خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: حزب مردم پاکستان و حزب مسلم لیگ به رهبری نواز شریف به دور از احزاب تحت حمایت عمران خان، نخست وزیر سابق این کشور اعلام کردند برای تشکیل دولت به توافق رسیدهاند. پیشتر حزب مردم پاکستان اعلام کرده بود از حزب شریف (مسلم لیگ شاخه نواز) برای تشکیل یک دولت اقلیت حمایت میکند. کمیسیون انتخابات پاکستان پس از سه روز از برگزاری انتخابات، نتایج نهایی را اعلام کرد که بر اساس آن نامزدهای مستقل وابسته به حزب تحریک انصاف پاکستان به رهبری عمران خان، با کسب ۱۰۲ کرسی از ۲۶۵ کرسی، توانستند بیشترین کرسی را از آنِ خود کنند. بعد از آن نیز در جایگاه دوم حزب مسلم لیگ پاکستان به رهبری نواز شریف با ۷۳ کرسی و حزب مردم پاکستان به رهبری بلاول بوتو زرداری موفق به کسب ۵۴ کرسی شدند.
حجت الاسلام شهیدی دبیر کل موسسه امت واحده پاکستان در نشست تحلیل تحولات سیاسی و امنیتی پاکستان که با حضور محمدرضا مرادی، مدیر اخبار خارجی خبرگزاری مهر برگزار شد به تحلیل وقایع اخیر این کشور پرداخت. متن مصاحبه این نشست را در ادامه میخوانیم:
پاکستان از جمله کشورهای نزدیک به ایران است و میتوان گفت در خصوص این کشور با یک سهل ممتنع روبرو هستیم، یعنی مخاطبان عمومی و پژوهشگران در خصوص مسائل پاکستان با پیچیدگیهایی روبرو هستند از جمله تداوم مشکلات اقتصادی و امنیتی… این سوالها مطرح است که چه زمانی قرار است این مشکلات و گروهبندیهای امنیتی و سیاسی در پاکستان تمام شود؟ نقش سرویسهای امنیتی در اداره این کشور چگونه است؟ آیا این کشور ارتش دارد یا ارتش، پاکستان را تشکیل داده است؟
ما باید به مساله پاکستان از لحاظ تاریخی نگاه کنیم. محمد علی جناح قائد عظیم و موسس پاکستان بود. وقتی پاکستان تشکیل شد، بین هندوها و مسلمانان درگیری به وجود آمد و هر دو با انگلیسیها درگیر بودند. مسلمانان فکر میکردند، نمیتوانند با هندوها زندگی کنند بنابراین نهضت سیاسی راه انداختند. زمانی که جمهوری پاکستان تشکیل شد بزرگترین کشور از نظر جمعیتی مسلمان پاکستان بود و بنگلادش جزو پاکستان بود. در آن زمان کشور پاکستان متشکل از فرقهها و گرایشهای مذهبی شیعه، سنی، اسماعیلی، پنجابی، سندی، بنگالی و بلوچ بود و همه قومیتها کنار هم زندگی میکردند و رهبری آنها را محمد علی جناح بر عهده داشت. زمانی که پاکستان آزاد شد انگلیسیها مسائل و مشکلاتی را از لحاظ انتظامی و مدیریتی ایجاد کردند. این مسائل باعث شد بعد از محمد علی جناح، از همان روزهای اول تاسیس مشکلاتی شروع شود. به جای اینکه روش و فرهنگ سیاسی در این کشور ریشه یابد، ارتش که قدرت و اسلحه داشت، کشور را اداره کرد.
روش دموکراتیک تدریجاً کمرنگ شد و قدرت اصلی در دست ارتش بود. کسانی که با انتخابات و رای مردم در هر کشوری روی کار بیایند در تصمیماتشان به نظر مردم توجه میکنند، اما کسانی که با قدرت بخواهند کشوری را اداره کنند آنها نسبت به مردم توجهی ندارند و این رویه کم کم در پاکستان افزایش پیدا کرد و ریشهاش مستحکم شد. با گذر زمان سیاستمداران همیشه محتاج ارتشیها بودند و این مساله باعث شد پاکستان که یک کشور دارای فرهنگ عمیق است نسبت به کشورهای دیگر عقب بماند.
هند هم یک روز بعد از پاکستان در ۱۵ آگوست ۱۹۴۷ تاسیس شد. فرهنگ سیاسی هند با گذر زمان مستحکم شد و پیشرفت کرد. در همان زمان تشکیل پاکستان یک روپیه معادل دو دلار آمریکا بود و هند از لحاظ اقتصادی از ما عقب تر بود و بنگلادش جزو پاکستان بود. آمریکاییها به پاکستان میآمدند و چینیها نیز از پاکستان قرض میگرفتند و این معنایش این است که پاکستان دارای منابع بسیار زیادی بود. اما آن رویه و فرهنگ دموکراتیک در این کشور ریشه پیدا نکرد و در نتیجه کم کم افرادی قدرت را به دست گرفتند و به میل خود عمل کردند که بیشترشان ارتشی بودند. اگر ما تاریخ بیش از ۷۰ سال پاکستان را تقسیم کنیم حدود ۳۰ سال در دست کسانی بود که با انتخابات روی کار آمدند و نزدیک به ۴۰ سال کشور در دست ارتشیها بود.
کسانی که از طریق ارتش حاکم شدند حکومتشان ۱۰ تا ۱۲ سال طول کشید، اما کسانی که با رای مردم و به طور دموکراتیک روی کار آمدند هیچکدام حکومتشان ۵ سال هم دوام نیاورد. زمانی که کشوری با رای مردم اداره نشود و سیاستگذاری در آن کشور عمیق نباشد دائم سیاستها عوض میشود و از لحاظ امنیتی، دفاعی، سیاسی و اقتصادی و همزیستی و دینی دیگر نمیتوانید کشور منسجمی داشته باشید. همه اینها باعث شد کشور پاکستان در گذر زمان ضعیفتر شود. بنگلادش در دهه ۷۰ از پاکستان جدا شد و این کشور نسبت به پاکستان از لحاظ سیاسی، ملی، اقتصادی خیلی قویتر شد و پاکستان از جهات بسیاری عقب ماند.
استعداد برتر و درخشان پاکستانیها در اروپا و آمریکا
اما از لحاظ آموزشی و فرهنگی و استعداد در کل دنیا اگر جست و جو کنید، بیشترین افراد از شبه قاره و پاکستانیها هستند. آنها را در اروپا و آمریکا در مناصب خوبی میبینید. پاکستانیها در کل جهان و در دانشگاهها و علوم تجربی دارای استعداد خوبی نسبت به دیگر کشورها هستند. پاکستان هفتمین کشور اتمی در دنیا است. این کشور از لحاظ جغرافیایی و فرهنگی و عمق افکار دینی بسیار با اهمیت است. در حوزه دین مردم پاکستان پایبند به دین هستند و در حوزه خدمت رسانی به مردم پاکستانیها بیش از همه به فقرا کمک میکنند.
مشکل اصلی پاکستان فقدان رهبر و نظام سیاسی قدرتمند است
پاکستانیها همچنین از لحاظ فرهنگ دینی و استکبار ستیزی نسبت به کشورهای دیگر حساسیت بیشتری دارند. در همین مساله غزه، پاکستان کشوری است که تولیدات شرکتهای غربی را بیش از همه کشورهای دیگر تحریم کرد، البته این کار را مردم کردند نه دولت. مشکل پاکستان این است که رهبر و نظام قوی ندارد و وابستگیاش هر روز بیشتر شده است. در واقع هر چه وابستگی شما بیشتر شود، اختیار شما کمتر میشود و شما دیگر باید طبق نظر آن کشوری که به آن وابسته شدید، سیاستهای خود را اتخاذ کنید.
در موضوع انتخابات پاکستان، همانطور که میدانید حزب عمران خان را تروریستی و غیر قانونی اعلام کردند و تمام نشانههای این حزب را از لیست حذف کردند. اما دیدیم طرفداران او بیشتر از تمام احزاب دیگر رای آوردند و حدود ۱۰۰ کرسی را به خود اختصاص دادند. این مساله پیام محکمی به افرادی داشت که عمران خان را بازداشت کردند. به نظر شما دلایل اقبال مردم به عمران خان چیست و سرنوشت دولت با وجود سنگ اندازیهای مختلف در مسیر عمران خان چه میشود؟
عمران خان وقتی به قدرت رسید خودش نبود که به قدرت رسید. هر حزبی در پاکستان به قدرت برسد باید ارتش پشتش باشد و اگر ارتش از آن حمایت نکند، نمیتواند به قدرت برسد. اگرچه انتخابات به ظاهر آزاد است و مردم رای میدهند، اما سیستم طوری است که رای مردم تاثیری ندارد. ممکن است با وجود رای مردم، یک نفر پیروز نشود و یا با وجود رای ندادن مردم به یک نفر، وی به مجلس راه پیدا کند. سیستم در دست ارتش است. ارتش همیشه پشت پرده کارهای خود را انجام میدهد.
تلاشهای عمران خان در جهت نجات پاکستان از چنگال آمریکاییها بود
وقتی ارتش کمک کرد و عمران خان روی کار آمد، مردم امیدوار شدند. او اقداماتی را از لحاظ سیاسی انجام داد که اگر ادامه پیدا میکرد در ۱۰ سال آینده پاکستان تغییر میکرد. او با رفتار وصحبتهایش نشان داد ما باید آزاد باشیم و به شرق و غرب وابسته نباشیم و بایستی وابستگیمان را کم کنیم. در سیاست گذاری خارجی اقداماتش باعث میشد که پاکستان از چنگال آمریکاییها خارج شود. این رفتار برای آمریکاییها و ارتش قابل تحمل نبود و از همان جا درگیری بین وارتش و عمران خان آغاز شد.
این درگیریها با سفر عمران خان به روسیه در زمانی که جنگ اوکراین شروع شده بود، افزایش پیدا کرد. سفر او به روسیه از لحاظ سیاسی برای ارتش و آمریکا قابل تحمل نبود، چرا که او میخواست در بعد اقتصادی از مسکو انرژی را با هزینه کمتر وارد کند که آمریکاییها اجازه ندادند.
در نتیجه این سیاست، ارتش در کنار آمریکا علیه عمران خان اقداماتی را انجام دادند و دولت او از بین رفت. وقتی عمران خان را کنار زدند او شعار «من را به خاطر مخالفت با آمریکا کناز زدند» را مطرح کرد. این سخنان در جامعه پاکستان موثر واقع شد، چرا که مردم از نظر فکری آمریکا را دوست ندارند و نسبت به آمریکا خوشبین نیستند و این امر محبوبیت عمران خان را بیشتر کرد. ارتش سعی کرد به هر نحوی او را تضعیف کند و اقداماتی علیه عمران خان انجام داد که بر محبوبیت او افزود. سرانجام عمران خان بازداشت شد و دولت موقت تشکیل گردید که متشکل از همه احزاب بود و حزب مخالف نداشتیم. حزب مخالف فقط عمران خان بود و ارتش هم در کنار احزاب بود، اما مردم خیلی منفعل شدند. به خاطر این حوادث، انتخابات به تاخیر افتاد چرا که میدانستند در صورت برگزاری انتخابات حزب او رای میآورد از این رو بازداشتها علیه همه اعضای مهم حزب عمران خان و خانوادههایشان ومسوولین شهرها و ایالتها ادامه پیدا کرد و هر چه این اقدامات بیشتر میشد محبوبیت او نیز افزایش مییافت.
موعد برگزاری انتخابات گذشت و انتخابات برگزار نشد و این برخلاف قانون بود. با اینکه دستگاه قضایی حکم صادر کرد که انتخابات باید برگزار شود، اما انتخابات برگزار نشد و ۶ ماه به تعویق افتاد. دولتی که در مرکز ایالتها حضور داشت، قانونی نبود اما قدرت دست ارتش بود. ارتش در هنگام برگزاری انتخابات نتوانست از لحاظ قانونی این حزب را از میدان بیرون کند اما با پرونده سازیها نشان انتخابات را از حزب او گرفتند و حزب او نتوانست به عنوان عنوان حزب سیاسی در انتخابات شرکت کند.
همانطور که میدانید به دلیل بی سوادی برخی از مردم هر حزب در انتخابات دارای یک نشان است و مردم میتوانند با انتخاب نشانها حزب خود را انتخاب کنند. اعضای حزب عمران خان نشانشان با چند نشان دیگر اشتباه میشد و تمام ترفندها به کار گرفته شد تا آنها رای کمتری بیاورند اما حدود ۱۰۰ کرسی به دست آوردند.
دولت تشکیل شده بیشتر از دو سال دوام نمیآورد
با همه این اقدامات محبوبیت عمران خان بالا رفت و زمانی که میخواستند دولت تشکیل دهند برای دستاندرکاران نظام مشکلات زیادی ایجاد شد و این فضا اجازه نداد که مخالفان وی به هدفشان برسند لذا همه آن احزابی که بعد از برکناری عمران خان در دولت بودند حالا در کنار هم هستند و میخواهند دولت تشکیل دهند، اما دولتی که از لحاظ بین المللی اعتباری ندارد و پشتوانه ضعیف مردمی دارد. در چنین شرایطی حزب مردم با حزب مسلم لیگ در حال تشکیل دولت هستند اما حزب مردم از خودش چالاکی و زرنگی نشان داد. آنها گفتند ما در کابینه پست وزارت نمیگیریم در واقع فقط ریاست جمهوری، ریاست مجلس ملی و سنا را میخواهیم. درحال حاضر ارزش پول پایین آمده اما حقوق مردم تغییری نکرده و گرانی به جایی رسیده که فقط مردم میتوانند درآمدشان را خرج خوراکشان کنند. در چنین فضایی که دولت آینده با قرض و تورم چند برابری روبرو است، تحلیلگران معتقدند تنها بین یک سال و نیم تا ۲ سال عمر خواهد کرد نه بیشتر.
نظر شما