عذرا علوی در گفتگو با خبرنگار مهر، به مناسبت رحلت موسی مبرقع (ع) بیان کرد: موسی مبرقع (ع) در شهر مدینه به دنیا آمدند. ایشان در دامن مادری پاک و باتقوا بانو سمانه مغربی و در سایه سار پدر بزرگوارشان امام جواد (ع) و برادر گرامی امام هادی (ع) دوران کودکی را سپری کردند. ایشان در خانواده علم و امامت و معدن فضائل و مکارم به کمالات علمی و معنوی بالایی رسیدند.
وی در زمینه اعتمادی که امام جواد (ع) به موسی مبرقع (ع) داشتند افزود: موسی مبرقع (ع) از نظر تقوای الهی، پرهیزکاری و امانتداری نزد پدر بزرگوارشان امام جواد علیه السلام شناخته شده بودند تا جایی که پدر بزرگوارشان پس از امام هادی علیه السلام موسی مبرقع (ع) را به نمایندگی خودشان متولی موقوفات مردم قرار دادند و با این عمل اعتمادشان را به فرزندشان و مراتب علمی، عدالت و تقوای آن بزرگوار را به همگان آشکار ساختند. حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارشان از محضر برادر گرامیشان امام هادی (ع) بهرهها گرفتند و آن حضرت را «نفسی انت» جانم به فدایت خطاب میکردند.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به هجرت پر خیر و برکت این امامزاده به قم و اینکه چرا به ایشان مبرقع میگویند تصریح کرد: موسی مبرقع (ع) در سال ۲۵۶ هجری قمری به قم مهاجرت کردند و در روایتی آمده به علت اینکه شناخته نشوند رو بند به صورت میبستند و در روایت دیگری ذکر شده چهرهای جذاب و زیبا داشتند به طوری که از مسیری اگر عبور میکردند مردم دست از کسب و کارشان بر میداشتند و نظاره گر چهره زیبایشان میشدند. به همین جهت حضرت پوشیه یا برقع میزدند لذا بزرگان عرب قم نسبت به ایشان حساسیت نشان دادند و مانع از سکونت ایشان در قم شدند. بنابراین حضرت به کاشان مهاجرت میکنند.
مبلغ حوزه ادامه داد: حاکم و مردم کاشان استقبال گرمی از حضرت به عمل آوردند. پس از گذشت مدتی مردم قم به جایگاه ویژه موسی مبرقع (ع) پی بردند؛ لذا به اصرار مردم و علمای قم به این شهر بازگشتند و در بین مردم و علما محبوبیت خاصی پیدا کردند.
وی تاکید کرد: موسی مبرقع (ع) در میان مردم قم از چند جهت دارای محبوبیت و اعتبار بودند ایشان معصوم زاده بودند. آن بزرگوار چشمهای از علوم کوثر فاطمی بود که تفسیر قرآن و احادیث را به طور مستقیم از امام معصوم معدن علم الهی نقل میکرد. همچنین چهرهای جذاب و زیبا داشتند و در روایتی به ایشان لقب یوسف آل محمد دادند.
استاد حوزه و دانشگاه در مورد عنایت خاصی که مراجع تقلید و علما به موسی مبرقع (ع) داشتند و مردم را تشویق به زیارت ایشان میکردند گفت: حضرت در نزد علما و بزرگان شیعه و مراجع تقلید به عنوان یک امامزاده عظیم الشان که دارای فضائل و مکارم بودند جایگاه خاصی داشتند؛ به طوری که آیت الله بهجت میفرمودند: اگر کسی خدمتی به موسی مبرقع (ع) کند مورد عنایت اهل بیت به ویژه امام جواد (ع) و امام رضا (ع) قرار میگیرد.
علوی توسل به امامزاده را جهت رفع مشکلات بسیار نافذ دانست و تاکید کرد: آیت الله بهجت در مورد توسل میفرمودند زیاد به زیارت امامزادهها بروید چون هر کدام از آنها مانند میوههایی هستند که هر کدام ویتامین خاصی دارند. خواص و آثاری دارند. یکی از اولیا الهی نقل میکند شبی در عالم رؤیا امام رضا (ع) را دیدم. ایشان از مردم گلایه کردند و فرمودند به مردم بگویید چرا به زیارت نواده من موسی مبرقع (ع) نمیروند. این نشان دهنده جایگاه والای ایشان حتی پس از رحلت یا شهادتشان در نزد اهل بیت (ع) است.
استاد حوزه به توطئه ای که عباسیان جهت ترور شخصیتی موسی مبرقع (ع) تدارک دیده بودند اشاره کرد و افزود: در زمان امام هادی شخص فاسقی به نام یعقوب یاسر که ساقی میخانه متوکل عباسی و محبوب دربار بود با جعل حدیثی از امام هادی (ع) سعی کرد تا شخصیت عظیم موسی مبرقع (ع) را در عالم اسلام خدشه دار کند.
وی گفت: این توطئه ناجوانمردانه در حالی صورت گرفت که حضرت بازوی ولایت و امامت برادرشان امام هادی علیه السلام بودند. با سفرهای تبلیغی و هجرتهای الهی میتوانستند بخشهای عظیمی از عراق، ایران و دیگر کشورهای منطقه را تحت تأثیر جامعیت علمی و معنوی خویش قرار دهند و عموم شیعیان را در یاری رساندن به امام هادی (ع) جهت زمینه سازی برای استقرار حکومت اهل بیت استوار و ثابت قدم قرار دهند. این جنگ تبلیغاتی و ناجوانمردانه که با هدف از کار انداختن بازوان ولایت و امامت بود در واقع هدفشان کاستن اعتبار حضرت در سفرهای تبلیغاتی شأن بود. این ترور شخصیت تا حد بسیاری توانست جامعه شیعه را تحت تأثیر و موسی مبرقع (ع) را در حصار غربت و مظلومیت قرار دهد. در مجموع دربار عباسی در اجرای نقشه پلید و شیطانی خودش در توطئه ترور شخصیت ایشان به موفقیتهایی رسید تا جایی که آثار آن تبلیغات سو و مسموم تا عصر حاضر نیز ادامه پیدا کرد و غربت و مظلومیت آن حضرت را دو چندان کرد.
وی با توجه به کتابهایی که بعدها جهت رد این اتهام به حضرت توسط عالمان شیعه چاپ گردید، تصریح کرد: بعدها علامه مجلسی و آیت الله خویی یعقوب یاسر که ساقی میخانه متوکل عباسی بود را جعل کننده حدیث مطرح کردند و او را مردی مجهول الهویه خواندند. همچنین حاج سید علی کشمیری با تألیف کتاب جداگانه ای درباره شخصیت والای حضرت موسی مبرقع (ع) بر نظرات علما صحه گذاشته و آن مرد فاسق و فاجر را رسوا کردند.
عذرا علوی با اشاره به رحلت موسی مبرقع (ع) افزود: حضرت پس از عمری تحجر و خدمت و تبلیغ علوم اهل بیت در شب چهارشنبه اواخر ربیع الثانی سال ۲۹۶ هجری قمری در قم وفات یافتند و در مکان فعلی در منزل محمد بن خالد اشعری از اصحاب امام رضا (ع) مدفون شد. در مورد رحلت و شهادت ایشان دو روایت مختلف وجود دارد که روایتی میگوید ایشان توسط مأموران عباسی در خانه خودش کشته و به شهادت رسیدند و روایت دیگر ی میگوید در سن ۸۲ سالگی در قم رحلت فرمودند. هر دو روایت تا حدودی اعتبارش در یک حد است آنچه مسلم است بزرگوارانی که همواره در راه علم و تبلیغ دین هستند، حتی اگر به مرگ طبیعی هم بمیرند شهید محسوب میشوند.
وی ادامه داد: بعد از اینکه موسی مبرقع (ع) در منطقه فعلی قم که واقع در خیابان شهید دل آذر است به خاک سپرده شد دختران و بستگان ایشان که پس از اقامت حضرت در قم آنها نیز وارد قم گردیده بودند، پس از وفاتشان در جوار حضرت به خاک سپرده شدند. بعدها یکی از نوادگان ایشان به نام احمد بن محمد (ع) نیز در کنار ایشان دفن گردید. درواقع کنار قبر شریف موسی مبرقع (ع) چهل تن از اهل بیت و نوادگان ایشان به مرور زمان دفن گردیدند. همه آن بزرگواران از مقام علمی و تقوای بالایی برخوردار بودند و از این رو آنها را چهل اختران نامیدند و محل مرقد مطهر آنها در قم معروف به چهل اختران گردید که لازم به ذکر است در همان مکان، بقعه امامزاده زید از فرزندان امام سجاد (ع) نیز واقع شده است.
نظر شما