مجله مهر: بعد از بازگشت رئیس جمهور از نیویورک، یکی از نمایندگان مجلس از درخواست های آمریکایی ها برای امتناع ایرانی ها از تکرار شعار «مرگ بر آمریکا» خبر داد. خبر در شلوغی بازتاب های مکالمه 15 دقیقه ای روسای جمهور ایران و آمریکا گم شد اما امتداد آن مذاکره 15 دقیقه ای، به پیشنهاد حذف این شعار از داخل منجر شد.
برخی چهره ها روایت هایی از امام را هم مطرح کردند که مهترین آن ها از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شد.
بازتاب های صحبت رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام درباره نظر امام برای حذف شعار مرگ بر آمریکا باعث شد تا گفت وگویی که وی بعد از انتخابات سال 88 داشته در سایت های مختلف بازنشر و دیدگاه آیت الله هاشمی درباره حذف این شعار بازخوانی شود. آیتالله هاشمی رفسنجانی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بعمل آمده در این خصوص تاکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنیصدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم.
"
اما امام خمینی به ویژه در سال های آخر حیاتشان بر استمرار این شعار تاکید ویژه داشته اند. ایشان در سخنرانی در سوم اسفند سال 67 برای تعیین استراتژی نظام جمهوری اسلامی ایران می فرمایند «ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کردهایم، ما شعار آزادی و استقلال را به عمل خود زینت بخشیدهایم، ما شعار «مرگ بر امریکا» را در عمل جوانان پرشور و قهرمان و مسلمان در تسخیر لانۀ فساد و جاسوسی امریکا تماشا کردهایم، ما همۀ شعارهایمان را با عمل محک زدهایم. البته معترفیم که در مسیر عمل، موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شدهایم روشها و تاکتیکها را عوض نماییم».(صحیفه امام جلد 21)
ایشان در همان سخنرانی از کسانی که به شعار مرگ بر آمریکا ایراد گرفته اند انتقاد کرده و می فرمایند: «آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همۀ کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همۀ اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانۀ جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر. و نکتۀ مهم در این رابطه اینکه نباید تحت تأثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونهای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سئوال بروند».
"
امام خمینی (ره) در 29 تیرماه سال 67 در پیامی که برای سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه 598 هم داشتند «انشاءاللّه ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همۀ عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنین اندازد، صدای سازش با امریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود. و از خدا میخواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبۀ مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم».
بحث رابطه با آمریکا در دیدگاههای امام به کرات مطرح شده است. چندی پیش سایت جماران دیدگاههای ایشان درباره رابطه با آمریکا را مطرح کرده و شرایطی که بنیانگذار کبیر انقلاب برای این رابطه تعیین کرده اند را منتشر کرد. امام رابطه با آمریکا را تا آنجا غیرممکن و زیانبار می داند که حتی از اعزام دانشجو به آمریکا پرهیز داده و می گویند : «از فرستادن دانشجویان به آمریکا احتراز شود» اما بلافاصله یک " اما و اگر" جلوی این سخن می گذارد " اما و اگری" که کلید حل بحران رابطه ایران و آمریکا است: « مگر انشاء الله روزی برسد که آنها به اشتباه خود پی ببرند و در مسیر انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران واقع شوند.». " انسانیت و انسان دوستی و احترام به حقوق دیگران " سرواژه اعلامیه حقوق بشر است. همان که اینک آمریکا آن را جایگزین انجیل کرده و به دست مبلیغین خود در سرتاسر جهان داده است.
اگر چه امام خمینی مرزهای آمریکا را خونین می دانند و هر چه رابطه با آمریکا را مضر و بی نتیجه می خوانند اما راه رابطه را تا ابد نبسته اند. ایشان اگر چه می گویند: « ما تا آخر ایستاده ایم و با آمریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد» اما بلافاصله می گویند: «مگر اینکه آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد»
نظر شما