دكتر نصر الله حكمت، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه شهيد بهشتي، در گفتگو با خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" درباره مفهوم و معنا فلسفه هنر و چالشهاي پيرامون آن در انديشه ابن عربي، عارف مشهور اندلسي، گفت : در ابتدا و پيش از ورود به متن مفهوم مورد نظر، ناگزير به بيان چند نكته به عنوان مدخل ورودي به اين انديشه هستم. يكي از اين موارد تعبير فلسفه هنر است كه در قلمرو خاصي پذيرفته شده است.
وي افزود: بنابر اين برداشت واژگان و مفاهيم خاص از آراي ابن عربي را مي بايست در لابه لاي فهم متون و آثار ابن عربي جستجوي كرد. اين البته هرگز به اين معنا نبوده كه ابن عربي فصل و يا كتابي را در تبيين واژه اي خاص اختصاص داده باشد بلكه نگاه او به فلسفه هنر در قلمرو ديگر مفاهيم مد نظر ابن عربي بوده است.
دكتر حكمتي درباره معرفت شناسي نزد ابن عربي گفت : او بهايي براي عقل فلسفي قايل نيست. به اين ترتيب از نگاه او عقل و فلسفه سخني براي گفتن درباره هنر ندارند. هنر در نظر او كاري خدايي و پيامبرگونه است. بنابراين تعريف فلسفه هنر يعني تبيين معقوليت هنر.
وي در ادامه تصريح كرد: شيخ الاكبر، قايل به وحدت وجود است. ابن عربي، بر اين باور است كه حقيقت وجود و هستي در اختفا بوده و پنهان است. تنها تنزلات خفيف هستي براي ما آشكار مي شوند. سراسر عالم طبيعت مظهر و مجلاي حقيقت هستي است؛ يعني حقيقت طبيعت و هستي فرود آمده، تنزل كرده و در اشياي عالم ظهور كرده است. انسان، موجودي است كه مظهر تام كمالات الهي است. به عبارت ديگر عالم به تفصيل و به طور پراكنده، كمالات الهي را نشان مي دهد و انسان موجودي است .
دكتر حكمت با تأكيد بر اين مطلب كه ابن عربي با تعبير فلسفه هنر موافق نيست گفت : او معتقد است وقتي از يك طرف دنياي ادراك حسي ما به پايان مي رسد و نمي تواند درد غربت و تنهايي ما را درمان كند و از طرف ديگر، معرفت عقلي ذاتاً به بحران و بن بست رسيده و قادر به درك و حل مسائل انسان نيست، تازه كار هنر آغاز مي شود.
استاد دانشگاه شهيد بهشتي در پايان اظهار داشت : اين عربي معتقد است كه خلاقيت انسان در عالم طبيعت بايد چون صورتگري و خلاقيت خدا باشد. همانطور كه خدا هر چه آفريده، روح خاص او را در آن دميده، انسان در صورتي خلاق است كه هر چه مي آفريند روح خاصش را در آن بدمد. بنابراين در اين دوره نمي توان نقاشي كرد چرا كه قادر به جان بخشيدن به چهره انسان نيستيم ولي مي توانيم به صورت هاي دروني روح و روان ببخشيم.
نظر شما