به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی برنامه، برنامه «نقد سینما» شب گذشته ۲۰ دی ماه در بخش ابتدایی با نقد فیلم «آخرین داستان» با اجرای بهروز افخمیو با حضور اشکان رهگذر کارگردان فیلم و همچنین آرش خوشخو و پوریا ذوافقاری منتقدان سینما روی آنتن شبکه پنج سیما رفت.
افخمی در ابتدای این برنامه در توضیحی گفت: در برنامه امشب بحثی درباره سینمای استراتژیک را شروع میکنیم و مجبور شدیم وقت نقد فیلم «آخرین داستان» را کوتاهتر کنیم و ما هم جزو کسانی شدیم که به این فیلم ظلم کردند البته در هفتههای آینده دوباره به این فیلم رسیدگی میکنیم.
آرش خوشخو در ابتدا بابیان اینکه امتیاز این فیلم این است که برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته نشده است، عنوان کرد: انیمیشن میتواند سوراخهای سینمای ایران را پر کند خیلی از مشکلات در روایت، روابط مردان و زنان و جلوههای ویژه سینمایی وجود دارد که انیمیشن میتواند آنها را پوشش دهد و اگر دنبال تولید سینمای استراتژیک هستیم بخشی از آن بر عهده انیمیشن است. اینکه گاهی گفته میشود این نوع سینما باید بدون حامی پیش رود، در حال حاضر حرف پوچی است چون انیمیشن در چند جبهه میتواند کمک حال سینمای ایران باشد.
وی با اشاره به پرداخت این فیلم در ترکیب ملیگرایی و ایدئولوژی مذهبی عنوان کرد: اینکه ترکیب ملیگرایی و ایدئولوژی مذهبی در کشور ما چطور باید شکل بگیرد در این فیلم بهخوبی پرداخته میشود و «آخرین داستان» توانست پاسخهایی هم برای این بحث داشته باشد و به این بپردازد که چگونه باید به تاریخ ملی ایران در دیدگاه مذهبی نگاه شود.
پرداختن به شاهنامه در سینما اتفاقی دلچسب
ذوالفقاری دیگر منتقد این برنامه نیز در سخنانی گفت: من سه بار فیلم را دیدم و از آن خوشم آمد البته منکر ضعفها و کاستیها نمیتوان شد اما اینکه منبعی مثل شاهنامه با این همه کاراکتر و درام و اتفاقات نمایشی، محور این فیلم قرار گرفته است یک اتفاق است. اگرچه اهالی تئاتر پیش از این به سراغ شاهنامه رفتهاند اما در سینما اتفاق جدی نسبت به آن رخ نداده است و از این حیث اتفاق دلچسبی بود.
این روزنامهنگار با اشاره به نقدهای تندوتیز به تجربههای اول اظهار کرد: آنقدر به تجربههای اول حمله شده است که ما با مجموعهای از تجربههای ناکام روبهرو هستیم. من اتفاقاً گام اولی را که بهصورت جدی به همت یک فرد برداشتهشده است موفق میدانم و بحث بر سر این است که کجا این اتفاق موفق بوده و یا شکست داشته است.
افخمی در ادامه به رویکرد فیلم نسبت به در نظر گرفتن درجه سنی بزرگتر از ۱۲ سال به رهگذر انتقاد کرد.
رهگذر نیز در پاسخ گفت: این کار از طرف من نبود و ابتدا این فیلم را با درجه سنی مثبت ۱۵ سال در نظر گرفته بودند که با رایزنی به مثبت ۱۲ سال رسید. البته فیلم صحنههای خشن و ترسناک دارد. با این حال سینمای انیمیشن در جهان صحنههایی دارد که مرسوم است اما در سینمای ما هنوز مرسوم نیست. من میتوانستم کاری برای مخاطب ۶ تا ۶۰ سال بسازم اما من این فیلم را برای گیشه نساختم.
ذوالفقاری در ادامه درباره محدودیت سنی فیلمها عنوان کرد: قرار دادن درجه سنی برای فیلمها مشکلی بود که بهدرستی تشخیص داده شد و بعد به بدترین شکل ممکن اجرا شد.
وی در ادامه با یک انتقاد نسبت به فیلم «آخرین داستان» بیان کرد: وقتی فیلمساز سراغ داستانی حماسی میرود باید از آشنایی مخاطب نسبت به این داستان آگاه باشد، درباره این فیلم حس میکنم این تخمین مشخص نسبت به آشنایی مخاطب با داستانهای به تصویر کشیده شده وجود ندارد.
این منتقد سینما اضافه کرد: این فیلم بار سنگینی را برداشته است و کاراکترها و شخصیتهای زیادی دارد که مجموعه اینها باعث شده است فیلم در جاهایی به شاهنامه وفادار باشد و در جاهایی تعلیق و نوآوریهایی ایجاد کند که مورد سؤال بود. فیلمساز در بخشهایی اسطوره خودش را میسازد و در بخشهایی سراغ اسطوره آشنا برای مخاطب میرود که درنهایت استراتژی مشخصی ندارد.
رهگذر در ادامه در پاسخ به سؤال خوشخو درباره طولانی بودن فیلم و تصمیم برای ساخت سریال آن گفت: خصیصه فیلمهای تاریخی حماسی این است که این آثار طولانی هستند. اگر من میخواستم این اثر را به صورت سریال بسازم در تلویزیون باید مرکز پویانمایی صبا از آن حمایت میکرد که حمایت نکرد و گفتند شاهنامه در اولویتهای ما نیست. در تولید اثر حدود ۱۵ دقیقه از فیلم درآمد با این حال من سعی کردم چالهای در روایت فیلم پیش نیاید.
فکر میکنم تولید انیمیشن آنقدر سخت است که اگر ما بخواهیم از فیلم ایراد بگیریم کمی غیرمنصافه استدر بخش دیگر خوشخو درباره پرداختن به شخصیتها بیان کرد: شخصیتها زیاد و پیچیده هستند که گاهی گیج میشوید. البته شخصیت ضحاک پیچیده و جذاب شده است که ابتدا سمپات است و به تدریج از او متنفر میشوید و حتی رابطه او با شهرزاد خوب درآمده است و من دائم حسرت میخوردم چرا این کار سریال نشده است. با همه اینها فکر میکنم تولید انیمیشن آنقدر سخت است که اگر ما بخواهیم از فیلم ایراد بگیریم کمی غیرمنصافه است.
رهگذر در ادامه درباره تولید سریالی «آخرین داستان» توضیح داد: ما یک سری کتاب مصور پیرامون این فیلم منتشر کردیم حتی به بازی کامپیوتری هم فکر کردیم. با این حال اگر کسی باشد که برای مثلاً یک مینی سریال ۶ قسمتی حمایت کند چراکه نه سریال هم میسازم. ولی کار در حوزه انیمیشن رو لبه تیغ راه رفتن است و من اگر شرایط درستی برای هم تولید و هم برای عرضه و نمایش داشته باشم میتوانم وارد چنین اقدامی شوم.
ذوالفقاری در ادامه به صحنههای اثرگذار این فیلم اشاره کرد و گفت: این فیلم صحنههای تأثیرگذاری دارد و ما شاید در سینمای غیر انیمیشن هم دوست داشتیم چنین صحنههایی را ببینیم و اگر سریال میشد میتوانستید هر یک از این کاراکترها را ادامه دهید.
خوشخو نیز در پایان سخنانش بیان کرد: انیمیشنهای ما معمولاً با محور مهربانی ساخته میشود اما اوضاع فعلی کشور ما در این روزها نشان میدهد که کودک و نوجوان ما به شجاعت، ماجراجویی و تحول نیاز دارد که این المانها در انیمیشنهای ما نیست و «آخرین داستان» قدمی برای رسیدن به این الگوست.
در بخش بعدی با حضور امیررضا مافی مدرس دانشگاه و محمد خزاعی تهیهکننده سینما به بحث درباره سینمای استراتژیک پرداخته شد و همچنین محسن علیاکبری نیز بهصورت تلفنی گفتگو کرد.
خزاعی در این بخش در پاسخ به سؤال افخمی درباره بهرهگیری از ظرفیت اینترنت برای نمایش فیلمها در برابر سالنهای محدود سینمایی عنوان کرد: ما مخاطبان خود را در سینما داریم پس نباید عقبنشینی کنیم. در سالی که «بهوقت شام» در سینما اکران شد سه فیلم دیگر با موضوع مقاومت اکران شد و میتوان گفت حدود سی درصد از فروش سالنهای سینما به این فیلمها اختصاص داشت و مردم هم دیدند.
وی اضافه کرد: عدهای میگویند مردم در سینما بیشتر کمدی میبینند درحالیکه اینگونه نیست و فرضیهای اشتباه است. البته ما سینمای کمدی، کودک و خانوادگی احتیاج داریم نوع نگاهمان فرق دارد که چه بهرهبرداریای قرار است از این سینما داشته باشیم؟ مگر در دهه ۶۰ و ۷۰ فیلم کمدی کم داشتیم اما اینقدر جنس نگاهشان نازل بود که برای منافع مادی دست به هر اقدامی بزنند. سینمای استراتژیک بحث دیگری دارد و نباید گفت سالنهای سینما را رها کنیم و فقط باید بیاییم پای اینترنت. اگر شما فیلم خوب بدهید مردم دنبالشان میکنند شاید عدهای ترجیح دادهاند فیلمها را در یک فضای سالمتر در منزل خودشان ببینند و این درنتیجه سیاستگذاری اشتباه فرهنگی است که ما انجام دادهایم.
سینمای استراتژیک پرداختن به مسائل کلان کشور است
این تهیهکننده سینما در بخش دیگر تصریح کرد: برخی فکر میکند وقتی میگوییم سینمای استراتژیک یعنی سینمای سیاسی و یا سینمای دفاع مقدس اما معنایش این نیست. سینمای استراتژیک درباره مباحث اساسی و کلان کشور حرف میزند. آیندهنگری یک جریان در کشور جزو سینمای استراتژیک آن کشور است. بصیرتی که نسبت به آینده داریم که میتواند درباره دفاع مقدس، انرژی هستهای و یا حتی درباره آب باشد. جنس سینمای ما و قصههای ما پیشرو نیست به این معنا که بگوید در ۱۰ سال آینده این مشکلات وجود دارد و بخواهیم درباره آنها کار کنیم.
مافی نیز در ادامه این بحث درباره نگاه راهبردی به بازار اینترنتی سینما، به اتفاقات روزهای اخیر اشاره و عنوان کرد: ما استراتژی فرهنگی و پروتکل عملیات رسانهای نداریم یعنی وقتی اتفاقی رخ میدهد همهکسانی که تریبون دارند به اعمال نظر سلیقهای اقدام میکنند و اتاق فکری بالاتر از اینها وجود ندارد که چه باید کرد.
وی اضافه کرد: در حوزه سینما، سینمای استراتژیک گونهای در کنار سینمای کمدی و کودک نیست بلکه سینمایی است که در حوزه کمدی، کودک و... برنامهریزی و استراتژی داشته باشد. نتفلیکس امروز دارد هالیوود را میبلعد آنها به صورت استریم کار میکنند و فیلمها را روی پرده نمیبرند و فقط برای اینکه در جشنوارهها شرکت کند مدتی کوتاه روی پرده میبرد. اگر نتفلیکس را بررسی کنیم استراتژیهایی که برای شرق آسیا، آمریکا و خاورمیانه دارد قابل رصد است و اتاق فکر دارد. در ایران هر مدیر فرهنگی بنا به سلیقه خود سلیقه تاکتیک و تکنیکها را جای استراتژی میگذارند.
خزاعی نیز در ادامه گفت: از زمانی که حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده است طیفهای مختلفی به فکر کار افتادند که برای او کار بسازند اما واقعیت این است که فیلمهای ما درباره قهرمانان خیلی وقتها هم خوب نبوده است و فضایی ایجاد شده که گاهی برخی نهادها بودجههایی برای این فیلمها میدهند که کار خراب میشود. ما چند سال است که درگیر داعش هستیم در منطقه و کار میکنیم، چند فیلم ساخته شد که حتی امکان اکران وسیع در منطقه را ندارند. همان برنامهریزی و مسلط بودن امریکا بر کشورهای منطقه با ممانعت از اکران فیلمها مواجه میشود. ما خیلی دوست داشتیم فیلمی چون «به وقت شام» خارج از ایران در منطقه هم نمایش داشته باشد اما وقتی رایزنی کردیم گفتند که به فلان دلایل نمیتوانند فیلم را نمایش دهند.
علیاکبری نیز به صورت تلفنی در سخنانی عنوان کرد: در فضای اینترنتی سینمای کشور، فیلمهایی نمایش داده میشود که فیلمهای درستی نیست و مباحث درستی را مطرح نمیکند. بالای ۸۰ درصد فیلمها مبتذل هستند و شاید ۲۰ درصد فیلم خوب داشته باشیم. از طرفی جمعیتی که میرود سینما و فیلم میخرد بالای ۱۰ درصد نیست اما جمعیتی که برای تشییع سردار سلیمانی میآید بالای ۹۰ درصد است پس چرا اینها به سالن سینما نمیآیند.
فیلمهای منجی محور نداریم
وی با اشاره به فیلمهای قهرمان محور آمریکا مثل سوپرمن تصریح کرد: این تفکر در هالیوود اجرا شده است که یک منجی قرار است بیاید اما بااینکه ما در کشور شیعه هستیم و منتظر ظهور هستیم چنین فیلمهایی نداریم. مدیران ارشاد چه در کمیسیون فرهنگی مجلس و چه ارشاد هنوز جایگاه هنر را درک نکردهاند.
این تهیهکننده سینما به اهدای تندیس حاج قاسم سلیمانی در جشنواره فیلم فجر اشاره و اظهار کرد: آیا سینمایی که میبینیم با تفکر حاج قاسم سلیمانی نزدیک است و اصلاً رنگ و بویی از آن برده است که میخواهیم تندیسش را بدهیم این هم از نقاط ضعف مدیریت فرهنگی است که هیجان زده نکته ای را مطرح میکنند. هنرمندی که درکی از حاج قاسم ندارد و بعد از این همه شهید از قبل از انقلاب تا بعد از انقلاب داشتهایم توجه لازم را ندارد.
مافی در ادامه با اشاره به پیشنهادها در این زمینه بیان کرد: بر اساس مخاطب و نیاز او باید راهبردها را بسازیم. یک نهاد دانشگاهی بهطور مثال راهاندازی و از همه طیفها دعوت شوند و حرفهایشان شنیده شود؛ کسانی که از حاکمیت منفک باشند و بتوانیم بر اساس گفتههای آنها به نتیجه برسیم.
خزاعی نیز در پایان این بحث گفت: من چون خیلی در نهادها بودهام چندان به شکلگیری چنین نهادی خوشبین نیستم. کدام نهاد میخواهد تصمیم گیر این جریان باشد ما باید مطالبه گری داشته باشیم سازمان سینمایی چه میکند یا دیگر نهادها چه فعالیتی دارند؟
نظر شما