به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام علیرضا پیروزمند در جلسه اول درس گفتگو علم دینی مدرسه آزاد فکری مهاجر، یکی از دلایل ضرورت تولید و بحث از علم دینی را تقابل رخداد انقلاب اسلامی با تمدن غرب دانست.
بحث از نسبت علم و دین و تعارضات و همراهیهای آنها باهم سابقه طولانی هم در تکتک ما دارد و هم در تاریخ تاملات فلسفی داستان طولانیای پیداکرده است. این بحث خصوصاً پس از اوجگیری علم جدید و بهخصوص با طرح نظریاتی مانند تکامل داروین و مکانیک کوانتوم جدیتر شد، البته بیشتر در بستر مسیحیت. اما در ایران مسئله کمی متفاوت بود، آشنایی دیرهنگام با علم جدید و نتایج مختلف آن بهخصوص در علوم انسانی و اجتماعی و مدیریتی و اقتصادی خیلی از صاحبنظران را به این فکر فروبرد که جایگاه این علوم و مبانی و دیدگاههای مستتر و یا مطرحشده در آنها در نسبت با اعتقادات دینی اسلامی چیست. این جرقه پس از چند سال نام «نظریه علم دینی» به خود گرفت. نظریهای که تلاش میکرد نسل جدیدی از علوم را غالبا در مقابل علوم فعلی و مبتنی بر جهانبینی دینی پرورش دهد.
این نظریه را گروهها و اندیشههای مختلفی پیگیری کردند که شاید هیچوجه مشترکی میانشان جز نام علمِ دینی موجود نباشد! جریان فرهنگستان علوم که با اندیشههای سید منیر الدین هاشمی آغاز شد و اکنون با دیدگاههای حجتالاسلام میرباقری ادامه پیدا میکند، جریان فلسفه اسلامی که بیشتر از همه متأثر از دیدگاه آیتالله جوادی آملی است، جریان متفکران فلسفه علمی که محوریت آنها را سعید زیباکلام و حمیدرضا آیتاللهی تشکیل میدهند و همچنین جریان فردیدی ها و غیره همگی کم و بیش معتقد به چنین ایدهای هستند. اما این اندیشه مخالفان زیادی نیز دارد که ازقضا تقریباً همان روشنفکران دینی همانند عبدالکریم سروش و علی پایا و مصطفی ملکیان هستند. مخالفان معمولاً مدعی هستند که این دیدگاه آزادگی علم را از بین خواهد برد و سبب رکود علم و جدایی آن از معیار اصلیاش یعنی تطابق با واقعیت میشود.
در این درس گفتگو برخی دیدگاههای موافقان و مخالفان علم دینی را خواهیم شنید و بررسی خواهیم کرد که این ایده تا چه حد میتواند چراغ راه ما برای مواجهه با علم و دنیای جدید باشد.
نظر شما