خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ، محسن یحیی، بازیساز و مدیر تولید بازیهای رایانهای است. او از دوران نوجوانی تولید و ساخت بازیهای رایانهای را در سر میپرورانده تا اینکه با خرید کامپیوتر آرزوی او محقق میشود و راه هنریاش در زمینه بازیهای رایانهای را آغاز میکند. او مدیر تولید بازیهایی همچون «جنگ در خلیج عدن»، «نبض فردا»، «ذوالفقار»، «ملینا» و… بوده است.
یحیی معتقد است حوزه بازیهای رایانهای در ایران، بدون متولی مانده و این امر سردرگمی عجیبی را برای این حوزه رقم زده است، او میگوید، بنیاد ملی بازیهای رایانهای همانند کودکی معلول بهدنیا آمده و از پایه بنیاد ملی بازیهای رایانهای را قبول ندارم، زیرا نه تنها کمکی به بازیسازان و فعالان این حوزه نداشته است بلکه اگر مرتبط با بحث مجوز دادن از سوی این نهاد باشد، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد نیز این مجوز را میدهد که میتوان با این مجوز (رسانههای دیجیتال) فعالیتهای گستردهای انجام داد. پس از همین ابتدای کار میبینیم نهادی که ادعای متولیگری در حوزه بازیسازی دارد از همین ابتدا نتوانسته موضوع را به نفع خود جمع کند و دولت را قانع کند که متولی تمام امور مرتبط با بازیهای رایانهای باشد.
او معتقد است در حوزه بازیهای رایانهای چشماندازی وجود ندارد و بسیاری از بازیسازان یا مهاجرت کردند یا قصد مهاجرت را دارند تا بتوانند در زمینه فعالیتهایشان در این حوزه موفق باشند، محسن یحیی در گفتوگوی تفصیلی با خبرگزاری مهر از مجوزها، نبود متولی، نبود حمایتهای دولتی برای بازیسازان، نبود بیمه و… میگوید که در ادامه میآید:
با توجه به اینکه صنعت بازیهای رایانهای، حوزهای گسترده در زمینه بازی و سرگرمی است و رونق فراوان دارد، در کشور ما با مشکلات و معضلاتی دستوپنجه نرم میکند و گویی این مشکلات همانند کلاف سردرگمی است که متولی ثابت برای حل آن وجود ندارد، به اعتقاد شما چرا این حوزه دچار چنین وضعیت نابسامانی است؟
باید بگویم که به دلیل نبود متولی این رویدادها رخ داده است، ببینید بنیاد ملی بازیهای رایانهای هم نتوانسته به خوبی از مسئولیتی که بر عهدهاش گذاشتهاند، آنگونه که شایسته و بایسته است، بربیاید. شاید مدیریت جدید اتفاقات بهتری را رقم بزند اما در دوران مدیریتهای قبلی شرایط خیلی بدی برای حوزه بازیسازی رقم خورد. باید بگویم احساس من این است که بنیاد ملی بازیهای رایانهای همانند کودکی معلول بهدنیا آمده زیرا مجموعه نیمهدولتی است که بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تأسیس شده و به عنوان متولی بازیهای رایانهای در کشور انتخاب شده است.
در مجموع از پایه اصلاً بنیاد ملی بازیهای رایانهای را قبول ندارم، زیرا نه تنها کمکی به بازیسازان و فعالان این حوزه نداشته است بلکه اگر مرتبط با بحث مجوز دادن از سوی این نهاد باشد، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد نیز این مجوز را میدهد که میتوان با این مجوز (رسانههای دیجیتال) فعالیتهای گستردهای انجام داد. پس از همین ابتدای کار میبینیم نهادی که ادعای متولیگری در حوزه بازیسازی را دارد از همین ابتدا نتوانسته موضوع را به نفع خود جمع کند و دولت را قانع کند که متولی تمام امور مرتبط با بازیهای رایانهای باشد.
در مجموع از پایه اصلاً بنیاد ملی بازیهای رایانهای را قبول ندارم، زیرا نه تنها کمکی به بازیسازان و فعالان این حوزه نداشته است بلکه اگر مرتبط با بحث مجوز دادن از سوی این نهاد باشد، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد نیز این مجوز را میدهد که میتوان با این مجوز (رسانههای دیجیتال) فعالیتهای گستردهای انجام داد.
من به عنوان بازیساز و تولیدکننده در حوزه بازیهای رایانهای مجوز رسانههای دیجیتال را دارم زیرا این مجوز قابلیت چند منظوره دارد و بیشتر آپ هم بر اساس همین مجوز فعالیت دارند، تا زمانیکه بازیساز چنین مجوزی را دریافت میکند چرا باید با مجوز بنیاد ملی بازیهای رایانهای که تکمنظوره است فعالیت داشته باشد. نزدیک به ۱۰ سال است که از فعالیتهای بنیاد میگذرد اما هنوز نتوانسته خودش را ثابت کند که تا چه اندازه قدرت و نفوذ در حوزه بازیهای رایانهای دارد. بالاخره بازیسازان باید بدانند با چه نهادی کار میکنند. البته در حال حاضر ما انجمن صنفی هم داریم! حتی در بخش علمی و فناوری معاونت ریاستجمهوری میز داریم. من اینها را در همین چند ماهه شنیدم!
حتی در زمینه ممیزی و رعایت قوانین بازی، بازیسازان به صورت خودجوش، یکسری قوانین نانوشته را رعایت میکنند که البته شنیدم آقای پژمان اخیراً در این زمینه ورود پیدا کرده و قرار است قوانینی را اجرا کند.
سالهای اخیر نمایشگاههایی که در حوزه بازیهای رایانهای برگزار میشد بسیار کمرنگ شده است، درحالیکه بسیاری از بازیسازان و تولیدکنندگان برگزاری نمایشگاهها را مثبت میدانستند و حتی نمایشگاه از نقاط قوت این حوزه به حساب میآمد، نظر شما در رابطه با برگزاری نمایشگاه چیست؟
بله درسته! قبلاً این فاصلههای میان بازیساز و مخاطب که وجود داشت را نمایشگاهها پر میکرد و قشنگ آن را حس میکردیم هیچکس نمیتوانست آن را انکار کند. اینقدر نمایشگاه و جشنوارهها برای ما آورده داشت که نمیخواهم اسم بیاورم، بازیسازان بزرگ ما و کسانی که خیلی قبولشان داریم و کارهای بزرگی انجام دادند ۲۴ ساعت قبل از نمایشگاه همه میایستادند بنر میچسباندند، میز و صندلی میآوردند، برای چه این شوق، شور و حرارت در بازیسازها در نمایشگاه بود؟ چون برایشان آورده داشت.
آنهایی که در دوره نمایشگاه گیم نمیساختند مخاطب بازیهایشان را چگونه میشناختند، ما در دوران نمایشگاه با مخاطبان بازیها آشنا میشدیم و میدیدیم که طرفداران ما چه کسانی هستند. بالاخره هر انسانی تشویق و شهرت را دوست دارد اینکه مورد توجه قرار بگیرد. ما اینقدر در نمایشگاه تجربیات به دست آوردیم که بابت این خدا را شکر میکنیم زیرا در دورهای بودیم که نمایشگاه بازیهای رایانهای را دیدهایم. میدانید چقدر گیمساز داریم که نمایشگاه ندیدند. این افتضاح است! تا زمانیکه با مخاطب روبهرو نشوید نمیتوانید انتظارات او را لمس کنید.
سال ۹۲ بعد از نمایشگاه گیم تهران، قرار بود نمایشگاه رسانه دیجیتال برگزار شود که خبردار شدیم علی جنتی مدیر وقت ارشاد بودجهای به نمایشگاه اختصاص نمیدهد و بازیسازان برای حضور در آن نمایشگاه و دریافت غرفه باید ۴ میلیون تومان پول پرداخت کنند که بسیاری از بازیسازان در آن نمایشگاه شرکت نکردند و شرایط نامساعدی را برای حوزه بازیهای رایانهای ایجاد کرد.
نهادی که ادعای متولیگری در حوزه بازیسازی را دارد از همین ابتدا نتوانسته موضوع را به نفع خود جمع کند و دولت را قانع کند که متولی تمام امور مرتبط با بازیهای رایانهای باشد.
همچنین در دورههای بعدی جشنواره بازیهای رایانهای تهران باز مسئله بودجه به میان آمد که نمیتوانند چنین نمایشگاهی برگزار کنند زیرا بودجه کافی وجود ندارد، این موضوع بازیسازان را ناراحت میکند چرا برای برگزاری جشنوارههایی همچون فیلم فجر و موسیقی فجر و… بودجه دارند برای برگزاری جشنواره و نمایشگاههای بازیهای رایانهای بودجه ندارند؟ بازیسازان بارها مطالبه کردند که حوزه بازیهای رایانهای هم به عنوان جشنوارهای در ایام فجر، نمایشگاهی برگزار کند اما پذیرفته نشد.
با توجه به گستردگی این حوزه و پرطرفدار بودن، گویی بی متولی بودن بازیهای ایرانی در ایران باعث شده چشماندازی برای آن قائل نباشند، به نظر شما برای رهایی از این بیهدفی در این حوزه چه راهحلی را باید در پیش گرفت؟
دقیقاً چشماندازی وجود ندارد، البته اگر بخواهم درباره راهحل صحبت کنم، شاید این برداشت شود که به دنبال پست و مقام و جایگاه مدیریتی هستم، اما از جایگاه تولیدکنندگی در این حوزه که علاقه زیادی به تولید دارم، دوست دارم شرایط برای بازیسازان مطلوب شود تا به فکر مهاجرت برای انجام فعالیتهایشان نباشند. ما این سالها بسیاری از بازیسازان را به دلیل مهاجرت از دست دادهایم.
حتی بسیاری از کسانی که در اینجا فعالیت دارند بیشتر و شاید تمام تمرکزشان را بر روی بازار خارجی گذاشتهاند و خیلی به بازار داخلی فکر نمیکنند (به دلایل اقتصادی، فرهنگی و ممیزی…)؟
دقیقاً درسته! البته به این هم یک نوع مهاجرت کاری گفته میشود که خیلی به آن نپرداختند. قطعاً بازار خارجی درآمد بهتر و بیشتری دارد، باید این را بدانیم که مدیران بالادستی قدر بازیسازان را نداشتند. در خارج از کشور به آرتیست یا گرافیستها خیلی اهمیت داده میشود و حقوق نیروهای بازیسازی در خارج از کشورمان بالاتر هست، قصد تبلیغ مهاجرت را ندارم اما اوضاع و شرایط در آنجا واقعاً بهتر است. بازیسازان ایرانی در ایران از همه لحاظ فنی، هنر، فرهنگی، بازیسازی و… یک سر و گردن از دولت جلوتر هستند ولی مسئولان و متولیان نتوانستند خواستهها و نیازهای بازیسازان را برآورده کنند. واقعاً چه اتفاقی میخواهد بیفتد و چشمانداز گیم ایران کجاست؟ چه کسی این را نوشته است؟!
اینکه مدیران، مسئولان و متولیان این حوزه چشمانداز درستی ندارند به دلیل جدی نگرفتن حوزه بازیهای رایانهای است و آن را بهعنوان سرگرمی و تفریح در نظر میگیرند! زیرا بازیسازان همچنان مشکل بودجه، استودیو و بیمه… دارند؟
اصل موضوع ما همین است و میخواستم به همین برسم! بازیسازان بدون هیچگونه حمایتی فعالیتهایشان را انجام میدهند کاش حداقل چتر حمایتی بنیاد ملی بازیهای رایانهای یا رسانه دیجیتال را داشتند اما متأسفانه بدون حمایتهای دولتی کارشان را انجام میدهند.
بالاخره حمایت دولتی حس خوبی را به بازیساز خواهد داد و همچنین سرمایهداری که قصد دارد در این زمینه سرمایهگذاری کند بالاخره میداند که این حوزه بیدر و پیکر نیست. یا بچههای ما میخواهند بیمه شوند، بالاخره فعالیت ما هنری است؛ شما بگویید اینها یک قدم برای ما گذاشته باشند که ما را زیرمجموعه بیمه هنرمندان بیاورند، چنین کاری را انجام ندادند، بچهها کاملاً آزاد بیمه میشوند. این ظلم هم در حق آن مدیر مجموعه و هم در حق بچهها هست! بالاخره اگر بیمه هنرمندان حساب شود برای بازنشستگی بازیسازان بهتر است، ولی این بیمه را هم ندارند، حتی یکسری از بازیسازان را میشناسم زیرمجموعه شرکتهای غیرمرتبط بیمه شدهاند و این واقعاً برای جامعه هنری درد است.
بسیاری از بازیسازان درباره معافیت از مالیات صحبت میکنند و این بخش در حوزه بازیهای رایانهای خیلی مغفول مانده اما بازیسازان را به دردسر انداخته است؟
اتفاقاً این معاف از مالیات هم خیلی موضوع مهمی است شما را به خدا به این بپردازید، چون ما دقیقاً به با دستورالعمل اصلاحی موضوع ماده ۱۲ آئین نامه اجرایی تبصره (۳) ماده ۱۳۹ اصلاحی قانون مالیاتهای مستقیم مصوب ۱۳۸۰/۱۱/۲۷ (معافیت موضوع بند (ل) ماده ۱۳۹ اصلاحی قانون) معاف از مالیات هستیم. چند وقت پیش، زمزمهای بابت مالیات هنرمندان پیش آمد.
اصل موضوع ما همین است و میخواستم به همین برسم! بازیسازان بدون هیچگونه حمایتی فعالیتهایشان را انجام میدهند کاش حداقل چتر حمایتی بنیاد ملی بازیهای رایانهای یا رسانه دیجیتال را داشتند اما متأسفانه بدون حمایتهای دولتی کارشان را انجام میدهند.
گفتیم حتماً شرایط بدی برای بازیسازان ایجاد میشد. مثلاً به سلبریتی میگویند شما دارید میلیاردی میگیرید باید مالیات بدهید، بعد ما هم باید در کنار اینها مالیات دهیم. من در شهریور ۹۷ قرارداد بستم، زمانیکه وارد سال ۹۸ شدیم کارفرما از من مفاصا حساب بیمه میخواست. گفتم: برای چه؟ گفت اجباری شده است. من هم بعد از پرس و جو متوجه شدم از ابتدای سال ۹۸ باید از محل قرارداد، هفت درصد به بیمه تأمین اجتماعی پرداخت کنیم، من مشکلی با پرداخت حق بیمه ندارم. ولی این نوع بیمهها که هیچگونه پوشش درمانی برای کارمندان مؤسسات ما ندارند به نوعی پول زور است. اگر در ازای این حق بیمه یک پوشش محدود به تاریخ قرارداد و یا یک پوشش با سقف معین مشخص میشد قابل دفاع بود. ولی وقتی فقط باید حق بیمه را پرداخت کنیم و در هنگام دریافت برگه تسویه از ما تعهد میگیرند که هیچگونه پوشش درمانی به ما تعلق نخواهد گرفت و حق هرگونه اعتراض را از خودمان سلب میکنیم، به نوعی پول زور دادهایم.
دستمزدها و هزینههای بازیسازی توسط نهاد یا ارگان خاصی مشخص شده است؟
البته مسئله مهم دیگر درباره دستمزدها باید بگویم که دستمزد نیروی انسانی در حوزه بازی سازی باید توسط مرجع مشخصی تعیین شود تا بازیسازان بتوانند برآوردهای مالی که به سرمایهگذار و یا کارفرما میدهند شبیه و یا نزدیک بهم باشد.
بالاخره یکسریها دورکاری دارند و در خانه کار میکنند این حجم قیمت را بسیار کم میکند، به همین خاطر میگویم باید قانونی وجود داشته باشد که تمام ارقام و قیمتها را بهصورت دقیق اعلام کند تا تکلیف سرمایهگذار و مدیران این حوزه مشخص شود. مثلاً درآمد یک مدیر در حوزه تولید در بخش خصوصی در سال چقدر است؟ هیچکس نمیتواند بگوید. من یک سال ۱۰۰ میلیون تومان درآمد داشتم و یک سال ۳۰۰ میلیون تومان.
این نابسامانی حوزه بازیهای رایانهای را چگونه باید برطرف کرد؟ سازوکار جدید پایهریزی کنند یا مسیر اشتباه را درست کنند؟
همه اینها به دولت، متولی، بنیاد ملی بازیهای رایانهای و به رسانههای دیجیتال برمیگردد. شما میگوئید چه کاری میشود انجام داد که درست بشود، همینها است و سنگ بزرگ علامت نزدن است. من اگر بگویم باید جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شود همه را منحل کند یک متولی جدید بیاید، نه نمیشود. اتفاقاً مدیر مجموعه رسانههای دیجیتال دقیقاً حدود یک سال و نیم است عوض شده، آقای موسویان رفت آقای بهمنی آمد بنیاد هم تازه عوض شده است واقعاً انتظار داریم در حوزه کاری این مسئولان تحولی ببینیم. روزی آقای علیزاده ما را حمایت مالی کرد قطعاً ایشان از جیب شخصیاش کمک نکرد، پس چرا این اشخاص چنین کمکی نمیکنند؟
شاید این روزها به دلیل ویروس کرونا، برخی از شرکتهای بازیسازی رونق پیدا کردند که بهخاطر تولید هم نبوده بیشتر مصرف بازیهای محبوب بالا رفته است، ولی باید این را هم بگویم که بیشتر شرکتها به سمت ورشکستگی حرکت میکنند چه کسی باید آنها را حمایت کند؟ به همین خاطر تمام فکر و ذکر بازیسازان مهاجرت میشود.
شاید این روزها به دلیل ویروس کرونا، برخی از شرکتهای بازیسازی رونق پیدا کردند که بهخاطر تولید هم نبوده بیشتر مصرف بازیهای محبوب بالا رفته است، ولی باید این را هم بگویم که بیشتر شرکتها به سمت ورشکستگی حرکت میکنند چه کسی باید آنها را حمایت کند؟ به همین خاطر تمام فکر و ذکر بازیسازان مهاجرت میشود.
بیشتر این شرکتهای بازیسازی برای تولید بازیهایشان اموالشان را فروختهاند تا یک بازی تولید شود و به دست مخاطب برسد، تمام اینها برمیگردد به عدم متولی در بازیهای رایانهای. قطعاً اگر متولی ثابتی وجود داشت و حمایت درست و پروپاقرصی از بازیسازان میکرد وضعیت به این شکل نبود. اگر شرکت قطعهسازی از دولت کمک بخواهد آنها تن و بدنشان میلرزد و سریع کمک میکنند یا سینماگران همینطور، اما اگر بازیساز از مسئولان دولتی کمک بخواهند ککشان هم نمیگزد. واقعاً مسئولان و بالادستیها ما را مثل مخاطبینمان دیدند فکر میکنند ما بچه هستیم، ما را جدی نمیگیرند.
توسط بنیاد سایت حمایتی همگرا راهاندازی شده که نزدیک به دو سال است بازیسازان را تحت حمایت خود قرار میدهد و نیازهای استودیو، ضبط صدا و… را برای بازیسازان برطرف میکند، شما آشنایی با این همگرا دارید؟ نظرتان درباره این سازوکار چیست؟
سیستم حمایتی «همگرا» نیاز به اطلاعات اساسی از مجموعههای بازیسازی دارد، در حالیکه این شرایط برای همه بازیسازان فراهم نیست که حتی در این سیستم ثبتنام کنند. زیرا خیلی از تیمهای ما مستقل کار میکنند و به صورت رسمی ثبت نشدهاند. ما در کل کشور چند تیم بازیسازی داریم که برای ثبتنام در همگرا تا این اندازه سخت بازیساز جذب میکنند. مگر سایت همگرا در سال فقط چند روز باز است. چرا باید اینگونه باشد؟ زمانیکه به بنیاد مراجعه میکنیم برای بحث حمایت اول سوال میکنند که در سایت همگرا ثبت نام شدهاید یا خیر. اگر نشده باشید باید صبر کنید تا سایت باز شود. شاید این پروژه چند ماه طول بکشد. ضمن اینکه در آن موقع متوجه میشوید اصلاً شرایط ثبت نام دارید یا خیر!
البته نوع حمایت هم خیلی مشخص و واضح نیست و به نوعی ابهاماتی در سایت حمایتی همگرا وجود دارد، مثلاً تیمهایی که در همگرا هستند در رویدادهای بحرانی ببینید در چه موقعیتی هستند چه اتفاقی برایشان افتاده است مثلاً ببینید در این دوره ویروس کرونا بازیسازان از سوی حمایت همگرا چه حمایتی شدند البته خبر دارم هیچکسی هیچ حمایتی در هیچ جایی نشده است مگر اینکه با لابیبازی فعالیتی صورت گرفته باشد. پس این سایت حمایت همگرا به هیچ بازیسازی کمک نکرده است.
نظر شما