۲۸ آذر ۱۳۸۴، ۱۶:۲۴

/نقد اختصاصي تئاتر/

آواژيك بازي موسيقايي فرم و رنگ تجربه اي نه چندان كمال يافته

آواژيك بازي موسيقايي فرم و رنگ تجربه اي نه چندان كمال يافته

"آواژيك" يك نمايش تركيبي و مجموعه به هم بافته اي از موسيقي، تصوير، رقص، فيلم، آوا، كلام، ... و روايت هاي ميني ماليستي است و مي توان آن را در زمره آثار نمايشي فرا مدرن تلقي كرد. اين ويژگي از عنوان نمايش آغاز مي شود و در بافت كلي اثر و اجزاء تشكيل دهنده آن گسترش مي يابد .

به گزارش منتقد تئاتر خبرگزاري مهر، " آواژيك " يك واژه تركيبي وتركيب آهنگين وساختگي ازدو واژه كهن ومعاصراست . دراين واژه تركيبي " آوا " به معناي موسيقي ، صداي ريتميك ، آهنگ وصوت موسيقايي است كه واژه فارسي ومعاصراست و" واژيك " به معناي " است كه واژه اي كهن واخذ شده اززبان پهلوي است . جمع اين دو واژه معاصر و كهن، يك واژه تركيبي زيبا وخوش آهنگ پديد مي آورد كه به مفاهيمي نظير "بازي موسيقايي" يا بازي ريتميك وآهنگين دلالت مي كند و اگر واژه "بازي" را دراينجا به نمايش وبازي نمايشي تاويل كنيم مفهوم تازه وگوياتر " نمايش موسيقايي " يا " بازي نمايشي ريتميك " بدست مي آيد وبدين طريق درمفهوم شناسي واژه " آواژيك " يا آوازيك ، ودرتعيين دلالت معنايي قطعي وتمام شده آن با نوعي سياليت وعدم قطعيتي روبرو مي شويم كه مشخصه ساختاري كل نمايش نيزهست درانتخاب نام وعنوان " آواژيك " براي اين نمايش ازيكسوبه دليل همين وضعيت سيال معنايي وازسوي ديگربه دليل وابستگي روند انكشاف معناي اين واژه به دانش زباني ودست يابي به فرهنگ واژگان پهلوي آنچه به نظرمي رسد بيش ازهرچيزحائزاهميت بوده است همين وجه موسيقايي وكيفيت زيبايي شناسيك آوايي اين واژه بوده است ونه معاني دوگانه يا چند گانه اي كه برآن ها دلالت مي كند .


آواژيك - كارگردان : پانته آ بهرام

" آواژيك " درحوزه متني ودرون مايه اي كوشيده است با بهره گيري دراماتيك ونمايشي ازامكانات انواع هنرها وابزاربياني آن ها نظيرفيلم وتصوير، رقص وحركت وپانتوميم ، رنگ وصوت وموسيقي وآوا ، بازي هاي موسيقايي وريتميك انواع رنگ ها و نقش مايه هاي اصيل وموتيف هاي نقش مايه اي كهن فرش هاي ايراني ونيزهماهنگي موسيقايي وريتميك قالي بافان ونقش آن ها درشكل دهي به جوهره زيبايي شناختي قالي هاي ايراني درقالب نمايش بازتوليد وبرصحنه تئاترعينيت ببخشد .

از سويي اين رويكرد نمايشي به هنرقالي بافي وتاكيد محسوس آن به نقش قالي بافان درخلق وتوليد اين پديده هنري وزيبايي شناسيك نوعي اداي دين ووظيفه هنرصحنه اي به هنري است كه ساليان سال صحنه هاي نمايشي با شكوه وبه ظاهر سامت و ثابتي را برپهنه شيئي هنري به نام فرش وقالي ايراني پديد آورده كه سرشارازحركت ، جنبش دروني وموسيقي بافته درتاروپود است وازطرف ديگركوششي است براي بازتوليد نمايش وتبين بخشي به طيف گسترده اي ازعواطف واحساسات خاموش هنرمندان گمنامي كه خالقان اصلي آن صحنه هاي نمايشي بوده اند .

به گزارش منتقد تئاتر "مهر"، پانته آبهرام ، طراح وكارگردان نمايش " آواژيك " درعين حال درجايگاه يك زن هنرمند كوشيده است دريك اجراي آزمايشگاهي وتجربي ازطريق فراهم كردن فضايي پرتحرك ، پرازرنگ وآوا وموسيقي ، دريافت هاي زيبا شناسيك وعواطف خويش را متاثرازملاحظه دنياي واقعي زنان قالي باف تماشاي نقش مايه هاي ريتميك ، موسيقايي وزيبايي كه درجريان كارهماهنگ آنان ودلسپاري هنرمندانه شان به طرح طراحان برصحنه قالي ها پديد آمده است را درقالب نمايش  باز توليد كرده و به مخاطبان خود منتقل نمايد . " پانته آبهرام " هرچند درحوزه كلام وگفتاري كه برفرازصحنه ها وتابلوهاي نمايش ، درقالب گفتارمتن ( narration) جريان مي يابد وامدارقلم جلال تهراني ، هنرمند خوش ذوق ومدرنيست تئاتركشوراست اما به نظرمي رسد درساخت و پرداخت نمايش " آواژيك " درپي هدف تحليلي جامع تر مي بوده است وخوانش تازه ودراماتيك ويژه اي را ازقالي وهنرقالي بافي ارائه كرده است ، خوانشي كه درآن قالي ، صحنه نمايش است وطراحان قالي ، نويسندگان متن نمايش هاي ثبت شده درآن ها هستند . دراين تجليل شخص رهبرهمخواني و هماهنگ كننده عمل بافندگي جمع قالي بافان درنقش كارگردان نمايش ظاهرمي شود وجمع هماهنگ قالي بافان نيزدرجايگاه بازيگران وآفرينندگان نقش هاي اين نمايش ها قرارمي گيرند به عبارت ديگر پانته آبهرام " درآواژيك " نگاه تئاتري ونمايشي خود را برهنرقالي بافي وقالي هاي ايراني منطبق كرده وبا كشف برخي ازمشابهت ها ميان اين دوهنر، نمايشي دوگانه را عرضه نموده است : نمايشي كه ازيكسوازصحنه به مثابه محل بازتوليد وبازنمايي تصاويرثبت شده درقالي بهره گرفته است وازسوي ديگرصحنه را محل زندگي بخش به نمايشي قرارداده است كه صحنه تحقق آن عرصه وپهنه قالي هاي ايراني بوده است .

آواژيك - كارگردان : پانته آ بهرام

در" آواژيك  " سه خط روايي/ كلامي ، موسيقايي /آوايي ، تصويري / حركتي جريان مي يابد كه گاه با يكديگرتلاقي مي كنند ، گاه مستقل وبه موازات هم ديگرپيش مي روند وگاه درهم تنيده مي شوند ، درست به همان شكلي كه تصاويروموتيف هاي نقش مايه ها ورنگ ها درقالي ها دركنارودرتلاقي وبا يكديگرمجموعه يكدست وكاملي را فراهم مي سازند . نقطه اتصال اين سه خط نيز، چه درحوزه موسيقايي وآوايي وچه درحوزه شكلي وتصويري وچه دربخش حركتي ، چهارعمل " تار " ، " پود " ، " گره " و " چاقو " است كه چهارعمل اصلي قالي بافي هستند ، به اين صورت كه هم موسيقي وهم حركت بازيگران درآغازهرتابلو اين چهارعمل اصلي را درقالب ريتم ، حركت ، موسيقي وآوا وتصويربرصحنه جاري مي كنند وزمينه پيوستاري تابلوها را فراهم مي كنند . يكي ازمهم ترين جنبه هاي ساختاري ومحتوايي اين نمايش ، يعني آنچه كه به " آواژيك " ارزش واعتبارمي بخشد . علاوه بروجه تجربي وآزمايشگاهي  مشهود آن ، بنيان هاي پژوهشي قابل تامل نمايش است به نظرمي رسد پانته آبهرام ، علاوه برعواطف ودريافت هاي شهودي خود به عنوان كارگردان درطراحي وتوليد اين اثربه يك پژوهش ميداني گسترده نيزمتكي بوده است كه به طورنمونه مي توان به همخواني زيباي زنان قالي باف اشاره كرد كه كاملا اصيل وضبط شده درجريان توليد دريك كارگاه قالي بافي ويا بازخوانده شده توسط جمع زنان قالي باف است .درهمخواني زيبايي كه درآغازنمايش ازعمق صحنه به گوش مي رسد وبه صحنه نمايش عمق ( پرسپكتيو) شاعرانه مي بخشد . زنان قالي باف تحت هدايت رهبرگروه ( تك خوان همسرايي ) روند بافت وچهارعمل قالي بافي را مطابق با نقشه اي كه تك خوان دراختياردارد ودرقالب اصطلاحات ، اعداد ونشانه ها كد گذاري مي كند به گونه اي ريتميك ونمادين همخواني وتكرارمي كنند . اين وجه پژوهشي را همچنان مي توان درمحتواي تابلوهايي مشاهده كرد كه گروه نمايش درطول اجرا به بازسازي صحنه اي آن ها مي پردازند وتماما برگرفته ازتصاويروصحنه هاي نمايش ثبت شده برقالي هاست .

 واما چند نكته انتقادي درباره آواژيك :

هرچند رويكرد محوري درساخت وپرداخت آواژيك ، يك رويكرد زيبايي شناسيك تحليلي – تطبيقي است اما اين نمايش درطراحي جمع قابل توجه اي ازتابلوها ودست يابي به بخش قابل توجه اي ازاهداف درون مايه اي خود چندان موفق نيست ، به اين معنا كه طراح وكارگردان نمايش عليرغم بهره گيري زيبا وهماهنگ ازعناصرپيش گفته ، درانطباق آن ها با درون مايه مورد نظروبه ويژه درطراحي تابلوهاي نمايش به ضرورت بيانگري وشفافيت بياني توجه دقيق نداشته است به همين دليل نيزتابلوهاي ارائه شده دراغلب موارد يا گنگ ونامفهوم اند ويا به لحاظ ماهيت خويش نمي توانند تماشاگررا به ايده بنيادي اثرارجاع دهند وبه فراهم شدن متني يكدست كمك كنند ازسوي ديگرمتني كه درطول نمايش درقالب روايت ضبط شده (narration) درسرآغازهرتابلوي نمايشي پخش مي شود هرچند مجموعه گاه خوش تركيب ، ابداعي وزيبايي ازجمله هاي شاعرانه وقابل تفسيرارائه مي كند نظير: " باغ ها بار، باغ " يا " پنجره ها بار، ماه " اما دراكثرموارد كاملا غريب ، نامانوس ، غيرقابل تفسيرومهم وحتي مضحك جلوه مي كند نظير: " جهش ها بارخنده " يا " بازيچه ها بارگريان " ويا " من سازها بارترانه شدم كه شاه مرا بشنود " يا " مژه ها بار....." اين درهم بافتن ابداع آميزوموسيقايي دال هاي كلامي ، گاه ( چنانچه آمد ) به قدري بي معنا جلوه مي كند كه شنونده را نه تنها به هيچ مدلول تازه ويا تصويرشاعرانه اي ارجاع نمي دهد بلكه نيروي واقعه اي قوي درروند ارتباط آزاد مي سازد كه سايرارزش هاي اجرا را تحت الشعاع قرارمي دهد . درمجموع آواژيك تجربه اي قابل تامل ونمايشي ديدني است واگرپانته آ بهرام قدري ازبنيان هاي عاطفي وشهودي كاربه نفع بارادراكي ومنطق درام شناختي آن مي كاست ( مقوله اي كه به هنگام نقش آفريني درقالب شخصيت هاي نمايشي به آن آگاه ومسلط است ) ، اثرقابل تحسيني به تئاتركشورمان عرضه كرده بود .

آواژيك - كارگردان : پانته آ بهرام

به گزارش منتقد تئاتر "مهر" پانته آبهرام را همه اهالي تئاتروعلاقمندان به سريال هاي تلويزيوني به عنوان آفرينش گري هنرمند وتوانا مي شناسند . او از هنرپيشگان صاحب سبك و خلاق تئاتر كشور است و " آواژيك " اولين اثر وي درمقام كارگردان نمايش صحنه اي است . پانته آبهرام با اهداء نمايش " آواژيك  " به جامعه تئاتري وتئاتردوستان ايران ثابت كرد كه دراين عرصه نيز حرف هاي بسياري براي گفتن دارد، حرف هايي كه شرط اصلي بيان آن ها درك جمله كليدي زيراست كه دركسوت منتقدي مشفق بدرقه راه تازه اومي كنم :

" كارگرداني صرفا وتنها كاري شهودي و فعاليتي عاطفي نيست، بلكه درعين حال، مسئله اي كاملا ادراكي نيزهست و فقدان منطق نمايشي و دراماتيك هر ايده خلاق ، تازه و نو ظهور را به مسلخ تكرار مي برد "

"صمد چيني فروشان"
مدرس تئاتر و عضو كانون ملي منتقدان تئاتر ايران 

 

 

 


 

 

 

 

کد خبر 266957

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha