۲۱ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۵۶

«مصرف و فرهنگ کالایی» - ۵

مصرف، تظاهر و کالا شدن بدن؛ از رژیم غذایی تا عزاداری خیابانی

مصرف، تظاهر و کالا شدن بدن؛ از رژیم غذایی تا عزاداری خیابانی

کنترل شکل‌های هویت و منزلت‌یابی مبتنی بر مصرف، پیش از هر چیز شامل حال «بدن» به منزله حامل تعیّن‌بخش به «خود» خواهد بود.

خبرگزاری مهر - سرویس فرهنگ: علیرضا جباری دارستانی

تاریخ فرایند مدرن‌شدن ما در دل جامعه، نشان می‌دهد که هویت اجتماعی و شخصی‌مان به سمت نوعی گسست از شالوده‌های ساختاری و تبدیل شدن به فرایندهای نمایشی (بازتابی) پیش رفته است. البته کسب منزلت از طریق نمایش دادن در دل دورانهای سنتی هم انجام می‌شده، اما فقط گروه نخبه کوچکی قادر به تشخیص و به‌کارگیری علایم و نمادهای آن بوده‌اند. درحالی‌که، در پارادایم امروزی، فخرفروشی مبتنی بر نمایش مصرف و ساخت تصویری پرمنزلت از خویش بواسطه آن، امکانی است که تقریبا به روی همه گشوده شده است و همگان برای تحقق آن منزلت مذکور از این طریق تلاش می‌کنند. امروزه بسیاری از افراد می‌توانند بدون آن‌که به ساختار یا طبقه‌ای اصیل و پرمنزلت تعلق داشته باشند، با کنترل ظاهر یا مصرف کالای نادر، برای خود هویتی همسان با کسانی بسازند که از نظر اجتماعی و منزلت طبقاتی فراتر از دیگرانند.

بدین‌ترتیب، شکل‌های هویت‌ و منزلت‌یابی در دوران ما، اموری قابل دستکاری و کنترل شده‌اند؛ این دستکاری و کنترل با مصرف بسیاری از ابزارها و عوامل عینی و مادی صورت می‌گیرد تا بتواند آن وجه «مصرف تظاهری» را که «تورستین وبلن» تئوریزه کرده بود، تحقق بخشد و از این طریق آن منزلتی را که مصرف‌کنندگان کالاهای عموماً نادر، لوکس و و اصطلاحاً لاکچری در پی‌اش هستند، به ارمغان آورد. در این راستا، هر چه فضای این تظاهر عینی‌تر و مادی‌تر و ملموس‌تر باشد، به نسبت میزان ارائه وجه تظاهری مصرف هم بیشتر خواهد شد و پیام این نمایش مصرفی راحت‌تر، صریح‌تر و ملموس‌تر به دیگران منتقل خواهد شد و هدف نهایی زودتر محقق خواهد شد. بنابراین آن دستکاری و کنترل شکل‌های هویت و منزلت‌یابی، پیش از هر چیز شامل حال «بدن» و متعلقات جسمانی فرد، به منزله حامل تعیّن‌بخش به «خود» (اگو) و اصلی‌ترین نماد آزادی فردی‌اش خواهد بود و از این طریق عینی‌ترین و ملموس‌ترین پیام‌های تظاهری منزلت‌محور و هویت‌بخش را انتقال خواهد داد.

این فرایند بازآفرینی هویت از طریق پرداختن به بدن و عناصر همبسته با آن، در پیشروی فزاینده خود در دوران معاصر با بسیاری از عناصر فرهنگی دیگر هم درگیر شده و به معنابخشی یا معنازدایی به مؤلفه‌های بسیاری از زندگی کنونی می‌انجامد؛ تا جایی که بسیاری از حوزه‌هایی که عاری از هرگونه وجه بدنی و مادی و تظاهر جسمانی بوده‌اند، به طور گسترده آلوده به چنین تظاهراتی می‌شوند و معنای واقعی خود را از دست می‌دهند و معنایی بدن‌مند پیدا می‌کنند. مثال‌های عدیده‌ای برای این موضع در جامعه ما وجود دارد، از تمایل حاد به ورزش‌های مبتنی بر تظاهر بدن‌مندانه و اهمیت یافتن و مصرف فزاینده داروهای تناسب اندام و تن دادن به رژیم‌های دشوار غذایی و عمل‌های زیبایی و دستکاریهای بدن و... بگیرد تا حضور شدیدا تظاهری و بدن‌مند دانشجویان و اهالی فرهنگ در عرصه‌های مختلف آموزشی و هنری و... و حتی استحاله بسیاری از برنامه‌های معنوی و شعائر مذهبی مانند عزاداریهای خیابانی ماه محرم که در سالهای اخیر وجهی شدیداً بدن‌مند یافته است.

باری، باید پذیرفت که در پس این بدن‌مندی فزاینده، نوعی نگاه کلان مصرف‌گرایانه وجود دارد که نمایش دادن و مصرف تظاهری را ایجاب می‌کند و از آنجا که این نمایش و تظاهر نیازمند نوعی مکان و قالب جسمانی ظاهرشونده و نمودیابنده است، بدن به عنوان دم‌دست‌ترین قالب مورد استفاده و مصرف به شیوه مذکور قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر فرهنگ مبادله‌ای-کالایی دوره اخیر، شدیداً واجد وجوهی نمایشی و بصری است و بصری و نمایشی‌شدن هم معنایی ندارد، جز ظاهری شدن، جسمانی شدن و بدن‌مند شدن! اگر به مسائل و آسیب‌های متعدد اجتماعی‌مان که حول محور بدن و جسمانیت شکل می‌گیرند و بحران جنسی عمیقی را در جامعه ایجاد کرده است، از این منظر و با تامل بیشتری نگاه کنیم، به خوبی می‌توانیم ارتباطات غریب و اسفناکی را که میان «مصرف»، «جنسیت» و «بدن» وجود دارد، به خوبی تشخیص دهیم. کاملا و به آسانی قابل درک است که در یک جامعه و فرهنگ مصرفی، عموم ارتباطات اجتماعی و برساختن معناها و هویت‌های مراوده‌ای در میان انسانیها، چطور از طریق امور مصرفی و کالایی تعین می‌یابند و کم کم ارتباط انسانی - معنوی را به ارتباطی کالایی - مصرفی تقیل می‌دهند.

اصولا در چنین جوامعی، اعضا که نسبت به اهمیت ظواهر وقوف یافته‌اند، اهمیت بسیار زیادی به نظارت و مراقبت از ظواهری خواهند داد که تحت کنترل و در حوزه قدرت آن‌هاست؛ ظواهری مانند محل زندگی، مبلمان منزل، اتومبیل، پوشاک، آرایش ظاهری و ... از میان این ظواهر، «بدن» به منزله مستقیم‌ترین و در دسترس‌ترین قرارگاهی که می‌تواند حامل و نمایشگر تفاوت‌های شیوه زندگی و بدین ترتیب، شکل‌های هویت‌بخشی باشد، اهمیت اساسی می‌یابد و لذا «جسم» یا «بدن» به یک اصل هویتی بدل می‌شود! این مسئله به رویکرد کلان «بدن‌مندی» در تبیین دیگر رفتارهای فرهنگی و اجتماعی هم وجاهت می‌دهد و قادر خواهد بود به عموم رفتارهای فرهنگی و اجتماعی و هنری آدمی در چنین جامعه‌ای تعین و تشخص ‌ببخشد؛ رفتارهایی که هرروزه در دل زندگی روزمره به طور گسترده‌ و در فضاهای فرهنگی و هنری به طور خاص و ویژه‌ای با آن‌ها مواجه‌ایم!

کد خبر 4306232

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha

    نظرات

    • فاطمه IR ۱۲:۲۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
      2 0
      واقعا درست عرض شده ما در دورانی به سر می بریم که بیشتر به فکر نمایان کردن و تظاهر هستیم. بیشتر افراد درگیر عمل های زیبایی و تناسب اندام هستند. ممنون بابت یادداشت زیبا و هدفمندتون
    • فلاحی IR ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
      1 0
      کاش به جای این همه خبرها بیشتر وقت گذاشته میشد برای این چنین یادداشت ها
    • فرشته IR ۱۳:۴۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
      1 0
      عالی و بی نظیر است لطفا این گونه یادداشت ها رو ادامه بدید
    • ساجدی IR ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۱
      1 0
      دمتون گرم، من هر روز با اشتیاق منتظر یادداشت های شما هستم و دنبال کننده مطالب شما