و دغدغه آوینی این بود.
مرتضی اساسا اهل جنگ بود حتی در دوران صلح
بهروز افخمی هم در این بخش از برنامه به صحبتهای جلیلی اشاره کرد و گفت: جنبهای که در حرفهایی که جلیلی از آوینی نقل کرد لحن جنگنده و روحیه جنگویی سید مرتضی آوینی بود، این روحیه و علاقه او به مبارزه را به حساب این نگذارید که او در دوران جنگ بوده است. مرتضی اساسا اهل جنگ بود حتی در دوران صلح. مرتضی متوجه بیرون بود، متوجه اتفاقات بیرون و اینکه چه طور میتوانیم دنیای واقعی بیرون از خودمان را بهفمیم و با آن درگیر شویم و نهایتا آن را تغییر دهیم. نقد آوینی، به اصطلاح نقد فلسفی مدرسه ای نبود. بلکه از این نگران بود که نیروهای فکری موجود در مملکت گرفتار خیال بافی شدهاند.
وی ادامه داد:حرف او این بود که برویم و ببنیم که واقعا در دنیای واقعی چه اتفاقاتی در حال افتادن است. این حالت متوجه بیرون بودن و کوشش برای متوجه کردن دیگران به آنچه در ایران اتفاق میافتد سرفصل فعالیتهای آوینی بود. حتی من برخی اوقات از او شنیدم که میگفت باید به روشنفکران بگوییم که خداپرستی و توحید و این حرفها پیشکشش فعلا دنیای بیرون را باور کنید تا بعد...اما ادامه حرفهای آوینی به اشاره او به یک مستند مشهور بود. امسال فیلمی دیدم به نام «آخرین روزهای زمستان» که مستند داستانی زندگی شهید باقری است و فکر میکنم اگر سید مرتضی پای کار بود واقعا چیزی بهتر از این هم در نمیآمد. «آخرین روزهای زمستان» آنقدر خوب در آمده است که نشان میدهد انگار مرتضی آوینی زنده است و دارد محصول تولید میکند. این یعنی اینکه خوشبختانه همان فهم و جنگندگی و خیرهسری را دنبال میکنند.
عدهای میخواهند تصویری لیبرال از آوینی بسازند
شهریار زرشناس بعد از پایان این بخش از صحبتهای افخمی تصریح کرد: ما باید خود آوینی را بشناسیم نه تمایلات و تفسیرهای خودمان. بهترین شیوه شناخت برای آوینی هم آثار اوست و نگاهی کوتاه به آثار او به راحتی نشان میدهد که آوینی شخصیتی دارد که کاملا متعهد به آرمانهای انقلاب است و تضاد او با غرب مدرن تمام عیار و ماهوی است. آثار او نشان میدهد که او با روشنکفران بارها و بارها درگیر شده است. البته فحاش نبود و استدلالی دفاع میکرد.
وی افزود: اما عدهای میخواهند تصویری لیبرال از آوینی بسازند، حتی یک سطر هم در آثار او وجود ندارد که وی را لیبرال نشان بدهد. اما دوست دارند و تلاش میکنند. رویکرد او در بحث تهاجم فرهنگی رویکرد متفکرانه و عمیق بود، اما نه به این معنا که حرف متفکران غربی را از پیش قبول کند . بله او مقدمه نوشت برای یونگر که یک متفکر غربی است، اما برای کتابی که همان هم نقد غرب بود. یونگر برای همه لیبرالهای دنیا مغضوب است و آن اثر او در نقد نهلیسیم غربی است و قبل از آوینی هم جلال آن را ترجمه کرده است. یا اشاره آقای اسفندیاری به تمایل آوینی به اگزوپری، این اشاره دقیقا به آن بخشهایی است که اگزوپری از خودبیگانگی آدمها و روابط دنیای مدرن را محاکمه میکند.
افخمی نیز خطاب به زرشناس گفت: شما فکر میکنید چه کسانی میخواهند آوینی را لیبرال نشان دهند؟
زرشناس گفت : نمیخواهم اسم ببرم.
آقایانی که از صحبتهای آوینی برآشفته شدند
اما زرشناس اینجا با اصرار مرتضی حیدری مجری برنامه که از وی خواست این بحث را ادامه بدهد، گفت: چندی پیش در یک مصاحبه من گفتم که آوینی منقد سیاستهای دوران سازندگی بود. منتقد سیاستهای فرهنگی دولت و شهردار وقت بود، چون معتقد بود که اینها در جهت کنار زدن ارزشهای فرهنگی انقلاب قدم برمیدارند، اما آقایان برآشفته شدند که این حرفها چیست که میزنید. ناراحت شدند و گفتند آوینی تند بود و این حرفها... من واقعا نمیفهمم تندی یعنی چی؟ این حرفهایی که جلیلی از آوینی نقل کرد رادیکالترین حرفها بود و اتفاقا درست و به حق هم بود.
شهاب اسفندیاری هم وارد این بحث شد و گفت: من جزو نسل پس از آوینی هستم که شهید بزرگوار در مسیر زندگی و رشته تحصیلی من تاثیر بسزایی داشته است. نظرات دوستان درباره شهید آوینی نادرست نیست بلکه همه واقعیت هم نیست.
وی با این سوال که شهریار زرشناس با جدیت اصرار دارد که شهید آوینی لیبرال نبوده است، پرسید: آقای زرشناس در دوران حیات ایشان این اتهام را نسبت به ایشان روا نداشتهاند و آیا شما در مقالاتی در روزنامه کیهان بر حرکتهای ایشان و اینکه انحرافاتی داشتند انتقاد نکردهاید؟ و یا با عناوینی مثل آقای آوینی خدا را هم به یاد داشته باشید، و نیز درباره کتاب «هیچکاک، همیشه استاد» انتقادهایی بر ایشان شد، آوینی به دلیل چاپ عکس جوان بوسنیایی که شعار اللهاکبر بر پیشانی خود بسته بود و ظاهری غربی داشته است توبیخ شد و از طرف دیگر از سوی برخی دوستان نیز حملاتی بر ایشان تحمیل میشد که اگر نقد بود اشکالی وجود نداشت اما فراتر از نقد بر او وارد میشد و شخصیت ایشان را زیر سوال میبردند که آقای زرشناس این را چگونه میتوان جمع کرد.
درگیری های آوینی با مدیریت وقت وزارت ارشاد
وحید جلیلی هم قبل از پاسخ زرشناس به مباحث مطرح شده از سوی اسفندیاری با بیان اینکه من تنها یک بار شهید آوینی را دیدهام گفت: من تنها ایشان را از روی آثارش میشناسم و درباره شیوه نقد شهید آوینی و نوع زاویه دید ایشان باید بگویم که آوینی حرفش این بود که اگر در انقلاب اسلامی آرمان جدیدی ایجاد کردهایم این آرمان میتواند خلاقیتهای جامعه ما را شکوفا کند و نگاه او به نگاه غربزدهها این بود که با این تحجر روشنفکری و ذهنهای بستهای که وجود دارد شما صرفا باید تقلید کنید تا به یک حیات آرمانی برسید.
وی توضیح داد: تمام حرف شهید آوینی این بود که تقلید را گسترش میدهید و جلوی خلاقیت را میگیرید. درگیریهایی که ایشان با مدیریت وزارت ارشاد وقت داشت مانند عرفان تارکوفسکی. عرفان تارکوفسکی چیزی نیست که ما بخواهیم نسبت به آن استناد بکنیم وبخواهیم تولید هنری خود را راه بیندازیم. نیازی که دوستان آن را مطرح کردهاند ساختارهای سینمایی و زیرساختهای ما برمیگردد که برای مخاطبی که علاقهمند است آن فیلم را ببیند فضا فراهم نمیکند. حتی برای تارکوفسکی هم اگر فضا ایجاد شود هیچکس و حتی روشنفکران نیز به تماشای آن نمیروند.
وقتی روزنامه کیهان و شهید آوینی از «عروس» دفاع کردند
این کارشناس مسائل فرهنگی ادامه داد: آوینی تمام تلاشش را میکرد تا اینکه انقلاب اسلامی بتواند قابلیتها و ظرفیتهایی که در جامعه تاریخی و فرهنگی ما وجود دارد آزاد بکند که در این مسیر گاهی اوقات ایشان دقیقا فهم نمیشد. به طور مثال مشخص شد که ایشان از فیلم «عروس» بهروز افخمی تعریف کرد و بعضیها این حرکت برنتافتند. در حالی که آوینی مبانی خود را درباره این فیلم کاملا گفته بود که به نظر من نگاه من به سینما این است که سینما باید پرمخاطب باشد، قصه داشته باشد و به مسائل پیرامونی خود توجه داشته باشد و او در آن فضای غربزده به نوعی معناگرا ویژگیهای «عروس» را بیان کرد و پای آن ایستاد.البته میبینیم که روزنامه کیهان هم با این حرکت موافق بوده است و در چندین مقاله از عروس دفاع میکند.
شهاب اسفندیاری در ادامه گفت: شهید آوینی این یادداشت را پس از سخنرانی در دانشکده هنر پس گرفتند و فرمودند که «عروس» نمونه سینمای مطلوب ما نیست. عنوان این یادداشت را براساس شتابزدگی نوشته است.
جلیلی پاسخ داد: در مورد عنوان مقاله صحبت نمیکنیم، در مورد محتوای آن حرف میزنیم .اختلافات و نقدهای جزئی جبهه خودی به آوینی نشان میدهد که این جبهه بسته نیست، اما تفاوت آوینی با نگاه غربزده و روشنفکری ماهوی بود.
او تصریح کرد: اختلافاتی که میان آوینی و بسیاری از دوستانی که با ایشان در یک جبهه هستند وجود دارد نشانه این است که این جبهه بسته نیست و امکان نقد وجود دارد. و این مزیت این جبهه است. اما تفاوت نگاه آوینی با نگاه غربزده و روشنفکری یک تفاوت ماهوی است. البته شهادت آوینی باید این درس را به ما بدهد که بعضی از برخوردهای تلخ در ذهن ما نیز همچنان وجود دارد.
شهید آوینی در سالهای آخر عمر به پختگی و اعتدال رسیده بود
اسفندیاری نیز در پاسخ گفت: فیلم کنفرانس سخنرانی شهید آوینی در دانشگاه هنر موجود است که به دعوت و اصرار ما آمدند و سخنرانی کردند و بسیار تند به اساتید دانشکدههای هنری حرف زد که نسبت به این سخنرانی بسیاری از آنها اعتراض و بغض کردند. من در آن مراسم نیز گفتم که بزرگترین دستاورد این سمینار این است که ما داریم میآموزیم که حرفهای یکدیگر را تحمل کنیم و از افتخارات من است. من معتقدم که شهید آوینی در سالهای آخر عمر به پختگی و اعتدال رسیده بود.
در ادامه این مناظره شهاب اسفندیاری با بیان اینکه این تفکر ماکیاولیستی است که هدف وسیله را توجیه میکند، گفت: یعنی ما برای رسیدن به هدف میتوانیم از هر وسیلهای استفاده کنیم. در حالی که اگر میگوییم هدف وسیله را توجیه نمیکند یعنی هدف عین وسیله است و باید ببینیم ما چقدر به خاطر هدفمان از وسایل بد استفاده میکنیم. شهید مرتضی آوینی انسانی مخلص و پاک باطن بود که در مواضعش پابرجاماند و به پختگی رسید.
نظر شما