۲۰ بهمن ۱۳۹۹، ۹:۰۳

مروری بر کتاب انقلاب تصورناپذیر در ایران؛

چرا هیچ‌کس نتوانسته بود انقلابی چنین سهمگین را پیش‌بینی کند؟

چرا هیچ‌کس نتوانسته بود انقلابی چنین سهمگین را پیش‌بینی کند؟

انقلاب ایران در معنای آکادمیک آن نیز نمونه غیرعادی به شمار می‌رود. بنابر تبیین‌های اجتماعی علمی از انقلاب این انقلاب نباید در آن زمان رخ می داد یا اصلاً نباید اتفاق می‌افتاد.

به گزارش خبرنگار مهر، «انتظار می‌رود که شاه تا ده سال آینده فعالانه در قدرت باقی باشد». این نتیجه‌گیری گزارشی کاملاً سری دربارۀ آیندۀ شرایط سیاسی ایران بود که تحلیلگران سازمان سیا در آبان‌ماه سال ۱۳۵۷ به دولت ایالات متحده ارائه کردند. ۱۰۰ روز بعد، پادشاهیِ ۳۷ سالۀ محمدرضا پهلوی سقوط کرد. انقلاب اسلامی ایران از همان لحظۀ پیروزی چالشی دشوار پیش پای تحلیلگرانی گذاشت که وضعیت ایران را مطالعه می‌کردند: چرا هیچ کس نتوانسته بود انقلابی چنین سهمگین را پیش‌بینی کند؟

چارلز کرزمن، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه کارولینای شمالی، در این کتاب به مطالعۀ همین تصورناپذیری می‌پردازد.

او تحلیل‌های رایج دربارۀ انقلاب اسلامی را مطرح می‌کند و نشان می‌دهد چطور در نظر نگرفتنِ «پیش‌بینی‌ناپذیریِ وقایع» باعث شده است تجربۀ انقلاب به‌درستی تجزیه و تحلیل نشود. گری سیک، تحلیلگر بلندآوازۀ سیاسی، دربارۀ انقلاب تصورناپذیر در ایران گفته است: «کاری عظیم دربارۀ انقلاب ایران، و انقلاب به‌طور کلی».

وی در مقدمه این اثر از دوران تحصیل خود در دبیرستان و شرکت در تظاهرات علیه ایران به خاطر گروگان گیری دیپلمات‌های آمریکایی در ایران می‌گوید و اذعان می‌کند که نه ایران را می شناخته و نه اسلام را. به هر حال او در ادامه تحصیلات خود زبان فارسی را می‌آموزد و به ایران سفر می‌کند و در طول دانشگاه و پس از آن با ایرانی‌های بسیاری کار می‌کند و اکنون معتقد است انقلاب ایران نمونه‌ای غیرعادی است. این انقلاب اولین جمهوری اسلامی دوران جدید را تأسیس کرد و همچنان تنها نمونه یک انقلاب اسلامی توده‌ای است. یکی از عظیم‌ترین خیزش‌های تاریخ جهان است: حداقل ده درصد از جمعیت ایران در راهپیمایی‌های اعتراضی و اعتصاب‌های عمومی که محمدرضا شاه پهلوی را به زیر کشید شرکت کردند. در مقایسه کمتر از دو درصد از جمعیت در انقلاب فرانسه دخیل بودند و کمتر از یک درصد مردم در برانداختن شوروی کمونیستی شرکت داشتند.

انقلاب ایران در معنای آکادمیک آن نیز نوعی نمونه غیرعادی به شمار می‌رود. بنابر تبیین‌های اجتماعی علمی از انقلاب، این انقلاب نباید در آن زمان رخ داد اتفاق می‌افتاد، یا اصلاً نباید اتفاق می‌افتاد. این تئوری‌ها ما را به سمتی سوق می‌دهند که منتظر سکوتی حزن انگیز در برابر نیروهای تا دندان مسلح سلطنت باشیم، تا اعتراضاتی پراکنده را در پرتو کمبود منابع افراطیون توقع داشته باشیم یا سناریوهای رنگارنگ دیگری را متصور شویم. هر چه بیشتر درباره جزئیات انقلاب بیاموزیم، شواهد بیشتری می‌یابیم که در برابر تبیین‌های موجود مقاومت می‌کنند.

به طور خاص فضایی را کشف می‌کنیم که در آن سردرگمی بر همه چیز غالب است. آن زمان که اعتراضات علیه شاه داشت بالا می‌گرفت، ایرانیان ذهنیتی نداشتند از اینکه چه اتفاقی دارد می‌افتد. آیا رژیم شاه سقوط می‌کند؟ آیا اعتراضات سرکوب می‌شود یا کمرنگ خواهد شد؟ ایرانیان بلاوقفه از دوست و بیگانه نظر می‌خواستند تا جوابی برای این سوالات پیدا کنند، اما جواب‌ها حاکی از پیش بینی ناپذیری امور بودند. در این دوران به یادماندنی، ایرانیان حتی نمی‌توانستند اقدامات خودشان را پیش بینی کنند، چه برسد به پیش بینی رفتار هم میهنان خود.

این کتاب این تجربه سردرگمی را که در فرآیند انقلاب ایران بسیار همه گیر بود، مطالعه می‌کنند. این تحلیل از نظر زمانی تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، یعنی روزی که رژیم شاه سقوط کرد را بررسی می‌کند، اما اشارات این مطالعه ممکن است از این دوره فراتر رود، همین طور که ممکن است از شرایط منحصر به فرد و غیرعادی انقلاب ایران نیز فراتر رود. اگر تحلیل نویسنده درست باشد، آنگاه باید گفت اعتراضات توده‌ای حقیقتاً پیش بینی ناپذیرند، نه تنها وقتی در حال رخ دادن هستند بلکه حتی وقتی بر می‌گردیم و آنها را می‌نگریم. پیش پای این پدیدارها، دره‌ای از سردرگمی گسترده می‌شود که هر تلاشی برای پیش بینی را در خود فرو می‌برد، بدون اینکه نتیجه‌ای به بار آید.

آیا دیگر رژیم‌های خاورمیانه، یا سایر جاها قرار است با خیزش‌های توده‌ای روبرو شوند؟ آیا قدرت نظامی برتری که حکومت ایالات متحده دارد آن را در برابر اعتراضات، چه در جاهایی که در آن سوی آب‌ها اشغال کرده است و چه در سرزمین خودش، واکسینه خواهد کرد؟ این سوالات پاسخ ناپذیر باقی خواهد ماند، حتی اگر اطلاعاتی بی نقص درباره روحیات و نیات تک تک افرادی که در ماجرا دخیل اند داشته باشیم، که مسلم است چنین اطلاعاتی را نیز نداریم. ما تنها قادریم درباره آینده حدس‌هایی بزنیم، نمی‌توانیم بدانیم که مردم وقتی در وضعیت سرگشتگی قرار بگیرند، چگونه عمل خواهند کرد، مگر آنکه چنین موقعیتی فرارسد. تغییرات عظیم را پیشاپیش نمی‌توان دانست، مگر وقتی که دارند اتفاق می‌افتند. مردم حس می‌کنند که چیزی عظیم در منصه ظهور است، و واکنش‌هایشان به شکل گیری آن رویداد کمک می‌کند.

شاید این نتیجه گیری انتزاعی به نظر آید، اما پیامدهای سیاسی واقعی که دارد، اگر می‌خواهیم دنیا را تغییر دهیم - و چه کسی است که نخواهد؟ - آنگاه داریم با بی باکی به سمت وضعیتی از سرگشتگی گام بر می‌داریم، به سوی آن لحظه‌ای که رسم و رسوم کهنه شروع به ناپدید شدن می‌کند و الگوهای جدید جای آنها را می‌گیرد. برای تغییراتی به عظمت انقلاب‌ها، نمی‌توانیم دقیقاً بدانیم که چه کسانی به راه‌های قدیمی چنگ خواهند زد و چه کسانی برای امر جدید آغوش می‌گشایند. تنها راهی که باقی می‌ماند دنبال کردم اهداف است. به خاطر خودشان، به خاطر اینکه تصور می‌کنیم این کار درست است، تنها کاری که از دست ما ساخته است این است که بکوشیم آنچه را باورنکردنی است باور کنیم. این کاری است که [امام] خمینی انجام داد؛ چه با اهداف او موافق باشیم چه مخالف. می‌توانیم از نحوه پیگیری اهدافش بیاموزیم.

تاریخ همه انقلاب‌ها مملو از کارنامه رهبران انقلاب است، اما چنان که می‌دانیم صحنه‌ای از سیاست نیست که حضور مردم عادی در آن به اندازه انقلاب چشمگیر باشد، زنان و مردان گمنامی که تاریخ نویسان جز در تخمین میزان جمعیت حاضر در این اعتصاب یا آن راهپیمایی یادی از آنها نمی‌کنند.

انقلاب تصورناپذیر در ایران تلاشی است برای نگریستن به انقلاب از چشم این آدم‌های معمولی که هر یک با دلایل و روش‌های خود به موج اعتراضات پیوسته اند. اگرچه شمه ای از چنین نگاهی را در روایتهای شخصی انقلابیان از روزهایی که پشت سر گذاشته اند دیده ایم - به عنوان نمونه‌ای چشمگیر باید به لحظه‌های انقلاب محمود گلابدره ای اشاره کرد -، اما تبدیل آن به برنامه‌ای پژوهشی که معیارهای اعتبار علمی را نیز رعایت کند، سخت پیچیده است.

کرزمن در این مسیر با تبیین‌های انقلاب، به مثابه نیرومندترین صورتهای فهم و روایت انقلاب، جدالی دامنه دار را آغاز می‌کند و می کوشد تا با تمرکز بر جزئیات تاریخی مهم اما مغفول مانده، نشان دهد که هر کدام از این تبیین‌ها از چه شکاف‌ها و افتادگی‌هایی رنج می‌برند و چرا نباید وظیفه روایت انقلاب را یک باره بر دوش آنها گذاشت.

انقلاب تصورناپذیر در ایران رفت و برگشتی مداوم است میان نظریه اجتماعی و جزئیات تاریخی؛ میان سازه‌های ذهنی ساخته شده از مفاهیم و بدن‌های انسانی که با خون و استخوان شأن انقلاب را رقم زده اند و به همین جهت، نه تنها خود اثری شایان توجه است که می‌تواند راهنمایی برای گشودن مسیرهای تازه پژوهشی در راه فهم انقلاب اسلامی ایران باشد.

یادآور می‌شود، کتاب انقلاب تصورناپذیر در ایران نوشته چارلز کرزمن با ترجمه محمد ملاعباسی به همت انتشارات ترجمان منتشر شده است.

کد خبر 5141444

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha