۲۰ آبان ۱۳۸۶، ۹:۱۵

مفهوم استدلال در تفکر انتقادی

مفهوم استدلال در تفکر انتقادی

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: استدلال در تفکر انتقادی اهمیتی بنیادین دارد. تعریف تفکر انتقادی با مفهوم استدلال گره می‌خورد، یعنی تفکری که با پیش‌فرضهایی به نتایج مستدل ره می‌سپارد. بنابراین تفکر انتقادی به هیچ عنوان نباید تفکری متکی بر جر و بحث و جدال معنی شود.

در دل تفکر انتقادی قابلیت سنجش، تعریف و تعین بخشیدن به استدلالها وجود دارد. واژۀ استدلال و بحث ممکن است برای برخی آشنا نباشد. این مفهوم بدان معنا نیست که انسان از کسی شکوه کند یا به مبارزه با کسی برخیزد. بحث کردن چه در زبان فارسی و چه در زبان انگلیسی علاوه بر جر و مناقشه کردن به معنای استدلال کردن هم به کار می‌رود.

در اینجا استدلال عبارت است از دلیلی که نتیجه‌ای را با تکیه بر مقدمه ای مورد حمایت قرار دهد.  فی‌المثل من به فرد الف اعتقاد ندارم چون او صادق نیست. ممکن است در یک استدلال بیش از چند جمله و نتیجه وجود داشته باشند. اما آنچه مهم است این است که نتایج ما بر پیش‌فرضها و دلایل درست متکی باشند.

در تفکر انتقادی پیش‌فرضهایی وجود دارند که قابلیت اثبات را ندارند. همانطور که دیدیم متفکر انتقادی مخالف وجود پیش‌فرضها در تفکر نیست. آنچه متفکر انتقادی بسی برایش احترام قایل است آن است که استدلالهایی موجه را مبتنی بر فرضهایی از پیش‌ درست دانسته صورت دهد.

یک متفکر انتقادی باید استدلالهایی را از مکالمه‌های نوشتاری و گویشی انتخاب کند. گاهی استدلالها نشانه‌هایی چون: "زیرا"، "برای آنکه"، "به جهت آنکه" و غیر دارند و در پاره‌ای زمانها هم این نشانه‌ها موجود نیستند و فرد خود باید استدلال، پیش‌فرضها و نتیجه را دریابد.

منطق صوری استدلالها را به دو نوع قیاسی و استقرایی تقسیم می‌کند. هرچند متفکر انتقادی از منطق غیرصوری حمایت می‌کند وی باید حداقل تفاوتهای بنیادین میان این دو نوع استدلال را بفهمد. اگر چیزی از چیزی دیگر به صورت ضروری ناشی می‌شود این به معنای استدلال قیاسی است . به عبارت دیگر یک استدلال قیاسی هنگامی و تنها هنگامی موجود است که به از جهت منطقی از پیش‌فرضی ناشی شده باشد. اگر همۀ مجردها غیرمتأهل هستند و علی مجرد است  او غیرمتأهل است.

با این همه بسیاری از استدلالهایی که فرد در زندگی با آنها روبرو است استقرایی هستند. بر خلاف استدلالهای قیاسی، استدلالهای استقرایی سیاه و سفید نیستند چرا که آنها نتایجشان را به صورت ضروری ارائه نمی‌کنند. آنها بر مبانی موجهی متکی‌اند اما به صورت احتمالی ره به نتایج می‌سپارند.

یک متفکر انتقادی باید بداند که نتایج در استدلالهای استقرایی با ضرورت و به صورت مطلق تأمین نمی‌شوند و در اینجا با احتمال درست بودن طرف هستیم. تواضعی که متفکر انتقادی از آن بهره دارد با ابزارها و لوازمی که در اختیار دارد بیگانه و بی‌ارتباط نیست. او می‌داند شرط عقل حکم می‌کند احکامی کلی برای آرایی که با آنها مواجه می‌شود صادر نکند.

کد خبر 583882

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha