به گزارش خبرگزاري"مهر"، آن زمان كه جيمي كارتر خرسند از ترقه بازي هاي سرداربه زعم خودش قاديسه، ناوها و جنگنده هايش را با ذوق و شوق به خليج فارس رساند، و هنگامي كه گورباچف از در اختيار گذاشتن مرزهاي كشورش براي ورود سيم هاي خاردار به ايران دريغ مي نمود ، انگليس كرور كرور پوند و دلار به پاي دشمن مي ريخت، دولت آلمان هزاران هزار بمب شيميائي و ميكروبي به او مي فروخت و فرانسه تامين بخشي از جنگ افزارهاي جنگ بر عليه ايران را بر عهده گرفته بود ، به مخيله هيچ كدامشان خطور نمي كرد كه اين ملت مظلوم و غريب كه فقط با توكل به پروردگارش نهال انقلاب اسلامي را با جان و دل پاسداري مي كرد، روزي بيني شرق و غرب پوشالي را به خاك خواهد ماليد و همگان را به احترام و تحسين خود را خواهد داشت، چنانچه در آن زمان نيز از اين سر جز اهلش با خبر نبودند؛
سرنوشت گورباچف آن شد و سرنوشت صدام اين. عاقبت شارون چنين است و عاقبت بوش هم همين.
قصه گوي تاريخ يكي يكي قصه اين و آن را تمام مي كند . اما قصه خميني كبير و سربازانش تو گوئي كه تازه آغاز شده است عزت اين قوم نه عاريت از سلاح و جنگ افزار است و نه ناشي از توسعه و توليد و فن.
اين جماعت ، فتح قلوب آموخته اند و فاتحان قلوب را چه نياز به اشغال خاك؟ عزت الهي كجا و طمطراق توپ و تانك كجا؟ فرزندان حضرت روح الله امروز غوغائي به پا كرده اند كه غبارش به چشم دشمنان سازگاري ندارد. آنان كه اين روزها در مخيله شان نمي گنجيد، امروزه فكر حمله نظامي را از سر بيرون كرده اند و سر به بيابان تهديد و تحريم گذاشته اند؛ تشنه جرعه اي آب. سرابي از دور هويداست ! اما دريغ از قطره اي حقيقت.
نظر شما