به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" دكتر بهمن نامور مطلق، دبير فرهنگستان هنر، در مراسم افتتاحيه همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق كه صبح امروز در تالار وحدت افتتاح شد اظهار داشت: همايش طبيعت در هنر شرق چهارمين همايش بين المللي فرهنگستان هنر است. اين همايش حداقل از دو جهت با همايشهاي سابق متفاوت است. يكي اينكه موضوع محور است نه شخصيت محور و موضوع آن طبيعت است. البته طبيعت از واژه هاي چند معنايي محسوب مي شود كه گاهي منظور از آن ماهيت و جوهر اشياء است و گاهي در مقابل فرهنگ به پديده اي گفته مي شود كه به دور از دخالت انسان بوده باشد گاهي نيز جهان مادي در مقالب جهان مجرد يا جهان مثالي و در پايان گاهي به تجليات الهي اطلاق مي گردد.
دكتر نامور مطلق در ادامه سخنانش با تأكيد بر اين نكته كه در انديشه ايراني - اسلامي توجه ويژه اي به طبيعت شده است گفت : طبيعت در اين انديشه نسبت متعادلي با انسان برقرار مي كند. چنانكه نه چيرگي انسان بر طبيعت و نه چيرگي طبيعت بر انسان را نمي پذيرد. پرديس يا بهشت كه از باورهاي ديني در ايران است چنان در اعماق فرهنگ ايراني نفوذ كرده است كه هيچ هنري از آن بي بهره نيست.
دبير فرهنگستان هنر تصريح كرد: از معماري، نگارگري و فرش گرفته تا هنرهاي سنتي و نمايشي و تا خوشنويسي كه انتزاعي ترين و مهمترين هنر ايراني - اسلامي محسوب مي شود و به يك نظام ديگر نشانه اي يعني نظام كاملا اعتابري تعلق دارد، همگي با طبيعت ارتباط دارند.
وي همچنين به جايگاه طبيعت در قرآن اشاره كرد كه همانا قرآن كتاب طبيعت است. با توجه به اين موضوع است كه به طور مثال فانظر الي الابل كيف خلقت متن نوشتاري يكي از نگارگري هاي كمال الدين بهزاد است. در نگارگري و معماري ايراني همواره كتيبه هاي قرآني و باغهاي بهشتي در كنار هم قرار مي گيرند كه اوج آنها در مكتب هرات و تبريز و اصفهان مشاهده مي كنيم.
دكتر نامور مطلق به طبيعت نزد هنرمندان عارف اشاره كرد و گفت: طبيعت نزد هنرمندان عارف به گونه ويژه اي اهميت داشته است. آنها طبيعت را براي بهره برداري و لذت مادي نمي جستند بلكه براي چيزي كه در خود مخفي كرده بود دوست مي داشتند. طبيعت تجلي عالم ديگر و تجلي خالق يكتاست. براي آنان هنر نيز همچون طبيعت دريچه اي براي رويت اقليم هشتم بود آن ناكجا آبادي كه سير منازلش از آفاق و انفس در مي گذشت.
دبير كل همايش بين المللي همايش طبيعت در هنر شرق در پايان اظهار داشت: در بدترين شرايط اين هنرمندان بودند كه به دليل روح حساس و حس عميق خود در صف دفاع از طبيعت قرار مي گرفتند و همواره پيوند با طبيعت را براي انسان امكان پذير مي كردند. براي آنها نه تنها طبيعت موجودي زنده و داراي حيات بود. بلكه عناصر طبيعي هنر نيز زنده هستند.
نظر شما