دو عنوان جدید از «نیمه پنهان ماه» و «یادگاران» به چاپ رسید

به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات روایت فتح به تازگی دو عنوان جدید از مجموعه های «نیمه پنهان ماه» و «یادگاران» خود را منتشر و راهی بازار نشر کرده است.

یکی از کتاب های مذکور، کتاب «رهبر به روایت همسر شهید» اثر ابوالفضل طاهرخانی است که بیست و سومین عنوان مجموعه «نیمه پنهان ماه» است. کتاب های این مجموعه خاطرات همسران شهدا را شامل می شوند.

کتاب مذکور، درباره زندگی مشترک فریبا انصاری با شهید غلامرضا رهبر است. شهید رهبر گزارشگر معروف و شناخته شده صدا و سیما در سال های دفاع مقدس بود که بسیاری از مردم، او را به خاطر صدا و گزارش هایش از مناطق جنگی می شناسند. این شهید متولد سال ۱۳۳۶ بوده و در سال ۶۲ بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

در قسمتی از این کتاب می خوانیم:

همین که از خانه بیرون رفت و کاسه آب را پشت سرش خالی کردم، انگاری یک چیزی از توی دلم ریخت روی زمین. به قول خودش اولین بار بود که ماموریت به این طولانی ای می رفت. آن هم چه جایی! کردستان که صدها کیلومتر با اهواز فاصله داشت. فردا صبح، قبل از این که از خواب بیدار شوم، یک لحظه فکر کردم خانه خودمان هستم. با خودم گفتم «پس چرا موقع رفتن سر کار، بیدارم نکرد؟!» وقتی چشمانم را باز کردم و به اطراف نگاهی انداختم، فهمیدم خانه پدر و مادرم هستم. فردای آن روز طاقت نیاوردم. بلند شدم رفتم زنگ زدم و تلفنی صحبت کردم. کمی آرام شدم، اما خوشحال نشدم. موقعی خوشحال بودم که به خانه می آمد، لبخند می زد و صحبت می کرد و من صدایش را می شنیدم...

این کتاب با ۷۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۰ هزار ریال منتشر شده است.

کتاب دیگری که روایت فتح به تازگی چاپ کرده، «کتاب حاج آقا ابوترابی» اثر قدسیه پایینی از مجموعه کتاب های «یادگاران» است. این کتاب بیست و هفتمین عنوان «یادگاران» است که خاطرات آشنایان و همرزمان حاج آقا ابوترابی از زندان های بعث در دوران دفاع مقدس را شامل می شود. زنده یاد ابوترابی متولد سال ۱۳۱۸ بود که بعد از تحمل سال ها اسارت به ایران برگشت و در سال ۷۹ طی سانحه رانندگی در مسیر مشهد درگذشت.

در ادامه ۲ خاطره را از این کتاب می خوانیم:

دوران طلبگی اش پای پیاده از نجف می رفت کربلا، کاظمین، سامرا. بیش از صد بار.

درهای کعبه را باز کرده بودند و بوی گلاب پیچیده بود. خودش را رساند داخل کعبه. قامت که بست، شرطه ها او را دیدند. صبر کردند تا نمازش را خواند؛ بعد انداختندش بیرون. می گفت «این سفر پاداش ساختن مسجد روستا بود.»

این کتاب با ۱۱۲ صفحه، شمارگان ۲ هزار و ۲۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار ریال منتشر شده است.