گزارش مهر نتیجه داد؛

پایان کلاس سرد و تاریک بچه‌های مدرسه «تاسک»/ این کلاس سفید است

پایان کلاس سرد و تاریک بچه‌های مدرسه «تاسک»/ این کلاس سفید است

یاسوج – بالاخره کلاس سنگی و تاریک روستای «تاسک» جای خود را به مدرسه‌ای زیبا و استاندارد داد و دیگر دانش‌آموزان این مدرسه نگران سوز سرمای زمستان و بارش برف و باران و چکه آب از سقف کلاس نیستند.

خبرگزاری‌مهر- گروه استان‌ها: شش ماه از روزی می‌گذرد که گزارش خبرگزاری مهر از مدرسه یک کلاسه روستای «تاسک» پشتکوه منتشر شد. مدرسه‌ای که هیچ شباهتی نه‌تنها به مدرسه بلکه به محلی برای زندگی هم نداشت.

مدرسه یک کلاسه روستای تاسک چهاردیواری ساخته‌شده از سنگ و چوب بلوط و بدون پنجره بود که با شاخه‌های بلوط و گل مسقف شده اما همین هم نتوانسته بود سرپناهی امن برای دانش آموزان آن باشد.

وقتی «مهرداد آقایی» بازرگان ایرانی ساکن باکو این گزارش را خواند عزم سفر کرد و از باکو به پشتکوه آمد تا به گفته خودش«دانش‌آموزان این مدرسه را از رنج کلاس سیاه و سرد نجات دهد.»

روستای تاسک

او آمد و از نزدیک همه‌چیز را دید و با وعده ساختن یک مدرسه زیبا رفت. مدرسه‌ای که دانش‌آموزانش نگران ریزش سقف و سوز و سرما نباشند و چشمان کوچکشان در تاریکی کلاس به دنبال تخته‌سیاه نگردد.

حالا او به وعده‌اش وفا کرده و اینک برای افتتاح مدرسه دو کلاسه بازهم از باکو به پشت کوه می‌آید. در این سفر آقا مهرداد را یکی از دوستان باکویی‌اش که به او «عمو نامیک» می‌گویند و دو دوست دیگر همراهی می‌کنند. او می‌گوید: عمو نامیک از دوستان خوبم در آذربایجان است. او را آورده‌ام تا بیشتر با فرهنگ کشور ما آشنا شود و مبلغی برای این ظرفیت‌ها و همچنین آوردن خیرینی از آن کشور باشد.

بازهم پیچ‌وخم جاده‌های صعب‌العبور کوهستان‌های زاگرس جنوبی را می‌پیماییم تا به تاسک برسیم. تاسک یکی از ۱۰ روستای منطقه محروم و دورافتاده پشتکوه جلیل در مرز بویراحمد و ممسنی است که همچون دیگر روستاهای این منطقه در دامنه یکی از کوه‌های بلند زاگرس و در میان بلوط‌های تنومند جای گرفته است.

تاسک

برای رفتن به تاسک باید از جاده‌ای پرپیچ‌وخم از مسیر بخش سورنای شهرستان رستم و یا از بخش سفیدار شهرستان بویراحمد گذشت. ما راه اول را انتخاب می‌کنیم و از میان دشت‌های سورنا می‌گذریم و بعد به سمت کوه‌های پر از بلوط پشتکوه حرکت می‌کنیم. عمونامیک بیش از همه مجذوب طبیعت منطقه شده است. او مدام از پنجره بیرون را نگاه می‌کند و می‌گوید: زیباست.

پس از طی مسافتی به تاسک پشتکوه می‌رسیم. از دور مدرسه جدید روستا در میان بلوط‌های سبز و قد کشیده نمایان می‌شود. مردم روستا هم آنجا جمع شده‌اند. قرار است جشن افتتاح مدرسه با حضور مسئولین آموزش‌وپرورش و مردم منطقه برگزار شود.

از کنار مدرسه سنگی روستا رد می‌شویم. مهرداد آقایی می‌گوید: گفته‌ام که این مدرسه را خراب نکنند و برای همیشه بماند تا بچه‌ها قدر درس خواندن در مدرسه جدید را بدانند.

روستای تاسک

مردم روستا که ماشین ما را می‌بینند به سمت جاده می‌آیند. دو جوان بالباس محلی و تفنگ برنو بردوش به‌رسم عشایر برای خوش‌آمد گویی تیراندازی می‌کنند.

آقای رضایی رئیس آموزش و پرورش عشایر کهگیلویه و بویراحمد هم به پیشواز می‌آید. به نظر می‌رسد مردم روستا جشن زیبایی تدارک دیده‌اند. سه چادر سفید عشایری برپا کرده و همه‌جا را آذین بسته‌اند. زنان هم در حال پخت آش دوغ، نان محلی و نان کلگ هستند.

بوی این دو نان در فضا پیچیده است. عمو نامیک در مورد نان‌ها سؤال می‌کند. برای او توضیح می‌دهم که نان کلگ با بلوط درست می‌شود و سال‌ها قوت لایموت مردم زاگرس نشین در سال‌های قحطی بوده است. تکه‌ای از نان بلوط در دهان می‌گذارد و از لبخندش پیداست که از طعم آن خوشش آمده است. چندتکه دیگر می‌گیرد و می‌خورد. زبان به تمجید می‌گشاید و با زبان آذری از خوشمزه بودن آن حرف می‌زند. پیرزنان روستا نیز که سهم عمده‌ای در پخت نان‌ها داشته‌اند، خوشحال‌اند که دست‌پخت آنان مورد رضایت مهمانان قرارگرفته است.

 

تاسک

دانش آموزان آن بالاتر مشغول آماده شدن برای افتتاح مدرسه هستند. تعداد آن‌ها بیشتر از سال گذشته شده است. چشم آن‌ها از خوشحالی برق می‌زند. لباس‌های نویی را که مهمانان برای آنان سوغات آورده‌اند، پوشیده و در پوست خود نمی‌گنجند.

کمی آن‌طرف‌تر ساز و نقاره محلی نواخته می‌شود و شوری در جوانان برای چوب بازی ایجاد می‌شود. جوانان روستا با رقص چوب بازی خوشحالی خود را از این اتفاق میمون نشان می‌دهند.

کمی بعد مدیرکل آموزش‌وپرورش و مدیرکل نوسازی مدارس کهگیلویه و بویراحمد هم به همراه جمعی از مدیران دیگر به روستای تاسک می‌آیند تا هم جشن آغاز مدارس عشایری را برگزار و هم‌مدرسه جدید روستای تاسک را افتتاح کنند.

مدرسه جدید دو کلاس دارد و همان‌گونه که آقا مهرداد قول داده بود یک کتابخانه هم در آن پیش‌بینی‌شده است. او می‌گوید: بنا ندارم که این مدرسه را بسازم و به حال خود رها کنم. می‌خواهم هرسال به آن سر بزنم و بر وضعیت تحصیلی و دیگر نیازهای دانش آموزان آن نظارت کنم.

تاسک

همه مردم روستا از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان از هدیه‌ای که این خیر مدرسه‌ساز به روستایشان داده تشکر می‌کنند. اما در این میان تشکر خود دانش‌آموزان تاسک زیباتر است. شیوا دانش‌آموز کلاس سومی این مدرسه می‌گوید: خیلی خوشحالم که مدرسه‌ای زیبا داریم و دیگر در آن کلاس سرد درس نمی‌خوانیم. در آن کلاس که بودیم چشممان تخته‌سیاه را نمی‌دید. زمستان‌ها هم هوا خیلی سرد بود و در کلاس همه می‌لرزیدیم. وقتی هم باران می‌زد، آب از سقف کلاس چکه می‌کرد.

از آقای آقایی در مورداحساسش سؤال می‌کنم . او می‌گوید:  امروز بهترین روز زندگی من است. لذتی را که امروز تجربه کردم هیچ‌گاه در زندگی‌ام تجربه نکرده بودم. اینکه من در این لحظه در این نقطه از کشور هستم را کار خدا می‌دانم. خدا خواسته که من اینجا باشم.

تاسک

او ادامه می‌دهد: از خبرگزاری مهر هم بسیار ممنونم. من اگر گزارش مهر را نمی‌دیدم هیچ‌وقت نمی‌فهمیدم که چنین جایی و چنین مدرسه‌ای در کشورمان وجود دارد. اطلاع‌رسانی این خبرگزاری موجب شد که من به اینجا بیایم.

آقایی می‌گوید: روز اول که اینجا آمدم ازنظر مالی مشکلی نداشتم و می‌دانستم که توانایی ساخت این مدرسه رادارم اما تصورش را نمی‌کردم که خداوند به من قدرت دهد که بتوانم این بچه‌ها را از آن فضای نامناسب برای تحصیل نجات دهم.

وی بیان می‌کند: وقتی در حال آماده‌سازی این مدرسه بودیم، کارگری که در حال رنگ‌آمیزی آن بود از من سؤال کرد که «من هم می‌توانم کمکی کنم؟» گفتم چرا نتوانی. روز بعد دیدم تعداد زیادی دفتر و قلم برای این دانش آموزان خریده است. بعد گفت: این کمک من در مقابل کار بزرگ شما خیلی خیلی کوچک است. گفتم: ارزش کار شما از کار من خیلی بیشتر است. من پول داشتم و کاری کردم اما شما از نان شبت زدی و این‌ها را خریدی و من خجالت می‌کشم که بگویم کاری انجام دادم.

تاسک

وی همچنین می‌گوید: قصد دارم اگر خدا کمک کند بازهم در این استان مدرسه بسازم. دوستان زیادی در آذربایجان دارم که آن‌ها هم علاقه‌مند به این کار هستند.

مدیر آموزش‌وپرورش عشایر استان در این روز سنگ تمام گذاشت و با برنامه‌ریزی خوبی جشن زیبایی در این روستا برگزار کرد که در خاطر همه مهمانان می‌ماند.

اسماعیل رضایی نیک اینک در فکر دیگر مدارس عشایری است که نیاز به بازسازی دارند. رضایی می‌گوید: باوجود تخصیص این تعداد مدرسه پیش‌ساخته همچنان کمبود فضای آموزشی در مدارس عشایر وجود دارد.

تاسک

وی بیان می‌کند: امسال هفت کانکس با کمک خیرین ازجمله آقای قلم چی به دانش آموزان عشایری این استان اختصاص یافت. اما با اختصاص ۲۰ کانکس دیگر مشکل فضای آموزشی دانش‌آموزان عشایر برطرف می‌شود.

رضایی‌نیک تعداد دانش‌آموزان عشایری کهگیلویه و بویراحمد را سه هزار و ۲۰۵ نفر عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: یکی از نیازهای ضروری این استان توسعه دبیرستان‌های شبانه‌روزی دانش آموزان عشایری به‌خصوص برای دختران عشایر است تا به دلیل نبود خوابگاه، آنان از تحصیل بازنمانند.

تاسک

به گزارش خبرنگار مهر، یک روز دیگر از روزهای خوب خدا تمام می‌شود و همه‌کسانی که در این کار خیر سهیم بودند، خوشحال هستند که سرپناهی امن برای تحصیل ۳۰ دانش‌آموز روستای محروم تاسک بناشده است.

شاید روزی این دانش آموزان پزشک، مهندس، معلم، خبرنگار، مدیر و ... شوند و خود روستایشان و استانشان را از محرومیت نجات دهند. آن روز همه به آن‌ها افتخار می‌کنند.

اما هنوز هستند دانش‌آموزانی در کهگیلویه و بویراحمد که از فضای مناسب آموزشی بی‌بهره‌اند. دانش‌آموزانی که سقف کلاسشان آسمان است و در زمستان‌های سرد زاگرس در چهاردیواری که کلاس نام دارد به خود می‌لرزند. این دانش آموزان چشم‌انتظار خیرین دیگری هستند که سقفی امن برای آنان بسازند.

خبرنگار: شریف اسلامی

کد خبر 2925150

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha