خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – جواد شیخالاسلامی: تازه ماشینش را با هزار جور قرض و قوله خریده است. پراید سفیدرنگی که دوست ندارد حتی گرد و غبار روی آن بنشیند، چه برسد به خط و خش! روزی چند بار کل ماشین را با دستمال تمیز نکند، دلش آرام نمیشود. حالا نمیداند چه شده که ماشین عزیزش را سپرده دست چند تا طلبه خطاط و نقاش که رنگ و قلم به دستشان گرفتهاند و افتادهاند به جان ماشین. خودش خواسته که روی شیشه عقب ماشینش بزرگ بنویسند: «با یاد لب تو آب را مینوشیم…»
«مجید دستانی» متولد ۱۳۷۲، طلبه، خطاط و گرافیست است. از سال اول طلبگی که کلاس خطاطی رفته تا همین امروز، هر سال دم محرم که میشود چند قوطی رنگ و قلم میخرد و با دوستانش ماشین مردم را مزین به نام اباعبدالله میکند. حالا ۱۲ سال است که دهه اول محرم، مردم مشهد ماشینهایشان را به دست او و دوستانش میسپارند تا روی آن خطاطی کنند و از حسین (ع) بنویسند. دستانی که باید پای آنها نشست و از خاطرات این دوازده سال ماشیننویسیشان شنید. مجله مهر با حجتالاسلام مجید دستانی مدیر «گروه فرهنگی هنری جلوه» به گفتگو نشسته است.
قبل از طلبگی هم خیلی به خطاطی علاقه داشتم. در خانواده ما یکی دو نفری خطاط بودند و همین باعث شده بود من هم به خطاطی علاقه پیدا کنم. ولی تا وقتی که طلبه بودم خیلی روی خطاطی تمرکز نداشتم. بالاخره بعد از طلبگی، در کلاسهای خطاطی شرکت کردم. احساس کردم خطاطی یک بستر تبلیغی است و میشود با آن کار تبلیغی انجام داد. نتیجه آن نگاه و کلاسهایی که رفتم شد همین کاری که حالا ۱۲ سال است در دهه اول محرم انجام میدهیم؛ ماشیننویسی در دهه اول محرم...
سال اول هنوز خیلی پخته نبودم و خطم مثل حالا نبود. برای همین شابلون طراحی کردم تا روی ماشینها طرح بزنم. کنار خیابانهای مشهد میایستادم و روی خودروی هرکس که میخواست با اسپری و شابلون نقش میزدم. کار خوبی بود، مردم هم استقبال میکردند، ولی من دنبال کار بهتری بودم!
سالهای بعد طراحی با شابلون راضیام نمیکرد، شروع کردم به خطاطی روی ماشین. با دوستانی که به من پیوسته بودند کنار خیابان روی خودروی هر کس که میخواست خطاطی میکردیم. آن موقع ماه محرم، در فصل پاییز بود و هوا هم خیلی سرد… همان روزها در هوای سرد و تاریکی خیابان، روی ماشین مردم ذکر و شعار و شعر مینوشتیم و خوش بودیم که اسم امام حسین (ع) را نقش میزنیم.
دوستداران نام حسین توی صف بایستید!
حالا چند سالی است که ذیل چایخانه امام هادی (ع) در میدان سعدی مشهد فعالیت میکنیم. اینجا کنار چایخانه یک پارکینگ داریم که گوشهای از آن را تبدیل به موکب خطاطی کردهایم. چون استقبال زیاد است، نوبت میدهیم و به نوبت روی ماشینها خطاطی میکنیم. از رانندهها شماره میگیریم و میگوئیم به محض اینکه نوبتشان شد با آنها تماس میگیریم. آنها هم در این مدت یا چای میخورند یا اگر کاری دارند انجام میدهند تا نوبتشان برسد. مشتاق هستند و از این انتظار برای ماشیننویسی خسته نمیشوند. میروند و برمیگردند تا نوبتشان شود.
بیشتر ماشیننویسیها در محرم با شابلون و طرحهای همیشگی است. ما امسال جملات از پیشتعیینشده نداریم. همان جملاتی را روی ماشین مینویسیم که خود مردم دوست دارند. هر کسی بنا به حال و هوا و خاطرات و رابطهاش با امام حسین (ع) جملهای، شعاری یا شعری را انتخاب میکند، ما هم همان را برایش مینویسم.
از این ایده خیلیها خوشحال میشوند و به فکر میروند تا بهترین جمله یا عبارت را انتخاب کنند. این کار حال خوبی برای طرف دارد، بعضیها با یک جمله ارتباط ارتباط خاصی در حال و هوای خودشان دارند، وقتی آن را برایشان مینویسیم هر بار که به آن جمله نگاه میکنند حال خوبی بهشان دست میدهد و یک انس دائمی با امام حسین (ع) پیدا میکنند.
جنس صفحه خطاطی جور است
اینکه راننده میبیند و جلوی چشم خودش خطاطی میکنیم هم برایشان جذاب است؛ این لحظات هم برای خطاط و هم برای راننده حال خوبی دارد. جالب این است که بیشتر اعضا گروه ما طلبه هستند و همین هم برای مردم نکته جذابی است. وقتی میبینند که چند طلبه با لباس روحانیت، رنگ و قلم دستشان گرفتهاند و روی ماشینها خطاطی میکنند، برایشان جالب است. خیلیها اول میگویند تا جلوی خودم ننویسی باور نمیکنم!
البته خطاطی روی کاغذ هم داریم. خیلیها ماشین ندارند ولی نمیتوانیم هدیهای به آنها تقدیم کنیم. به همین خاطر برگهای با اسم گروه فرهنگی هنری جلوه طراحی کردیم که مناسب خطاطی است. اگر کسی خودروی شخصی نداشته باشد ولی دوست داشته باشد که هدیهای بگیرد، روی این کاغذها جملهای با خط خوش مینویسیم و تقدیمش میکنیم. خیلی هم استقبال میکنند، از بچههای کوچک که دوست دارند اسمشان را روی کاغذ بنویسیم تا بزرگترهایی که میگویند فلان سوره یا آیه قرآن را برایمان بنویسید.
از ساعت ۸ تا ۱۲ شب نوبتدهی داریم. حجم استقبال زیاد است و معمولاً تا ساعت دو شب کارمان طول میکشد. بچهها دست هیچکس را رد نمیکنند و تا آخرین نفری که سراغمان بیاید برایش خطاطی میکنیم. شبی حدود ۱۵۰ ماشیننویسی و حدود ۲۰۰ خطاطی روی کاغذ داریم. بعضی ماشینها یک خطاطی میخواهند و بعضیها دو تا؛ هم روی شیشه عقب و هم روی کاپوت. در مجموع چیزی حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ خطاطی، هر شب!
کسانی هم میگویند بیایید روی دیوار خانه مان طراحی کنید. بچهها هم قبول میکنند و میروند. حتی خطاطی روی لباس مردم هم داریم. درخواست خطاطی روی پارچه هم زیاد است. اگر پارچه کوچک باشد به غرفه میآورند، اگر بزرگ باشد بچهها میروند و همان جا در محل برایشان خطاطی میکنند. خلاصه جنسمان جور است و سعی میکنیم هر جوری که مردم دوست دارند به آنها خدمت کنیم.
هر سال اربعین، با همین خط!
بعضیها با ظاهری میآیند که خیلی مذهبی نیست، ولی وقتی داریم برایشان خطاطی میکنیم گریه میکنند و احساساتی میشوند. مثل خانم کمحجابی که وسط خطاطی زد زیر گریه و گفت برای دختر معلولش دعا کنیم. در این مدتی که روی ماشین مردم خطاطی میکنیم یک چیز را خوب فهمیدهام؛ اینکه فرقی نمیکند مردم چه نوع پوششی دارند و چقدر ظاهرشان مذهبی یا غیرمذهبی است، امام حسین (ع) را دوست دارند!
یک بار تاکسی آمده بود که هنوز خط سال گذشته را از روی ماشینش پاک نکرده بود. میگفت: «اصلاً دلم نمیآید اینها را پاک کنم». یکی از دوستان میگفت با جملهای که شما روی ماشینم نوشته بودید، انگار ماشینم بیمه شده بود. چون دقیقاً روزی که نوشته شما را پاک کردم تصادف کردم! خیلیها میآیند و میگویند ماشین ما را به نام حضرت ابوالفضل (ع) بیمه کنید. با اعتقاد این حرفها را میزدند.
برخی کسانی که سراغمان میآیند میگویند از راههای خیلی دور به اینجا آمدهایم تا روی ماشینمان خطاطی کنید! چند شب پیش آقایی آمده بود که میگفت «با همین ماشینی که روی آن خطاطی کردهاید، یک بار به اربعین رفته و برگشتهام. امسال هم میخواهم اربعین بروم و دوست دارم با همین ماشین و با همین خطاطی بروم». برایمان جالب بود ماشینی که روی آن خط نوشتهایم تا اربعین رفته و برگشته است.
طبق خبری که اعلام شده امسال قرار است ماشینهای ایرانی تا نجف بروند و برگردند. امیدوارم تعدادی از ماشینهایی که روی آنها خطاطی کردهایم تا نجف و کربلا بروند و برگردند و دعاگوی ما هم باشند.
بیلبوردهای متحرک عاشورایی
ما به ماشینهایی که برایشان خطاطی میکنیم «بیلبورد متحرک» میگوئیم، هر کدام از این ماشینها بعد از خطاطی یک بیلبورد میشوند که ۲۴ ساعته فضای شهر را عاشورایی میکنند. این ۱۱ شب حدود هزار و پانصد تا دو هزار تا ماشین را خطاطی میکنیم؛ شما فکر کنید دو هزار بیلبورد عاشورایی ۲۴ ساعته در شهر رفت و آمد کند. چه چیزی از این بهتر؟
از طرف دیگر چنین کاری بُعد دیگری از زندگی طلبهها را به مردم نشان میدهد، هم روی رفتار و حس و حال مردم تأثیر خوبی میگذارد. به دوستان طلبهام توصیه میکنم روشهای جدید تبلیغ را یاد بگیرند و انجام بدهند. این روشها مردم را تحت تأثیر قرار میدهد. همین ماشیننویسی که ما انجام میدهیم کار بزرگی است.
خیلیها به ما میگویند به احترام این خط و عبارت مقدس روی ماشین در این ایام محرم و صفر بیشتر یادمان میماند که خودمان را وقف امام حسین (ع) کنیم و کمتر اسیر گناه میشویم. بعضیها میگویند «از وقتی روی ماشین من خط نوشتید دیگر چراغ قرمز را رد نمیکنم، سرعت بالا نمیروم، هر وقت به آینه نگاه میکنم جمله یا عبارت مقدسی که نوشته شده را میبینم». خلاصه که ناخودآگاه و مدام با ذکر امام حسین (ع) همنشین میشوند.
البته ما کنار این ماشیننویسیها هدیه دیگری هم به رانندهها میدهیم. پارسال یک برچسب تهیه کرده بودیم که جمله «نجات اهل عالم با حسین است» روی آن چاپ شده بود. هر ماشینی که میآمد بعد از خطاطی، این برچسب را هم روی ماشین میچسباندیم. امسال تصمیم گرفتیم کاری انجام بدهیم که حتی اگر نوشته را پاک کردند، باز هم ذکر امام حسین (ع) توی ماشین باشد. برای همین یک آویزه با ذکر «یا اباعبدالله (ع)» طراحی کردیم تا به آینه وسط ماشینشان آویزان کنند یا همراهشان داشته باشند. اینطور حتی اگر نوشته روی ماشین را پاک کنند یا خودش به مرور پاک شود، بازهم یک یادگاری حسینی از ما دارند که آنها را به یاد اباعبدالله (ع) میاندازد.
بعضیها میگویند مردم کمتر از قبل با دستگاه امام حسین (ع) رابطه دارند. ولی ما مدام با مردم در ارتباط هستیم و میبینیم که بعضیها به خاطر ماجراهای اخیر و توهین به مکتب سیدالشهدا (ع) سفت و سختتر از قبل از امام حسین (ع) دم میزنند. امام حسین فقط برای گروه خاصی از مذهبیها نیست. مردم ما امام حسین (ع) را دوست دارند. در این مدت زیاد دیدم کسانی را که با پوششهای مختلف عاشق امام حسین (ع) بودند. امام حسین (ع) برای مردم همان است که همیشه دوستش داشتند و خواهند داشت.
نظر شما