خبرگزاری مهر - گروه استانها – رضا کریمی*: فیلم مرد بازنده در کل حرف تازهای ندارد، نقطه قوت فیلم برخی جزئیات و بازی بازیگرانش است. هر چند گاهی جوانی جواد عزتی از زیرپوست احمد خسروی بیرون میزند ولی در کل نقش پلیس مسن را خوب بازی کرده است.
در فیلم ماجرای یک پلیس کارآگاه سمج و خشن و عدالتخواه را میبینیم که با یک فساد گسترده روبرو میشود و در عینحال خودش درگیر یک زخم و درد است. اما این موضوعات در سینما تکراری است و ما انتظار یک سخن تازه و یا یک فرم جدید را داریم. گرچه جزئیات خوبی در فیلم دیده میشود ولی در کل توقع اثر جاندارتر و باطراوت تری از مهدویان داشتیم. مثلاً تجربه درگیری ماشین با ماشین دیگر ازنمای داخل حس درگیری را به مخاطب منتقل میکرد اما بارانهای فیلم بی منطق هستند و خشونتهای مرد بازنده با رقت قلب در بچه دوستی شدیدش گاه متضاد به نظر میرسیدند.
پلیس کارآگاهِ قصه، پرونده قتل را عمداً باز نگه میدارد تا جرایم دیگر متهمان باز بماند. توجیه این حرکت غیرقانونی این میتواند باشد که قاتل یک قربانی است و مقتول بیگناه نیست. مهدویان مانند لاتاری بازهم در اعتراض به وضع موجود عصیان غیر قانونی را پیشنهاد میکند.
نام فیلم نماینده کل اثر نیست و از نظر فیلمنامه مرد بازنده نهایتاً بازنده نیست و در پایان بر ترس همیشگیاش غلبه میکند و به خانوادهاش نزدیک میشود و خلاف جهت حرکت جامعه حرکت میکند.
پلاک الله که مدام از آینه ماشین پلیس آویزان است کجای شخصیت و فیلم دیده میشود؟ آیا منظور وجدان و حس عدالتخواهی است؟ هر چه هست این خدای شخصی فیلمساز است نه خدایی با جمیع اسماً و صفاتش. خدایی که پدر را حامی متعصب و بی منطق برای فرزندانش میخواهد و پلیس را در راه عدالتخواهی به خشونت غیراخلاقی میکشاند و در مسیر سلوک و اصلاح رذائل بندگانش ظهور جدی ندارد.
* منتقد سینما
نظر شما