۱۰ تیر ۱۳۸۷، ۱۵:۰۶

نگاهی فلسفی به الزامهای سیاسی شهروندان

نگاهی فلسفی به الزامهای سیاسی شهروندان

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: الزام سیاسی داشتن به معنای احساس وظیفه اخلاقی برای تمکین از قواعد و قوانین یک کشور و یا دولت است. اما چرا برخی از افراد به چنین الزامی می‌رسند و چرا برخی از افراد تمام سعی خود را می‌کنند تا چنین الزامی بر جامعه حاکم شود؟ آیا الزام سیاسی به چگونه بودن انسان تأکید دارد و یا دغدغه آن چگونه انجام دادن است؟ با وجود پاسخهای بسیاری که به این سؤالها داده شده، هیچ پاسخی به طور وسیع مورد پذیرش عموم قرار نگرفته است.

حتی برخی از فیلسوفان سیاسی معاصر امکان وجود داشتن یک نظریه قانع کننده در مقوله " الزام سیاسی " را انکار کرده‌اند. اما بعضی دیگر از  فلاسفه بر این باورند که راه‌حلی برای " مشکل الزام سیاسی " وجود دارد، لذا در این باب به بررسی مشغولند تا در حد امکان راه حل آن را پیدا کنند.

برخی معتقدند که الزام سیاسی یک مسئله حیاتی و بنیادی برای فلسفه سیاست است، اما برخی دیگر در این باور شک دارند. اما در هر صورت در اینکه تاریخ فلسفه سیاسی، از زمان ارسطو تا حال حاضر، مملو از تلاشهایی در جهت رسیدن به پاسخی قانع کننده برای مسئله الزام سیاسی است، شک و تردیدی نیست. هر چند که این مسئله در زمان حاضر بسیار پیچیده‌تر از گذشته شده، اما همچنان بهترین تلاشها در این راستا را توماس هابز و جان لاک انجام داده اند. این پیچیدگی‌های به وجود آمده، هنوز ضرورت بازگشت به گذشته و بررسی تلاشهای نخستین در این راستا را فراهم نکرده‌اند. این در حالی است که ارزیابی ماهیت اجبار سیاسی لزوم بررسی جایگاه آن در تاریخ اندیشه سیاسی را نشان خواهد داد.

عبارت " الزام سیاسی " به سخنرانی هایی برمی گردد که گرین در سال های 80-1879 تحت عنوان " در باب اصول الزام سیاسی " در دانشگاه آکسفورد ارائه داد. دو واژه ای که گرین برای ساختن این اصطلاح به کار برد سابقه ای قدیمی در تاریخ اندیشه داشتند، لذا گرین بر این باور بود که ترکیب این دو نیازی به توضیح یا دفاع ندارد. در هر صورت سخنرانی‌های گرین چیز جدید یا بدیعی در بر نداشتند، صحبتهای او را می‌توان این گونه خلاصه کرد: " کشف علت و زمینه واقعی اطاعت از قانون ".
البته به لحاظ معنایی، در گذشته ای خیلی دور، نمایش نامه آنتیگونه سوفوکل در سال 440 قبل از میلاد چنین پرسشی را به وجود می آورد. کتاب " کریتو " افلاطون نیز پاسخ فلسفی سقراط به این مسئله است. در سال 399 پیش از میلاد دادگاه آتن سقراط را به دلیل ناپاسایی و زیرپا گذاشتن مسائل اخلاقی محاکمه کرد و در نهایت او را محکوم به مرگ اعلام کرد. طبق گفته افلاطون، با وجود تمام تلاشی که دوستان و اطرافیان سقرط انجام دادند تا او را نجات دهند، سقراط داوطلبانه شوکران مرگ را نوشید و خود را تسلیم مرگ کرد. به این ترتیب صحبتهای سقراط در باب اطاعت از قانون و اجبار سیاسی ناتمام ماند و امروز بعد از گذشت دو و نیم هزار سال این مقوله همچنان مورد بحث است و پاسخ قانع کننده ای برای آن پیدا نشده است.

این تصمیم سقراط چهار دلیل می‌تواند داشته باشد. نخست می‌توان گفت سقراط به دلیل اقامت طولانی اش در آتن خود را موظف به اطاعت از قانون می دید. ( این دلیل به‌گونه‌ای به قرارداد اجتماعی و رضایت جمعی در اجبار سیاسی اشاره دارد ). دومین احتمال این است که سقراط بر زندگی، دانش و برتری‌هاا آگاه بود لذا می‌دانست نافرمانی از قانون پسندیده و حق شناسانه نیست. سومین احتمال این است که سقراط نافرمانی از قانون را بی‌احترامی به شهروندان می‌دانست. او در جایی از کریتو می پرسد: " آیا ما با ترک اینجا، بدون اینکه از شهر اجازه داشته باشیم، به مردمی که نباید به آنها بی‌احترامی کنیم، بی‌احترامی نکرده ایم؟ "

 در نهایت شاید بتوان دلیل فایده باورانه‌ای برای این مسئله وجود داشته باشد. آنجا که سقراط " قوانین و حکومت " را تصویر می‌کند با این چالش مواجه می‌شود: " آیا فکر می‌کنی دولتی که در آن حکم دادگاه قدرتی ندارد و قوانین آن توسط افراد نادیده انگاشته می‌شوند، می‌تواند از نابودی در امان باشد؟ ". هیچ کدام از این چهار دلیل را نمی‌توان با قطعیت تائید کرد اما از آنجا که این دلایل ( تعهد، حق شناسی، جوانمردی، و فایده باوری ) در کریتو مطرح می‌شوند می‌توانند گویای مفاهیم ارزشمند و قدرتمندی باشند.

کریتو فقط به این دلیل که نخستین اثر فلسفی است  که به مسئله الزام سیاسی می‌پردازد، حائز اهمیت نیست بلکه می‌توان گفت این کتاب تا قرنها تنها کتابی است که این مقوله مهم را مورد بررسی قرار می‌دهد . البته کلبیون و فلاسفه دیگر در جاهای مختلف به اهمیت زندگی سیاسی پرداخته‌اند و به الزام سیاسی اشاره کرده‌اند اما هیچ کدام نگاه تحلیلی و تفسیری ای همچون کریتو به این مسئله نداشته‌اند.

کد خبر 708398

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha