به گزارش خبرنگار مهر، پیرایش دوم شاهنامه که اخیراً توسط انتشارات سخن منتشر شده است، حاصل نیم قرن پژوهش و کوشش پیگیر دکتر جلال خالقیمطلق در متن این کتاب است. وی پس از آنکه تصحیح این کتاب را بر اساس شانزده دستنویس و ترجم عربی بنداری در هشت دفتر و یادداشتهای توضیحی آن در چهار بخش به انجام رساند.
خالقیمطلق در کنار این کار و نگارش «شاهنامه»، دهها مقاله تحقیقی در باب شاهنامه نوشت، اکنون نتیجه آن همه کوشش را در پیرایش جدید خود در دسترس خوانندگان قرار داده است. او همچنین در پیشگفتار مبسوط خود بر این کتاب، از تاریخچه حماسهسرایی در ایران گرفته تا پرداختن به زندگی دقیقی و فردوسی، بررسی همه جانبه محتوای شاهنامه و سرانجام گزارش جزئیات شیوه کار خود، پیشاپیش هرگونه آگاهی لازم را در دسترس خوانندگان گذاشته است.
شب گذشته (پنجشنبه ۲۱ اسفند) در مراسمی که با هدف رونمایی از این کتاب در کانون زبان فارسی در تهران برپا شده بود، دکتر علیاشرف صادقی، سجاد آیدنلو و محمدافشین وفایی، درباره ویراست تازه شاهنامه سخن گفتند. دکتر جلال خالقیمطلق هم در این رونمایی حضور داشت تا با دوستداران خود دیدار کند.
در این مراسم که به نام «شب شاهنامه» و به عنوان یکصد و نود و چهارمین برنامه «شبهای بخارا» با همکاری بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت، مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و انتشارات سخن برگزار شد، نخست علی دهباشی مدیرمسئول و سردبیر مجله بخارا به حضار خیرمقدم گفت و سپس فیلم سخنرانی ایرج افشار در مراسم رونمایی اولین چاپ شاهنامه خالقی در تیرماه ۱۳۸۶ پخش شد.
سخنران اول این مراسم دکتر علیاشرف صادقی بود که در ابتدا از اینکه پیرایش جدید شاهنامه که برای عموم قابل استفاده است و دکتر خالقی مطلق سالها پیش وعدۀ آن را داده بود، سرانجام به چاپ رسید، ابراز خرسندی کرد و گفت: پیرایش دو جلدی جدید برای مخاطبان عادی فرهنگدوست که البته توان مالی خوبی هم دارند، بسیار مناسب است چون در آن توضیحات و ذکر نسخهبدلها به اختصار و در حد نیاز صورت گرفته است.
وی افزود: در حال حاضر دکتر خالقی با همکاری بنیاد دایرهالمعارف بزرگ اسلامی درصدد تدوین کشفالابیاتی برای شاهنامه است که خود آن را «بیتیاب» مینامد. پس از آماده شدن آن میتوان این نسخۀ جدید را به همراه بیتیاب در قطع کوچک و با کیفیت معمولی چاپ کرد که قیمت آن مناسبتر خواهد بود و برای طبقۀ متوسط و دانشجویان هم قابل خرید. چاپ نخست این اثر دستمایۀ تحقیق واقعی دربارۀ شاهنامه است. مثلاً در حواشی آن به تلفظهای مختلف واژگان فارسی که کاتبان مختلف شاهنامه برای ما به میراث گذاشتهاند برمیخوریم. پس در آن هم متن منقح و پیراسته است و هم حواشی مفید فایدۀ بسیار. درواقع میتوان آن را گنجینهای برای تحقیق در دستور و واژگان زبان فارسی و تاریخچۀ داستانهای خود شاهنامه دانست.
به گفته صادقی، این شاهنامه از مقابلۀ ۱۶ نسخۀ مختلف پدید آمده است و میتواند گونههای زبانی مختلفی را نشان دهد و دکتر خالقی به درستی اشاره کرده که ما به سادگی نمیتوانیم به زبان خود فردوسی نزدیک شویم مگر اینکه نسخهای یافته شود به خط خود فردوسی یا نسخهای که به تأیید او رسیده باشد و این احتمال هم البته تقریباً محال است.
این عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: میدانیم که فردوسی شاهنامه را به زبان معیار آن زمان سروده است و در آن هنگام نیز زبان معیار با زبان ولایات متفاوت بوده است. در دو شهر بزرگ خراسان آن روزگار، یعنی نیشابور و طوس، گویش و زبان در مرکز و در نقاط اطراف یکسان نبوده است و این امر از مقایسۀ کتابهای نویسندگانی که در بخشهای مختلف آن نواحی زندگی میکردند بهخوبی درک میشود. این مسئله ما را با دشواریهایی روبهرو میکند که برای مرتفعکردن آنها لازم است تحقیقات جامعی بر روی زبان معیار قرون ۴ و ۵ هجری صورت گیرد و ما به گونههای مختلف تلفظ واژگان اشراف پیدا کنیم.
وی در پایان تاکید کرد: شاهنامۀ دکتر خالقیمطلق و تمام نسخهبدلهای آن از جملۀ متونی است که میتواند در این تحقیقات راهگشای ما باشد. با این نوع نگرش و برخورد با مسئلۀ زبان است که میتوانیم ابزارهای مطمئنی در دست داشته و امیدوار باشیم روزی به زبان سرایش شاهنامه نزدیک شویم.
سپس فیلم سخنرانی دکتر ژاله آموزگار در شب دکتر جلال خالقی مطلق پخش شد و سپس سجاد آیدنلو از یک عمر تلاش دکتر خالقی چنین گفت و یادآور شد: کوششها و پژوهشهای حدوداً پنجاه سالۀ دکتر جلاق خالقی مطلق، به لحاظ کم و کیف بر صدر مطالعات شاهنامه شناختی است. نتیجه بخش بزرگی از این زحمات عرضۀ متن منقحی از حماسه ملی ایران است که به دلیل داشتن چند ویژگی، از چاپهای پیش و پس از آن متمایز و برتر است.
وی این ویژگیها را بررسی تقریباً پنجاه نسخه شاهنامه و انتخاب شانزده دست نویس برتر و معتبرتر برای کار تصحیح، اساس قراردادن کهنترین نسخۀ فعلاً شناخته شده شاهنامه در ۶۱۴ ه.ق، استفاده از تصحیح قیاسی، به دست دادن کامل نسخه بدلها و حرکتگذاری کلمات برای آسانی خوانش متن، برشمرد و همچنین افزایش شمار نسخههای مبنای کار از شانزده به بیست و یک به ویژه استفاده نظر گیر از دست نویس نویافته معتبر سن ژوزف، استفاده از برخی پیشنهادهای منتقدانِ چاپ قبلی و نیز به کار بستنِ تجربیات و نویافتههای خود خالقی مطلق، حرکتگذاری کاملتر و مفصلتر کلمات شاهنامه مطبق با تلفظ زمان و زبان فردوسیـ آوردن نسخه بدلها به صورت گزیده، توجه بیشتر به املای واژهها آن گونه که احتمالاً فردوسی مینوشته، دقت در رسمالخط ترکیبات شاهنامه، نشانهگذاری نگارشی متن افزایش شمار بیتها از ۴۹۴۸۸ بیت تصحیح پیشین به ۴۹۵۳۵ بیت و داشتن مقدمهای مفصل درباره سابقه حماسهسرایی در ایران و معرفی حامع فردوسی و شاهنامه را از دیگر تفاوتهای این ویرایش با ویراستهای دیگر از شاهنامه عنوان کرد.
وی گفت: کارکرد خلاقی مطلق علمیترین و منقحترین تصحیح شاهنامه است و پس از آن دیگر نباید کسی یا کسان دیگری به تصحیح مجدد شاهنامه بپردازند بلکه روش درست علمی سپاسگزاری از زحمات دکتر خالقی مطلق، بررسی کامل و باریک بینانۀ ویرایش جدید ایشان و طرح مکتوب پیشنهادهایی درباره ضبطها و قرائتهای آن صرفاً بر اساس دلایل و قراین علمی و عاری از هرگونه غرضورزی و رشگآلودگی است.
یکی دیگر از بخشهای شب شاهنامه پخش قسمتی از فیلم « مردم و شاهنامه» کار حسین ترابی بود که به نقالی شاهنامه اختصاص داشت. قرائت پیام دکتر جلیل دوستخواه یکی دیگر از بخشهای شب شاهنامه بود و سپس نوبت به محمد افشینوفایی رسید که در یک سخنرانی مبسوط با عنوان «پیرایش دوم شاهنامۀ خالقی مطلق و بحث درباب تلفظهای شاعر» این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
در ادامه شهرام ناظری از دکتر خالقی و شاهنامهاش اینگونه سخن راند: برای من حقیقتاً مایۀ فخر است که در این مکان مقدس که یادگار مرحوم دکتر محمود افشار و ایرج افشار است به عنوان میهمان دعوت شدم و اولین نسخۀ این اثر ارزنده را پس از رونمایی هدیه گرفتم. من در سالهای عمرم هدایای زیادی گرفتهام و البته بیشتر آنها را هم از خارج از کشور، ولی الان فکر میکنم ارزندهترین هدیهای که در زندگیام گرفتهام، این اثر است.
وی افزود: میتوانم بگویم از سی سال پیش همواره دغدغۀ اجرای شاهنامه را داشتهام، ولی با موانعی بسیاری روبهرو شدهام. در سالهای قبل در کشورهای فرانسه و ژاپن و آمریکا بخشی از شاهنامه را اجرا کردم و بالأخره سه سال پیش موفق شدم مجوز اجرای شاهنامه را در اینجا بگیرم و اشعاری را از حکیم بزرگ طوس به دو فرم یکی با ارکستر اینترنشنال خارجی و یکی هم به صورت مقامی اجرا کردم؛ که البته بخش مقامی آن موفقتر بود. چون این نوع موسیقی در حقیقت موسیقی ملی ما محسوب میشود. موسیقی سنتی هم زیرمجموعۀ این نوع موسیقی است.
ناظری ادامه داد: از زمانی که به فکر اجرای شاهنامه بودم، حس میکردم که تنظیم اشعار شاهنامه برای موسیقی سنتی نتیجۀ مطلوبی نخواهد داشت. چون موسیقی سنتی بیشتر تغزلی است نه حماسی، اما شعر حماسی شاهنامه و موسیقی درونی آن با موسیقی مقامی که موسیقی قومیتهای ایرانی است همخوانی خوبی دارد. اینگونه بود که من بهعنوان اولین موسیقیدان ایرانی، البته در رشتۀ آواز، به این کار پرداختم. من بر این باورم که این حوزه بسیار درخور توجه است و در عجبم که چرا در طول سالیان گذشته هیچ کاری در این زمینه صورت نگرفته و شاهنامه همواره از فضای موسیقی ما دور مانده است؟
این خواننده پیشکسوت سپس گفت: کار حکیم بزرگ طوس کار بشری بزرگی است که باید با امکانات ویژهای اجرا میشد و پا به عرصۀ موسیقی میگذاشت، ولی متأسفانه نه تنها چنین نشد که همواره ترسی بیعلت از اجرای موسیقیایی شاهنامه وجود داشت. من با انگیزه و علاقۀ شخصی سالها این هدف را دنبال کردم و از پای ننشستم تا اینکه سرانجام به نتیجه رسیدم و تاکنون در چند شهر ایران و نیز تهران کنسرتهایی با اشعار شاهنامه برگزار کردهام.
شهرام ناظری در پایان جلسه ابیاتی را از آلبوم صوتی جدیدش، درفش کاویانی، که داستان ضحاک شاهنامه است برای حاضران اجرا کرد. در ادامه نوبت به دکتر جلال خالقیمطلق رسید تا با دوستداران خود دربارۀ ویراست دوم شاهنامه که او آن را به انجام رسانده است، صحبت کند.
او گفت: قول انجامدادن این کار را از مدتها پیش به آقای علمی داده بودم و خوشحالم که امروز به قولم وفا کردم. در اینجا لازم است ذکر کنم که من این کار را به تنهایی انجام ندادهام و دوستان زیادی به من در این راه کمک کردهاند. نسخۀ هشت جلدی شاهنامه (پیرایش اول) نخستینبار در واشنگتن به همت آقای احسان یارشاطر (۱۹۸۴) و سپس در ایران به همت دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و آقای بجنوردی چاپ و منتشر شد. در مقدمۀ دفتر اول آن نسخه (که در پیرایش دوم در بخش یادداشتها چاپ شده است)، نوشتم: «امیدوارم که منقّدان بیت بیت این پیرایش را با سختگیری و باریک بینی و موشکافی و کارشناسی، بیغرضانه بررسی کنند و نظریات خود را منتشر سازند». ما پس از پایان این پیرایش که در۶ دفتر متن و ۲ دفتر یادداشتها در نظر گرفته شده است، با توجه به نظریات دیگران و آنچه خود به آن رسیدهایم، پیرایش دیگری از این کتاب بدون ثبت نسخه بدلها و با خطی درشتتر و زیروزبر گذاری بیشتر و املایی یکدستتر در ۴ دفتر، متن و یک دفتر، یادداشتها منتشر خواهیم کرد و آن پیرایش را تا پیدایش یک دستنویس کهنتر به عنوان پیرایش «فعلاً نهایی» این کتاب خواهیم دانست.
خالقی مطلق گفت: البته لازم است توضیح دهم که پیرایش نخستین نه در ۶ دفتر که در ۸ دفتر و یادداشتهای آن هم نه در ۲ دفتر که در ۴ مجلد چاپ شد. پیرایش دوم هم به جای ۴ دفتر، به صلاحدید آقای علمی در ۲ مجلد منتشر شد. چاپ جدید آن هم با قطع کوچک در ۵ جلد بهزودی به دست علاقهمندان خواهد رسید. نکتهای که برای رفع سوءتفاهم لازم میدانم در این فرصت به آن بپردازم مفهوم «پیرایش فعلاً نهایی» است. من این تعبیر را به این معنا به کار میبرم که: تصحیح شاهنامه هیچگاه پایان نخواهد داشت. چرا؟ چون همواره این احتمال وجود دارد که نسخهای کهنتر و معتبرتر یافت شود. لذا، هر تصحیحی صرفاً تا یافتهشدن نسخۀ کهنتر و معتبرتر بعدی تصحیح «فعلاً نهایی» شاهنامه خواهد بود. پس میتوان گفت که ما هیچوقت «پیرایش نهایی» شاهنامه نخواهیم داشت مگر اینکه نسخۀ اصلی شاهنامه به دست بیاید! که در آن صورت چاپ آن نسخه نیاز ملی است.
این شاهنامهپژوه افزود: من پس از حدود پنجاه سال مطالعه و تحقیق بر روی نسخههای شاهنامه میتوانم بگویم که امکانات پیرایش شاهنامه را مصرف کردهام. ممکن است کسانی بیایند و نشان دهند که من این امکانات را کامل مصرف نکردهام و کارم نقص داشته است؛ اگر این افراد با شیوۀ علمی و غیرمغرضانه وارد بحث شوند من میپذیرم. من در این تصحیح همانطور که قبلاً به خوانندگانم قول داده بودم هرچه را که خودم دریافتم نادرست بوده است یا منقّدان به من گوشزد کردند و یا مطالبی که بعداً به آنها دست پیدا کردم را اصلاح نموده و لحاظ کردهام. پیش از چاپ این پیرایش من آویزهای منتشر کردم و در آن انتقاداتی که به من شده بود و پذیرفته بودم با نام افراد ذکر کردم تا اسم کسی از قلم نیفتد. مواردی را هم که به نظرم وارد نبود اصلاً ذکر نکردم.
وی سپس با بیان اینکه در پیرایش جدید دو موضوع را برای کارهای آینده مطرح کرده است، تاکید کرد: موضوع اول خوانش فردوسی است؛ واقعیت این است که ما شاهنامه را نمیتوانیم مثلاً به زبان تهرانی بخوانیم. لذا، باید پای در راه تحقیق در این زمینه بگذاریم و در این مسیر حرکت کنیم و به جایی برسیم. چون شاهنامه کتاب ملی ماست باید در جایی با هم توافق کنیم و به خوانشی که کمابیش مورد توافق اهل فن است، برسیم و آن را پایه قرار دهیم و اصیل بدانیم هرچند که خوانش اصیل خود فردوسی نباشد! باید روزی از این تشتت شاهنامههای مختلف رها شویم. باید بدانیم که موظفیم به خوانندگان امروز یک خوانش واحد بدهیم و آنها را از بحثهای اهل فن فارغ کنیم.
خالقیمطلق گفت: موضوع دوم نشانهگذاری است که در شاهنامه اهمیت بسیاری دارد. به طوری که اگر رعایت نشود بهویژه در چند مورد حتی صاحبان فن را هم در خوانش متن دچار مشکل میکند: اول اینکه، فردوسی جملههای معترضه زیاد به کار برده است که فهم معنا را مشکل میکند. بنابراین، بهتر است که این جملات را در بین دو خط تیره بگذاریم تا خواننده متوجه شود. دوم اینکه، فردوسی نقل قول در نقل قول حتی گاه تا ۴ مورد در دل هم نیز به کار برده است. این مسئله هم در فهم معنا اخلال ایجاد میکند. من برای این موارد شکلهای متفاوتی از گیومه را به کار بردهام تا تداخل نقل قولها خواننده را سردرگم نکند و البته در مقدمۀ کتاب هم آن را توضیح دادهام و بالأخره مورد آخر اینکه در شعر اکثر شعرای ما خصوصاً همعصران خود فردوسی، جمله در پایان بیت تمام میشود و بهندرت از یک بیت به بیت بعد کشیده میشود، ولی در شاهنامه اصلاً چنین چیزی رعایت نمیشود. فراوان میبینیم که جملهای در مصراع اول بیت بعدی یا حتی در نیمۀ آن تمام میشود و بلافاصله جملۀ بعدی آغاز میگردد. این موارد هم اگر نشانهگذاری نشوند خواننده را با مشکل روبهرو میکنند.
وی ادامه داد: در مواردی که برشمردم تمام تلاشم را برای راحت خواندهشدن شاهنامه به کار بردهام، ولی مواردی هم بوده است که خودم با تردید مواجه شدم و مثلاً به یقین نمیدانستم نقل قولی کجا تمام میشود یا جملهای کجا پایان مییابد. امیدوارم با چاپ این پیرایش دوم این دو موضوع به موضوعات مورد پژوهش شاهنامه افزوده شود: یکی خوانش شاهنامه که بحث علمی بسیار مفصلی هست و خواهد بود و دیگری نشانهگذاریها که لزومی ندارد حتماً زبانشناسان به آن بپردازند، بلکه گروه وسیعتری میتوانند بر روی آن تحقیق کنند. باز هم تأکید میکنم و امیدوارم که اهل فن بیغرضانه و با انصاف علمی این کار را بررسی کنند نه به خاطر من و زحمات من، بلکه به خاطر فردوسی.
در پایان دکتر ژاله آموزگار، بهرام افشار، علیاصغر علمی، شهرام ناظری، سجاد آیدنلو، دکتر علی اشرف صادقی و محمد افشین وفایی از این پیرایش جدید شاهنامه رونمایی کردند و اولین جلد این شاهنامه به شهرام ناظری، دومین جلد به دکتر ژاله آموزگار و سومین جلد به عنایتالله مجیدی، ریاست کتابخانه دایرهالعمارف بزرگ اسلامی اهدا شد. حسین محجوبی، صفدر تقیزاده، ایرج پارسینژاد، ژاله آموزگار، قدرت الله مهتدی، پیروز سیار، منصوره تدینی، اسماعیل کهرم، هارون یشایایی، اصغر علمی، افسانه گیدفر، روح انگیز شریفیان، دکتر سرمد قباد، دکتر مهرداد ملکزاده، سیما سلطانی، محمد قنواتی و ... از حاضران در شب شاهنامه بودند.
نظر شما