خبرگزاری مهر - گروه استانها: غلامرضا رضایی، فرزند محمد و متولد در روستای علم آباد بخش خوسف در سال ۱۳۴۰ ، آزاده و جانباز دفاع مقدس است. وی در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهارداشت: نخستین اعزامم مربوط به دوران تحصیل در دبیرستان به جنگ های داخلی کردستان بود.
رضایی ادامه داد: توفیق داشتم در آبان ماه سال ۱۳۶۰ در زمانی که ۱۸ سال بیشتر نداشتم به عنوان فرمانده گروهان و معاون گردان در کردستان در شهر بوکان خدمت نمایم.
وی به بیان خاطراتش در زمان خدمت در شهر بوکان می پردازد و می گویید: ۴۵ روزه از سنگر مدرسه رفتم و ۹۰ روز در بوکان ماندگار شدم که تازه از دست کوموله و دموکرات آزاد شده بود و نیروها خراسان قرار بود بروند آن شهر را از بچه های اصفهان و سپاه شمال تحویل بگیرند.
این آزاده و جانباز دفاع مقدس اضافه کرد: این توفیق نصیب من شد که در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۶۰ دوباره به استان برگشتم و به ادامه تحصیل پرداختم تا اینکه دوباره در خردادماه ۱۳۶۱ در زمان امتحانات نهایی دعوت نامه ای برایم درب منزلی که مستاجر آن بودم آمد و این نامه را هنوز به یادگار نگه داشته ام.
وی بیان کرد: در این نامه نوشته شده بود حضرت امام(ره) فرمودند که آنهایی که به جبهه رفته اند مجددا به وجودشان نیاز است، این دعوتنامه را وقتی دریافت نمودم با خودکار مشکی که در دست داشتم سمت راست آن نوشتم بهر شهادت همه آماده ایم، چو دل خود را به خدا داده ایم.
رضایی گفت: کتاب را بستم و برای معرفی عازم سپاه شدم و بعد از چند روز سازمان دهی از خیابان طالقانی به سمت میدان امام و از آنجا به مشهد و از طریق راه آهن مشهد به سمت پادگان امام حسین تهران و از آنجا به سمت کرمانشان و عازم جبهه های جنوب شدیم.
وی ادامه داد: قرار بود در عملیات فتح خرمشهر شرکت کنیم که توفیق حضور مستقیم در خط مقدم را نیافتم اما به عنوان نیروهای کمکی در پادگان الفا الفا و کارترکیلا در نزدیکی اهواز مستقر و شب عملیات پشت خاکریز مرزی رفتیم و در عملیات فتح خرمشهر به عنوان نیروهای پشتیبان بودیم که بعد از فاصله کمی عملیات رمضان شروع شد و در این عملیات فرمانده دسته آر پی جی زن ها بودیم و در مرحله سوم عملیات شرکت کردم.
آزاده و جانباز خراسان جنوبی اضافه کرد: در ۳۱ تیرماه سال ۶۱ در صبح روز عید فطر در حالی که از ناحیه پای راست مجروح شدم به اسارت دشمن درآمدم.
رضایی با اشاره به اینکه در جنگ ناجوانمردانه ایران و عراق بیش از ۵۰ کشور صدام را یاری کردند، بیان کرد: سفر آخرم به جبهه های حق علیه باطل هشت سال و یک ماه و چهار روز طول کشید و در این مدت در اسارت دشمن بودم.
وی از دوستان و هم شاگردی های شهیدش برایم می گوید که در صدر همه نام معلم شهید شریفی نیا از معلمان مدرسه راهنمایی فرزاد قرار دارد، محمود زنگویی، شهید طیبی نژاد، محمد براتی، شهید دیمه و بسیاری از شهدایی که شاید الان در ذهنم نباشد از شهدای آن دوران و دوستانم بودند.
جانباز و آزاده خراسان جنوبی در رابطه با برگزاری مراسم های جهاد مقاومت که به مناسبت هفته دفاع مقدس آغاز شده به بیان این دو بیت شعر که « گر مرد رهی میان خون باید رفت، از پای فتاده سرنگون باید رفت، تو پای در راه نه و هیچ مترس، خود راه ببوید که چون باید رفت» می پردازد.
رضایی با اشاره به اینکه این فرمایش مقام معظم رهبری که هم به عنوان هشدار و هم توجه باید مدنظر باشد مبنی بر اینکه دشمن دو چیز را نشانه گرفته امنیت ملی و وحدت ملی افزود: اگر ما در این زمینه قرار باشد که پوزه دشمن را به خاک بمالیم، همه ما باید فرهنگ عشق، ایثار، پایداری و از خودگذشتگی را به طور جد در تمام عرصه های زندگیمان نهادینه کنیم.
وی خاطرنشان کرد: به مالک اشتر گفتند چرا در بین این همه فتنه شما راه را گم نمی کنید گفت برای اینکه در تمامی فتنه ها چشمم به انگشت اشاره علی است و اگر امروز قرار است راه را گم نکنیم باید با ولایت و پشت سر ایشان حرکت کنیم.
نظر شما