۱۲ شهریور ۱۳۸۵، ۱۳:۱۹

آشنايي با مفاهيم بنيادين علوم سياسي (1)

رويه هاي گوناگون اقتدار سياسي و فردي

رويه هاي گوناگون اقتدار سياسي و فردي

خبرگزاري مهر - گروه دين و انديشه: در هر شاخه اي از علوم يكسري مفاهيم و واژه هاي كليدي وجود دارند كه در آموزش و فهم آن رشته علمي از جايگاه ويژه اي برخوردار هستند. اقتدار نيز از جمله مفاهيمي است كه نقش مهمي در علم سياست به عهده دارد. به همين جهت در اين مقال مفهوم اقتدار بسط مي يابد.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"،  در شاخه علوم انساني و يا علوم اجتماعي تعريف و تبيين مفاهم كار سختي است چرا كه بنابر ماهيت اين علوم دست يابي به يك برداشت و تعريف واحد كاري سترگ و حتي شايد ناشدني است. ولي به هر حال در مورد مفاهيم بنيادي علوم اجتماعي نوعي اجماع بين عالمان آن وجود دارد. بنابراين مي خواهيم با رجوع به منابع اصلي مختصري در مورد مفاهيم بنيادين ارايه دهيم.  اهميت اين كار از اين جهت است كه در سطح فكري و سياسي جامعه نوعي اغتشاش و آشفتگي در برخورد با اين مفاهيم مشاهده مي شود. اميد است با تشريح اين مفاهيم با مراجعه به منابع اصلي به رفع اين اغتشاش فكري مختصر كمكي بكنيم. در اين مقال سعي شده بر پاره اي از جوانب مفهوم مهم اقتدار دست گذاشته شود.

در هر تفسيري از مفهوم اقتدار،  بايد شش وجه تمايز مد نظر قرار گيرد.نخست آنكه ناتواني از تبيين يكپارچگي و نظم زندگي اجتماعي و پيروي اشخاص بر حسب اجبار يا توافق عقلاني، استفاده از مفهوم اقتدار را موجه مي سازد. اقتدار به شكلي متمايز از پيروي در زندگي اجتمايي اشاره مي كند. درباره اساس اين پيروي خاص سه تعبير وجود دارد. يكي از اين تعابير نهادهاي اقتدارگرا را نهادهايي مي داند كه كردارها، سنتها، ارزشها و باورهاي مشترك جامعه را منعكس مي كنند. تعبير دوم اقتدار سياسي را اقتداري مي داند كه براي وضع طبيعي هابزي يا فقدان ارزشهاي مشترك، راه حل هماهنگي را ارايه مي دهد.

سومين ديدگاه استدلال مي كند كه اگر چه نظم اجتماعي با زور برقرار مي شود اما اين نظم تداوم و ثبات خود را از طريق تكنيكهاي مبتني بر مشروعيت ايدئولوژي،هژموني، بسيج عقايدو غيره به دست مي آورد؛ تكنيكهايي كه پيروي خود واسته شهروندان را از طريق مديرت باورهاي آنان تضمين مي كند.

دوم آنكه تبعيت فرد ب از فرد الف بايد چه ويژگي اي داشته باشد كه سبب شود اقتدار از اجبار يا توافق عقلاني متمايز شود. اجبار پيروي فرد ب را از طريق اعمال زود يا تهديد تضمين مي كند. اقناع با توسل به اين استدلال كه يك كنش در جهت منافع خود فرد ب است او را متقاعد مي كند. مثلا با گفتن اينكه يك عمل به لحاظ اخلاقي صحيح يا غرور آميز است. اما فرد ب زماني از روي اقتدار پيروي مي كند كه حق فرد الف براي فرمان دادن به خويش در فضايي خاص را بپذيرد.

فرد از آن رو اين حق را داوطلبانه به ديگري واگذار مي كند كه مي خواهد پيروي از فرد الف را به ارزيابي محتواي فرمان او مشروط كند و از فرمان فرد الف تبعيت كند، زيرا اين دستور از جانب فردي مناسب صادر شده ودر گستره اي مناسب قرار گرفته است.

جايي كه اقتدار وجود دارد قواعد تاثير و پذيرش يا نشانه هايي نيز وجود خواهد داشت كه به وسيله آنها مي توان افراد شايسته براي اعمال اقتدار را تشخيص داد. سوم آنكه ما بايد ميان اقتدار قانوني و عملي تمايز قائل شويم. اقتدار عملي زماني به اثبات مي رسد كه فرد ب به نحوي مناسب از فرد الف تبعيت كند؛ اقتدار قانوني در جايي وجود دارد كه تبعيت فرد ب از فرد الف در يك حوزه مشخص حق فرد الف باشد و اين حق درمجموع در قواعد نهادي ريشه داشته باشد. برخورداري فرد الف از يك شكل اقتدار به هيچ وجه به معناي آن نيست كه فرد الف از شكل ديگر اقتدار نيز برخوردار است.

چهارم آنكه بسياري از نويسندگان اقتدار را قدرت مشروع دانسته اند. اين امر ممكن است يا به اين معنا باشد كه اجبار به وسيله فردي كه اقتدار قانوني دارد اعمال شده است هر چند كه عامل تحت اجبار به اقتدار فردالف واكنش مثبتي نشان ندهد، يا به معناي آن باشد كه فرامين فرد الف در واقع  شكل متمايز از تبعيت احترام آميز و غير اجباري را ايجاد مي كند. (در اين صورت فرد الف از اقتدار قانوني برخوردار است) اين مورد با مواردي كه در آنها پيروي بر مبناي ترس صورت مي پذيرد درتقابل كامل قرار دارد.

به گزارش مهر، پنجم آنكه اقتدار يك مفهوم دو رتبه اي است:  اين مفهوم هم به شكلي ازتاثيرپذيري و تبعيت اشاره مي كند و هم به مجموعه اي از قواعد كه تعيين مي كنند چه كسي بايد اين نفوذ را داشته باشد چرا كه براي عملي شدن اين نفوذ بايد آن را در چارچوب نوع خاصي از مناسبات هنجاري كه هر دو طرف آن را بپذيرند، اعمال كرد.

اين مناسبات هنجاري ممكن است يك كردار سنت يامجموعه اي از باورهاي مشترك باشد يا ممكن است صرفا اذعاني عمومي باشد مبني بر اينكه به مظور اجتناب از آشوب بايد به مجموعه اي قواعد تن داد. پيروي فرد ب از اقتدار فرد الف ممكن است به دو صورت انجام گيرد: ممكن است بي چون وچرا باشد ( همانطور كه اقتدار كاريزماتيك و بر اينگونه است) يا اينكه فرد ب توانايي نقد فرمان فرد الف را داشته باشد اما از او تبعيت كند چون حق فرد الف را براي فرمان داد تصديق مي كند حتي اگر شخصا با محتواي فرمان فردالف مخالف باشد.

ششم آنكه تمايز نهادن ميان مقتدر بودن و در جايگاهي مقتدرانه قرار داشتن اهميت بيشتري دارد. نوع اول باور را مورد توجه قرار مي دهد. نوع دوم به جايگاه فردالف در يك نظم هنجاري اشاره دارد كه اقتدار قانوني آن تاثير شده است.

زماني كه فرد الف مقتدر است پذيرفته شده است كه فرد الف از دانش خاص، بصيرت، تخصص و ويژگي هايي ديگري برخوردار است كه احترام فرد ب را نسبت به حكم او موجه جلوه مي دهد يا دست كم ادعاي فرد الف مبني بر برخورداري از اين ويژگي هاي موفقيت آميز بوده است. زماني كه فرد الف در جايگاهي مقتدرانه قرار دارد فرد الف ادعا مي كند نقش نهادي ويژه اي دارد كه فضاي حكمراني متناسب با خود را به همراه مي آورد و ديگران نيز اين نقش را مي پذيرند.

تبعيت فرد ب از فرد الف هنگامي كه فرد الف مقتدر است به معناي آن است كه فرد ب به اعتبار حكم فردالف باور دارد در حالي كه به هنگام قرار گرفتن فرد الف در جايگاهي مقتدرانه فرد ب ممكن است با او مخالف باشد اما از آنجا كه  اقتدار قانوني فرد الف را مي پذيرد از او پيروي مي كند.

اقتدار رهبران سنتي بر مبناي ارزش و عقيده است در حالي كه اقتدار رهبران نظامهاي عقلاني قانوني براي دستيابي به آرامش و سهولت و در حوزه هاي خاص از فعاليتها به آنان اعطا مي شود. جايي كه فرد الف مقتدر است نفوذ فرد الف بر فرد ب در اعتقاد مداوم فرد ب به قضاوت تضمين شده فرد الف ريشه دارد.

زماني كه فرد الف در جايگاه مقتدرانه قرار دارد اتكا فرد الف به اين است كه فرد ب به طور مستمر مي پذيرد كه او كاركرد هماهنگ كننده  و ارزشمندي را انجام  مي دهد.

هر گاه كه فرد ب باور خود را به فرد الف از دست بدهد يا ديگر اعتقاد ناشته باشد كه فرد الف مي تواند عمل هماهنگي را با موفقيت انجام دهد ممكن است هر دو نظام با بحران مشروعيت روبرو شوند. هر چند كه ممكن است هر دو نظام در پي آن باشند كه با استفاده از تكنيكهاي مختلفي نظير ايدئولوژي، هژموني، بسيج، عقايد و غيره باور فرد ب را دست نخورده نگه دارند.

کد خبر 373795

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha