برخي از پيروان نوكنفوسيوسي طبيعت را به عنوان مبناي فلسفي خود قرار داده اند

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" جان. اف. كوئين، استاد فلسفه هنر از آمريكا، در همايش بين المللي "طبيعت در هنر شرق" كه در يزد برگزار شد به تبيين موضوع نگارگري چشم انداز چيني از وراي زيبايي شناسي تا فلسفه پرداخت.

وي در آغاز سخنانش خود به تبيين شيوه نگارگري چشم انداز چيني از منظر چهار روش فلسفي در جهت دريافت طبيعت در مقام كلي يعني از روشهاي تائوئيسم، بوديسم، كنفوسيوسيم و نئو كنفوسيوسيم پرداخت.

دكتر كوئين اظهار داشت : چيني ها فراتر از زيبايي شناسي مناظر مي انديشند تا نشان دهند كه چگونه معناي فلسفي منظره مبدل به موضوع اصلي در نگارگري طبيعت مي گردد. اصولي مانند: چي، لي، يين و يانگ، جن در فرهنگهاي مختلف نقاشي چشم انداز چيني پرورش يافته اند. هر يك از اين چهار فيلسوف وجهي از زيبايي شناسي را براي رسيدن به نگرشي خاص از طبيعت به كار گرفته اند.

وي به بوديسم اشاره كرد كه طبيعت در آن بر ناپايداري تأكيد دارد و گفت : در اين جهان ذهني پديده فرم، وجود و هيچگونه ثبات مشخصي ندارد و همه هستي در حالتي مداوم از قبض و بسط است. دونگ يوآن از سلسله سونگ اين فلسفه را كه در سلسله تانگ نيز رايج بوده، اقتباس كرده است.

دكتر كوئين افزود: در بوديسم اين روش نيزفاقد كيفيت خيال انگيزي است، مگر شكل كوهي سترگ و پايا كه واجد نيرويي  حياتي است و  با همه نيروهاي حياتي دروني طبيعت از طريق منظره پردازي و توسّط كيفيتهاي زيبايي شناسي به توازن رسيده است. فان كوان از سلسله سونگ، حالت (نگرش) تائوئيسم را در مناظرش به روشي يادماني از طريق به نمايش گذاشتن يگانگي بهشت و زمين، تكامل يين و يانگ، نشان مي دهد. فلسفه كنفوسيوس تأكيد بر بيان طبيعت فردي و احساسات دارد.

وي در ادامه تأكيد كرد كه در هنر، منظره پردازي كنفوسيوسيم بازتابي از خود فرهيختگي اخلاقي و وضعيتي نسبت به جامعه است. او افزود :  با وانگ منگ از سلسله يوآن، مكتبهاي ادبي به موقعيتي براي پرورش زيبايي شناسي حرفه اي به مثابه حساسيتها در قالب هم سخني در تفكري اجتماعي پديدار مي شود.

وي انطباق مداوم و پيوسته، در عين حال تعادل و  جاودانگي را ناشي از حساسيت فوق العاده زيباشناسانه فردي در اين نحله هاي فكري دانست و گفت: به عنوان مثال دونگ كي چونگ از سلسله مينگ، طبيعت را به عنوان استاد خود در فلسفه و نقاشي قرار داده است. او يك نوكنفوسيوسي به شمار آمده است. زيرا كه نه فقط به استعلاي زيباشناسي بلكه فراتر از محدوديت ديگر فلسفه هاي سه گانه از طريق كوه،  بدانسان كه در نظر مي آيد، حركت مي كند.