به گزارش خبرنگار مهر، هفته گذشته در حوزه فرهنگ و هنر بازار تکذیب، اعتراض، جوابیه، بیانیه و مقصر کردن دیگران داغ بود که تقارن آنها می تواند جالب باشد.
ابراهیم حاتمی کیا متاسفانه در دو پروژه اخیر خود گرفتار حاشیه های پررنگ شده که فضایی درخور را حول و حوش این فیلمساز ایجاد نمی کند. هر چند جنجال های ایجاد شده بیش از هر چیز به عوامل پروژه های "حلقه سبز" و "دعوت" نسبت داده می شود ولی به هر حال این حاتمی کیاست که متولی این دو کار است و طبعاً همه خروجی های این دو پروژه پای او نوشته می شود.
ماجرای اعتراض متخصصان، پزشکان، انجمن پیوند اعضا و ... به مجموعه "حلقه سبز" چند هفته ای است که آغاز شده و استناد معترضان هم به آمار کاهش متقاضیان اهداء عضو از آغاز پخش "حلقه سبز"، همچنین انصراف بسیاری از کسانی است که فرمها را پر کرده بودند.
به حاتمی کیا چه می گذرد؟
حاتمی کیا مانند همیشه سکوت را ترجیح داد و این نکته می توانست در کنار تحلیل های صورت گرفته آرامش را برای مجموعه به همراه بیاورد تا به دور از حاشیه های ایجاد شده، جای خود را بین مخاطب باز کند و در خوشبینانه ترین شکل ممکن سرنوشتی خوش چون "مدار صفر درجه" پیدا کند. اما روابط عمومی مجموعه نتوانست به این روند ادامه دهد و از هفته گذشته با فرستادن یک جوابیه به معترضان، متخصصان و ... به نوعی وارد بازی هایی شد که مطمئناً به نفع "حلقه سبز" تمام نخواهد شد... که در مطلبی مفصل به این رویکرد می پردازیم.
حالا وقتی می شنویم روابط عمومی فیلم سینمایی جدید حاتمی کیا، "دعوت" هم وارد این بازی شده و در مقابل اظهارات امیر جعفری که از بازی در این کار انصراف داده، خود را ملزم به فرستادن جوابیه کرده است، پیکان انتقادات بیش از هر چیز حاتمی کیا را نشانه می رود. او کسی بود که ترجیح می داد به جای داد و قال و اعتراض، سکوت کند و این وجهه معترض بودن را برای خود حفظ کرده و در آثارش رها کند.
چگونه است که او این روزها نه در آثارش خودش است و نه در منش و رفتارهایی که به نوعی به او منتسب می شود. چند ماهی است که او مرتب گفته های خودش را هم تکذیب می کند و ... شاید هم شراکت با محمد پیرهادی و تأسیس دفتر حک فیلم این تغییرات را در وی ایجاد کرده است! روابط عمومی "دعوت" در پاسخ به امیر جعفری در جوابیه ای عنوان کرده: "این بازیگر هرگز با ابراهیم حاتمی کیا و محمد پیرهادی مذاکره ای نداشته و تنها پیشنهادی از سوی بازیگردان به ایشان جهت بازی در یک نقش فرعی شده بود که پس از بررسی جوانب و عدم تناسب و توانایی وی با نقش منتفی شد!"
امیر جعفری هم توضیح کتبی داده که: "این نه را علیرغم میلم به خانم چیستا یثربی بازیگران و نویسنده فیلمنامه گفته ام که شخصیت کم اهمیتی در آن پروژه نیست. این نه را به شخصیت رضا گفتم که به اعتراف روابط عمومی پروژه نقش کوچک، تزئینی، فرعی و غیرقابل اعتنا است."
* هفته گذشته منوچهر محمدی گفتگوی خود با سایت خبری راه فیروزه تکذیب کرد. روز دوشنبه در خبری به نقل از این منبع خبری، وی عنوان کرده بود: "از زمانی که برای فیلم "ورود آقایان ممنوع" تقاضای پروانه ساخت کردیم، هیج اتفاق خاصی صورت نگرفته و همچنان منتظر صدور مجوز هستیم تا مراحل پیش تولید را آغاز کنیم."
اما روز بعد محمدی این گفتگو را تکذیب کرده و گفت: "حیرت از آنجا فزونی می یابد که بدانیم سایت خبری راه فیروزه وابسته به معاونت سینمایی است. فیلم "ورود آقایان ممنوع" پروانه ساخت دارد و دو بار هم تا پای پیش تولید این فیلم رفته ایم. بار اول به خاطر تغییر مدیریت در فارابی و خواندن فیلمنامه چند ماه به تأخیر افتاد و بار دوم هم اصلاحات پیشنهادی شورای عالی به گونه ای بود که اساس فیلمنامه را دچار تغییر می کرد. در این میان خانم برومند هم به درگیر تئاتر استاد بیضایی شدند و ..." وقتی خبر سایت معاونت سینمایی هم تکذیب می شود، معلوم نیست باید اعتبار و صحت اخبار را از کجا طلب کرد؟
* در حالیکه فیلم "نسل جادوئی" ایرج کریمی همچنان سرنوشتی مبهم دارد و کارگردان فیلم همه چیز را به جهانگیر کوثری، تهیه کننده فیلم واگذار کرده، کوثری هم مسئولیت را گردن کسانی انداخته که نمی توان در این روزگار توقع خاصی از آنها داشت. کوثری می گوید: " سینماداران ما به دنبال فیلمهای گیشه ای اند و فیلمهای فاخری مثل "نسل جادویی" را بایکوت می کنند."
در واقع او معتقد است سینماداران درباره اکران این فیلم تصمیم می گیرند ولی درد دلهای کارگردان فیلم که هر از گاهی عنوان شده، روایت دیگری هم از ماجرا دارد. کریمی پس از جشنواره فیلم فجر سال گذشته که به "نسل جادوئی" اجازه حضور داده نشد، گفته بود کوثری پدری بسیار خوب است که اشاره ای تلویحی به دیده شدن بازی باران در دو فیلم "خون بازی" و "روز سوم" داشت که پیدا کردن ارتباط این دو موضوع را به خواننده واگذار می کنیم. به نظر می آید "نسل جادویی" باید به "نسل سرخورده" تغییر نام دهد تا شاید اکران بگیرد!
"نسل جادوئی" یا "نسل سرخورده"؟
* طرح اکران ویژه فیلم های فرهنگی به علت تخصیص پیدا نکردن بودجه قبل از آغاز با شکست مواجه شد. محمود اربابی، مدیر اداره نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وزارت ارشاد در برنامه "مردم ایران سلام" اعلام کرد: "این طرح قرار بود از تابستان امسال در سینماهای تهران آغاز شود اما مشکلات مانع اجرای آن شد و فصل مناسب برای اینکار را هم از دست دادیم."
این طرح ناکام قرار بود تابستان امسال فیلم های فرهنگی را در جشنواره ای 250 روزه در سینماهای به نمایش درآورد که به سرانجام نرسید. ناگفته نماند این طرح از ابتدا به هر دلیلی وجهه خوبی نداشت و هر فیلمی که در فهرست این طرح برای نمایش قرار می گرفت، خیلی زود از سوی سازنده اش با اعتراض و انصراف مواجه می شد. به نظر می آید عنوان فرهنگی دیگر این روزها خریدار ندارد!
* فیلمسازان کوتاه هفته پرماجرایی را پشت سر گذاشتند که با اعتراض و بیانیه صادر کردن همراه بود. در پی واکنش ها به قانون جدید حضور فیلم های کوتاه در جشنواره فجر، به شرط دریافت جایزه از جشنواره های معتبر داخلی، هفته گذشته انجمن فیلم کوتاه خانه سینما، فیلمسازانی همچون محمد شیروانی، شهرام مکری، عاطفه خادم الرضا و ... که این قانون شامل حال آنها نمی شود هم به این رویکرد اعتراض کردند و به جمعیت سینمایی معترض هفته گذشته پیوستند.
* پس از همه ماجراهایی که برای تئاتر شهر پیش آمد و بازسازی آنهم طبق زمانبندی اعلام شده به پایان نرسید، حسین پارسایی، مدیرکل هنرهای نمایشی اعلام کرد این تعویق به خاطر تعویض پیمانکار ایجاد شده است. وی ادامه داده: "فاز یک بازسازی تئاترشهر 45 روز به دلیل تغییر مدیر پروژه به تعویق افتاد اما از تاریخ 15 شهریور که پروژه به پیمانکار جدید واگذار شد، بازسازی روال خود را طی می کند و سه ماه از این روند می گذرد که هنوز دو ماه دیگر هم کار دارد. پیمانکار قول داده 15 بهمن این مجموعه را به ما تحویل دهد." امیدواریم این تاریخ های به تازگی به پارسایی اعلام شده باشد و 15 بهمن را هم به خاطر می سپاریم!
* مدیرکل اداره تأمین برنامه های خارجی سیما هفته گذشته حرف های جالبی زده است. علی اصغر غلامرضایی درباره پخش فیلم های خارجی با حذفیات زیاد گفت: "ما سیاست پخش نکردن فیلم هایی را که مدت زمان آنها با اعمال سانسور بیش از هشت دقیقه شود رعایت می کنیم، اما احتمال دارد مواردی هم وجود داشته باشد که پخش سیما تشخیص دهد یک اثر سینمایی به بیش از این زمان سانسور نیاز دارد تا مناسب پخش شود."
به نظر می آید مدیرکل تأمین برنامه های خارجی سیما با رسانه خود کمی ناآشناست وگرنه می دانست بخش زیادی از فیلم های خارجی پخش شده فراتر از این زمان های اشاره شده، سانسور و کوتاه شده و تغییر پیدا می کنند به طوریکه که نمی توان ارتباط منطقی بین اجزای آن را درک کرد یا حتی با خلاصه داستان منتشر شده از فیلم نسبتش داد. و یک سوال: این شکل پخش یک امتیاز است یا نقطه قوت یا عامل دردسر مدیران تا به جای پاسخ دادن تقصیر را گردن دیگری بیاندازند؟
* روز جهانی کودک و تلویزیون در پلاتو برنامه کودک شبکه یک همراه با جشنی زنده بود با حضور مجری آشنای این شبکه. خانم هاشمی در دکوری که به نظر می آمد چند لحظه ای از برپا کردنش نگذشته، مانورهای همیشگی خود را می داد تا اینکه کیک جشن برای بریدن آورده شد و ... این دکور چند لحظه ای، قدمی با سرنگون شدن کیک در برنامه زنده فاصله نداشت. اما به هر حال نام کودک به یاری مجری برنامه آمد تا از چنین ماجرای پر حاشیه ای جلوگیری شود. اما حکایت دکورهای سست برنامه های تلویزیونی همچنان بر قوت خود باقیست.
نظر شما