۱۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۳:۴۶

بازیگر گلستانی تئاتر در گفتگو با مهر:

شادکردن کودکان دغدغه اصلی من است/ از معروف شدن می ترسم

شادکردن کودکان دغدغه اصلی من است/ از معروف شدن می ترسم

گرگان- بازیگر جوان و گلستانی تئاتر از دغدغه هایش درباره شادکردن کودکان و ترس اش از معروف شدن می گوید.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها – مونا محمدقاسمی: جوان است و جویای نام. به گفته خودش علاقه و کنجکاوی بی‌حدش او را به سمت هنرپیشگی هل داده است. بانوی فعال عرصه تئاتر کودک و نوجوان این روزهای گلستان تمام هم‌وغم خود را صرف شاد کردن کودکانی می‌کند که او را غرق دوران کودکی‌اش می‌کنند.

«پرستو مرادی» کارگردان، هنرپیشه تئاتر و سینما، تصویربردار و دستیار کارگردان است. بازی در ۲۱ تئاتر و چهار فیلم سینمایی، کارگردانی دو فیلم سینمایی کوتاه و دستیار کارگردان در چند اثر سینمایی، به مدت پنج سال اجرای مداوم مناسبت‌های اول مهر، مناسبت‌های روز کودک و سال‌تحویل تنها جزء کوچکی از فعالیت هفت‌ساله او در حوزه هنری است و به قول خودش کارهایی که یادش مانده است.

برای کسی که تنها ۲۷ بهار از فصل زندگی‌اش گذشته باشد این تجربه کمی زیاد است. از مدرک فوق‌دیپلم تربیت‌بدنی و فیلم‌سازی گرفته تا طی کردن دوره‌های مختلف عکاسی، فن بیان، تصویربرداری و روان‌شناختی کودک و ... را در کارنامه خود دارد.

کشف شخصیت‌های جدید برایم لذت بخش است

چرا هنرپیشگی؟ سؤالی که وقتی از او می‌پرسم خیلی سریع و مطمئن پاسخم را می‌دهد و می‌گوید: علاقه. ادامه می‌دهد: بازیگری یعنی نشدنی‌ترین حس‌ها را شدنی کردن. حس‌هایی که شاید در زندگی واقعی فرصتی پیش نیاید تا بتوانم تجربه کنم. من عاشق کشف و کنجکاوی‌ام، از این‌که می‌توانم در دوره‌های مختلف شخصیت جدیدی را کشف می‌کنم و روی صحنه به تصویر بکشم لذت می‌برم.

آنچه در کارنامه هنری‌اش پررنگ‌تر از سایر قسمت‌هاست بخش کودک و نوجوان است. مرادی دراین‌باره می‌گوید: دنیای بچه‌ها دنیای جالبی است، ما بزرگ‌ترها وقتی در مقابله با مشکلات احساس ضعف می‌کنیم دلمان می‌خواهد به دوران کودکی بازگردیم. این حسرتی است که کم‌وبیش همه با آن درگیرند ولی من مطمئنم که دیگر نمی‌توانند آن حال و هوا را لمس کنند، اما من به‌واسطه شغلم می‌توانم دوباره حس و حال کودکی را برای خودم زنده کنم، وقتی می‌توانم پس چرا این کار را انجام ندهم؟ با این کار هم خودم حس شادابی و نشاط می‌کنم و هم دل کودکان شاد می‌شود.

 

 

پرستو مرادی در ادامه با هیجان خاصی می‌گوید: شاید باورتان نشود اما نمی‌دانید وقتی روی صحنه نمایش برای دو هزار کودک دبستانی برنامه اجرا می‌کنی چه شور و هیجانی دارد. نگاهشان، رفتارشان و هیجانشان، همه و همه انرژی من را برای کار بعدی دو برابر می‌کند.

به خودم قول داده‌ام جلوی ظلم به دنیای کودکان را بگیرم

مرادی معتقد است به بخش کودک ظلم می‌شود، دلیلش را که می‌پرسم می‌گوید: در استان ما افراد بسیاری هستند که حتی تخصص بازی کردن ندارند ولی اقدام به اجرای نمایش کودک می‌کنند، چون می‌دانند کودکان تشنه شادی و خوشحال‌اند و برای شادی هر هزینه‌ای را پرداخت می‌کنند. این باعث شده خیلی از افراد بی‌تجربه اقدام به اجراهای کودک کنند و کیفیت کار را پایین بیاورند و من به این خاطره به خودم قول دادم تا جای که می‌شود جلوی این اتفاق را بگیرم.

برای هر هنرمندی در هر زمینه‌ای ورود افراد تازه‌کار چالش‌برانگیز است، نبود تجربه کافی، نداشتن جدیت لازم و به سُخره گرفتن کار ازجمله عواملی است که ورود افراد تازه‌کار به وادی هنر را به چالش می‌کشد. پرستو مرادی با ابراز نگرانی از این موضوع می‌گوید: افرادی هستند که بدون گذراندن دوره‌های لازم هنرپیشگی و بدون تجربه کافی وارد حرفه تئاتر می‌شوند و نمی‌توانند نیاز مخاطب را برآورده کنند، درنتیجه باعث می‌شوند تماشاچی‌ها از تئاتر فراری باشند.

مرادی در ادامه می‌گوید: مشکل دیگر نبودن طبقه‌بندی مناسب در کارهاست، مثلاً اگر آقا یا خانمی کارش ژانر رئالیسم هست فقط همین سبک را کار کند و اقدام به کار با شیوه متفاوت نکند، مثلاً کار کودک انجام ندهد و به کیفیت کار لطمه نزند.

پرستو مرادی جذب تماشاچی برای تئاتر را به اندازی کافی سخت می‌داند و از هنرمندان تازه‌کار می‌خواهد تماشاچی‌ها را فراری ندهند.

نبود فضای مناسب برای تمرین یکی از مشکلات جدی هنرمندان عرصه تئاتر است چراکه برای تمرین نیاز به فضای مناسب و کف‌پوش استاندارد است، اما این امکانات به‌سختی در اختیار عوامل تئاتر قرار می‌گیرد، البته مرادی معتقد است مدیریت جدید تالار فخرالدین اسد گرگانی تمام تلاش خود را برای راضی کردن هنرمندان به کار می‌گیرد.

نقش تئاتر در تربیت کودکان

کودکی دوره‌ای از زندگی است که بیش‌ترین تأثیر را در نقش‌پذیری دارد، اینکه کودکان چه می‌بینند و چه گوش می‌دهند می‌تواند روی بخشی از تربیت غیرمستقیم آن‌ها نقشی مستقیم داشته باشد.

پرستو مرادی که خود دوره‌های مختلف روان‌شناختی کودک را گذرانده معتقد است وقتی یک بزرگ‌سال وارد دنیای کودکان می‌شود گویی وارد سرزمین عجایب شده است، سرزمینی عجیب با دنیایی از هیجان‌های کودکانه، علایق کودکانه، شعرها و رنگ‌ها، همه و همه دست‌به‌دست هم می‌دهند تا آدمی از کالبد بزرگ‌سالی خارج شود و لحظه‌ای کودکانه زندگی کند.

پرستو در نمایش‌هایی که برای کودکان تدوین می‌کند اصول اخلاقی را چاشنی نمایش می‌کند تا بلکه از این طریق برخی اصول اخلاقی آرام‌آرام به کودکان تزریق شود.

مرادی دراین‌باره می‌گوید: احترام به بزرگ‌ترها، دوست داشتن و احترام به اعضای خانواده، دروغ نگفتن، گذشت و بزرگواری، کمک به افراد سالخورده، مسواک زدن، معرفی محصولات لبنی، نظافت محیط‌زیست و احترام به آیین و مقررات تنها جزئی از رفتارهای مثبتی است که دوست دارم در کودکان نهادینه شود.

برای هر هنرمندی قطعاً روزهایی به شیرینی عسل و روزهایی به تلخی زهر در حیطه کاری‌اش وجود دارد، در رابطه با این روزها از پرستو مرادی سؤال پرسیدم، سؤالی که پرسیدنش رنگی از غم به چهره پرستو نشاند.

مرادی بزرگ‌ترین غم دوران کاری‌اش را روز بعد از فوت داماد جوان خانواده می‌داند، روزی که قرار بود در قالب نقش اول یک تئاتر شاد کودکانه به روی صحنه برود، بخندد و کودکان را به وجد بیاورد.

می‌گوید: نبود من باعث ضربه بزرگی به گروه می‌شد اما با تمام غمی که در وجودم رخنه کرده بود به روی صحنه رفتم و با تمام قوا نمایش را اجرا کردم، آن‌قدر خوب از پسش برآمدم که در پایان نمایش افرادی که از ناراحتی من باخبر شدند باورشان نمی‌شد باوجود غم درونم این‌چنین به صحنه مسلط باشم.

اما از روزهای شاد کاری‌اش که می‌پرسم، لبخندی می زند و باذوقی کودکانه بهترین روز کاری‌اش را روز تولدش می‌داند، روزی که اجرای نمایش داشت و تمام اعضای خانواده در سالن حضور داشتند و در پایان اجرای نمایش تمام حاضران در سالن آهنگ تولدت مبارک را به شکل هم‌زمان برایش می‌خوانند، خاطره‌ای که هیچ‌گاه از ذهن پرستو پاک نخواهد شد.

معروف شدن را دوست دارم اما نه به‌شرط محدودیت

برای هر هنرمندی اینکه روزی روزگاری عکسش بر روی مجلات و نشریات خودنمایی کند لذت‌بخش است، اما پرستو مرادی از اینکه روزی آن‌قدر معروف شود که عکسش تیتر یک مجلات شود می‌ترسد، ترسی که وقتی دلیلش را می‌پرسم محدودیت اطرافش را مثال می‌زند و می‌گوید: هیچ‌کس از شهرت بدش نمی‌آید اما افرادی که معروف هستند به‌نوعی زیر ذره‌بین نگاه‌های مردم هستند اینکه چه نوع لباسی می‌پوشند با چه افرادی معاشرت می‌کنند در اجتماع با مردم چه رفتاری دارد همه و همه زیر ذره‌بین است و برای من هضم آن سنگین است.

مرادی در ادامه می‌گوید: از محدود شدن می‌ترسم از اینکه روزی مثل الآن نتوانم راحت از خانه بیرون بیایم و راحت خرید کنم، از قضاوت‌ها، از برچسب زدن‌ها می‌ترسم من معروف شدن را دوست دارم اما تا حدی که برایم محدودکننده نباشد.

 

 

اکثر هنرمندان در حوزه کاری خود الگویی دارند تا روزی بتوانند به آن جایگاه برسند، اما پرستو مرادی الگوی خاصی ندارد و می‌گوید هیچ‌گاه از هیچ هنرپیشه‌ای الگوبرداری نکردم اما اگر قرار باشد الگویی برای خود انتخاب کنم آن شخص حمید فرخ نژاد است.

به‌عنوان سؤال آخر از مرادی می‌پرسم ممکن است روزی از هنر و هنرپیشگی دل‌زده شود و او قاطعانه می‌گوید: نه هیچ‌وقت چون شادی، ناراحتی، تفریح، علاقه و تمام هدف‌های زندگی من همه در هنر خلاصه‌شده است و بس.

هنر حرفه‌ای است که عاشقانش نه از سر نیاز بلکه از روی عشق آن را برمی‌گزینند، حال این هنر چه در خدمت بوم و رنگ باشد چه در سُلطه صحنه نمایش، فرقی ندارد. مهم عشق است که از وجود هنرمندان نسبت به کارشان تراوش می‌شود.

احترام به پیشکسوتان در هر حوزه هنری لازم و واجب است اما چه خوب می‌شود که از هنرمندانی همچون پرستو مرادی که در آغاز جوانی این‌چنین فعال و پویا هستند حمایت‌های مادی و معنوی شود تا این پرستوها بال پرواز را بگشایند و به اوج حرفه کاری خود پر بکشند.

کد خبر 3572604

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha