وي ادامه داد: مردم قديم در مورد بهار اعتقادات خاصي داشتند، آنها معتقد بودند كه گفته هايشان مي تواند در طبيعت تاثير بگذارد، قدما بر اين باور بودند كه هر سخني را كه ايراد كنند مي تواند در ذات طبيعت تاثير بگذارد، مثلا اعتقاد داشتند كه اگر دعا بخوانند كه زمستان برود و بهار زودتر بيايد، بهار واقعا زودتر مي آمد. تمام ارتباطاتشان معطوف به ارتباطات قلبي- زباني مي شد.
اردلان خاطر نشان كرد: نوروزخوان ها در يك روز معين وارد روستاها مي شدند و مردم را به طور هماهنگ باخبر مي كردند. در واقع نواي آمدن نوروز به طور همزمان توسط نوروزخوانان مختلف در روستاها به گوش همه مي رسيد و با اين اعلام مردم شروع به خانه تكاني عيد و برنامه ريزي كردن براي سال آينده مي كردند.
وي ادامه داد: در تمام ايران نوروزخواني وجود داشته است ، به خصوص در منطقه مازندران، اما در حال حاضر اين قطعات در حال نابودي اند و راهي براي ماندگاري آنها جز اهميت دادن بيشتر به فرهنگ و دغدغه آن را داشتن نيست.
نظر شما