به گزارش خبرنگار مهر، هر چند مهران مدیری سلطان بیرقیب تلویزیون در عرصه طنزهای شبانه است، اما متاسفانه او هیچوقت نخواست یا نتوانست خود را از دیالوگمحوری و شوخیهای زبانی رها و کمی از انرژیاش را صرف خلق طنزهای موقعیت کند.
البته مدیری در تمام این سالها گاهی نبوغی نشان میداد، ولی اجرای نادرست آن نبوغ نه تنها باعث ادامه خنده مخاطب نمیشد، بلکه فضایی بیمزه و کشدار به وجود میآورد که حتی دیالوگها هم توانایی ذرهای دخالت در آن و ایجاد خنده نداشتند.
باغ مظفر
با اینکه توجه به کمدی موقعیت در آثار مدیری در ضربه زدن با شکم بامشاد در "نقطهچین"، پرتاب کیف در "پاورچین"، دعواهای فرهاد و داود برره یا با لوله بر سر افراد زدن در مجموعههای دیگر دیده میشود، اما در مجموع فضای حاکم بر کارهای مدیری فضایی محدود، بسته و از لحاظ فضای حرکتی بازیگران بسیار کرخت است.
شاید وجود تیم قدرتمند نویسنده در آثار مدیری و قدرت خلاقیت او و دیگر کمدینهای گروهش در استفاده از تکیهکلامها و گویشهای مندرآوردی و لحنهای گوناگون باعث دوام و حضور طولانی او در سیما شده باشد، اما همین مزایا امروز دیگر معایب آثار مدیری هستند. نکته قابل تامل در کارهای مدیری مجموعه "شبهای برره" است که در آنجا به علت داشتن فضاهای خارجی متعدد و محیط باز و نوع داستانها و روایتها، فضایی برای طنز موقعیت فراهم بود.
البته میتوان گفت مدیری هم به زیرکی این را دریافته بود، اما این کمدیهای موقعیت و این فضاهای طنزآمیز از چیزی مثل افتادن کور در حوض یا مسخره کردن رقصهای محلی فراتر نرفت و اگر هم کمدی موقعیتی ایجاد شد به دلیل کمتجربگی از بین رفت. این بیتجربگی مربوط به کل سینما و تلویزیون ماست نه فقط شخص خاص.
اما در کنار مدیری کارگردانهای دیگری هم در ساخت مجموعههای 90 قسمتی طبعآزمایی کردهاند که از میان آن رضا عطاران با رویکردی متفاوت و توجه بیشتر و علمی به کمدی موقعیت پا به این عرصه گذاشته است. در اینجا قصد پرداختن به نقاط قوت و ضعف کار عطاران را نداریم، ولی او را به نوعی پایهگذار توجه به کمدی موقعیت در سیماست. از این جهت که برای ایجاد اتفاق طنزآمیز برنامه دارد و بلد است چگونه با کمدی موقعیت از تماشاگر ایرانی خنده بگیرد.
فضای پرتحرک داخلی و وسعت و تعدد فضاهای خارجی در کارهای عطاران به او این امکان را میدهد که از تعقیب و گریزها و انواع حرکات و رفتار استفاده کند و بدون دیالوگ از مخاطب خنده بگیرد. در فضای موقعیت دیالوگ باید به نوعی مکمل فضا باشد و صحنه طوری طراحی شود که بدون صدا هم مخاطب را به خنده اندازد. مورد مهمی در طنز موقعیت که رد پای آن در تمام تاریخ سینمای کمدی بسیار کمرنگ است و بسیاری از کمدیهای ایرانی در حقیقت نسخه تصویری نمایشهای رادیویی هستند.
به این ترتیب توجه به کمدی موقعیت چیزی است که گریبان سازندگان مجموعههای طنز را گرفته و اتفاقا این اتفاق خوشیمنی است. چرا که در سینما و تلویزیون اصل و اساس بر وجه تصویری اثر است و خندیدن نباید فقط در اثر شنیدن دیالوگ بامزه اتفاق بیفتد.
مجموعه طنز "چارخونه" که تا پیش از ماه مبارک رمضان هر شب روی آنتن شبکه سه میرفت و قرار است پس از حدود یک ماه وقفه با سر و شکلی جدید پخش آن از سر گرفته شود، به خوبی توانست از وجود بازیگران چهره و معروف مجموعههای طنز برای جذب مخاطب استفاده کند. اما اگر بخواهیم "چارخونه" سروش صحت را از لحاظ چگونگی کمدی موقعیت بررسی کنیم، باید گفت سازندگان آن از همان ابتدا به وجود طنز موقعیت در مجموعه تاکید داشتند.
چارخونه
آنچه مسلم است این اتفاقات کمیک در اوایل پخش مجموعه بسیار بیشتر بود و هر چه "چارخونه" پیشتر رفت مانند "ترش و شیرین" عطاران از تعداد شوخیهای موقعیت آن کم شد. "چارخونه" هم مانند دیگر مجموعههایی که به کمدی موقعیت توجه داشتند در خلق برخی صحنهها و واکنشها موفق بود و سازندگان آن سعی داشتند با استفاده از ابزار صحنه در کنار دیالوگها و روند اصلی داستان یک موقعیت طنز ایجاد کنند.
اما نکته اینجاست که گرچه در "چارخونه" در برخی موارد چیزهایی شنیده میشود که فراتر از خطوط قرمز است، ولی کاش این مجموعه میتوانست کمدی موقعیت را جدیتر بگیرد و تا پایان از آن بهره ببرد. اما پیوستن شخصیت نظیر شنبه با بازی جواد رضویان به "چارخونه" که متاسفانه شخصیتی دیالوگمحور و رادیویی است، مجموعه را به سمت طنز رادیویی پیش برد، در حالی که میشد این شخصیت را سینمایی با حرکات رفتاری کمیک طراحی کرد.
نظر شما