رنسانس شعر اسکاتلند
به گواه تاریخ "هیو مک دیارمید" شاعر اسکاتلندی به عنوان یک شاعر ملی، رویکرد کمونیستی غیرعادی داشت و به عنوان یک کمونیست، زیاده از حد وطن پرست بود؛ چهره شاخص و بزرگی که مورخین او را آغازگر راه شعرنو و اولین نفر از نسل شعرای مدرن اسکاتلند می دانند.
او در چنین روزی به سال 1892 پا به عرصه گیتی نهاد. نام واقعی اش کریستوفر موری گریو بود و در سال 1910 در سن 18سالگی نوشتن را به عنوان یک حرفه برگزید. آغاز کار او در مطبوعات مدتی به خاطر خدمت اجباری در جنگ جهانی دچار وقفه شد اما او در بازگشت از جنگ، در فاصله 5سال اولین اثر خود را با نام "سرگذشت حواس پنج گانه" که ترکیبی از نظم و نثر بود به زبان انگلیسی منتشر کرد. پس از این اولین اثر، تغییر موضع او و نگارش آثارش به زبان اسکاتلندی زمینه ساز خلق بهترین آثارش شد. او در این سال ها شعر بلندی را با نام "مستی خیره در خار" منتشر کرد که تحسین بسیار شد و امروز به عنوان یکی از مهم ترین اشعار بلند ادبیات اسکاتلند در قرن بیستم شناخته می شود.
مک دیارمید پس از این نقطه عطف کتاب های زیادی را به هر دو زبان انگلیسی و اسکاتلندی تالیف کرد اما به واسطه علاقه ای که به مرور به شاخه زبان و نشانه شناسی در او پدید آمد، بیشتر اشعار دوران اواخر عمرش را به انگلیسی متکلف و مصنوعی می نوشت که در گذر زمان با انتشار مجموعه ها و دفاتر شعر بعدی، به شاخصه و ویژگی زبان هنری بدل شد.
او در این دوران به شدت تحت تاثیر ریلکه بود و روی همین خط فکری آثار متاخر او شمایی حماسی یافتند و از احساسات ناب و شاعرانگی محض اشعار اولیه او فاصله گرفتند. مک دیارمید پس از گذران عمری 86ساله و نگارش و انتشار بیش از 30 اثر ادبی در گونه های مختلف در نهم سپتامبر سال 1978 در اسکاتلند درگذشت.
راوی انجیل کودکان
"انید مری بلیتون" بانوی انگلیسی نویسنده داستان های کودکان در چنین روزی به سال 1897 در لندن به دنیا آمد. از کودکی به ورزش و نواختن پیانو علاقمند بود و در جوانی در فاصله سال هایی که به تحصیل در این رشته و آموزش موسیقی اشتغال داشت، در اوقات بیکاری به نوشتن می پرداخت. اولین کتاب او "نجوای کودکان" که مجموعه ای از ترانه ها و اشعار ساده بود در 1922 منتشر شد و دو سال بعد دو اثر پی درپی از او به بازار آمد که ضمن تکمیل موفقیت کتاب اولی، او را به عنوان نویسنده کتاب های کودکان در جامعه ادبی انگلستان تثبیت کردند. پس از آن بلیتون با وجود فراز و نشیب های بی شمار در زندگی شخصی، نوشتن را برای کودکان ادامه داد و هیچ گاه این کار را متوقف نکرد. آثار بلیتون متاثر از روح ظریف و حساس و البته مذهبی او، آکنده از قصه های عبرت آموز، سرگذشت اساطیر و مقدسین و به خصوص برداشت های کودکانه از قصه های مذهبی انجیل و عهد عتیق است. در کنار اینها البته خیال پردازی شیرین و خلق شخصیت های جذاب برای کودکان باعث شد که نام او از مرزهای انگلستان فراتر رفته و طبق آمار یونسکو او پس از لنین، بالاترین شمار ترجمه آثار را به زبان های مختلف در سراسر جهان داشته باشد.
مرگ انید بلیتون به تاریخ 28نوامبر 1968 در خانه اش در همپستد در حالی رخ داد که مدتها پیشتر، این خانه به سبب قصه هایی که بلیتون براساس گوشه و کنار آن نوشته بود، در میان طرفدارانش مشهور شده و بلافاصله پس از درگذشت او به موزه تبدیل شد.
شوالیه دربار ملکه
زندگی "سر انگوس فرانک جانستون ویلسون" شاعر و ادیب بلندآوازه انگلیسی تا پیش از پایان جنگ جهانی دوم و رهایی او از خدمت نظام که به او شخصیت و خلق و خویی کاملا غیرمتعارف بخشیده بود، پیچیده در حوادثی است که به او جز چند مورد استثنایی فرصت بروز استعداد ادبی اش را نمی دادند.
او در چنین روزی به سال 1913 در ساسکس انگلستان به دنیا آمد. تحصیلات خود را در آکسفورد به پایان برد و پس از اتمام جنگ و فراغت از شغل رمزگشایی نامه های نظامی ایتالیایی، به محیط آرام و شغل مالوف قدیم خود در کتابخانه موزه بریتانیا بازگشت. اولین مجموعه قصه های کوتاه خود را در همان سال های ابتدایی پس از جنگ با نام "جمع ناجور" به چاپ رساند و بلافاصله رمان موفق "هملاک و دیگران" را منتشر کرد که باعث شهرت فراوان او شد. استعفایش از کتابداری در موزه بریتانیا به سال 1955 برای اشتغال تمام وقت به نوشتن، او را به نماد ادبیات نوین انگلستان بدل کرد و شهرتی جهانی به وی بخشید.
انگوس ویلسون در طول عمر درازش به افتخارات فراوانی رسید و عناوین مهمی را نظیر شوالیه دربار ملکه انگلستان دریافت کرد و در کنار این همه از نوشتن و آموزش بی وقفه نیز غافل نشد.
از او در کنار رمانها و قصه هایش، دفاتر شعر و یک نمایشنامه بسیار درخشان باقی مانده است. او در 31 ماه مه سال 1991 در شهر زادگاهش از دنیا رفت.
روح ناآرام تئاتر مدرن
"فرناندو آرابال تران" نام کامل چهره ای است که مورخین و پژوهشگران از او به عنوان اسطوره زنده تئاتر مدرن نام می برند و آثارش در تمام جهان به عنوان نمونه های نمایش پیشرو درقرن بیستم شناخته می شوند.
نبوغ و استعداد فرناندو آرابال از همان سنین کودکی نمودی بارز داشت. او در ده سالگی و در زمانی که ناپدید شدن پدرش به دنبال سرپیچی از احکام ارتش ژنرال فرانکو، روح او را به شدت متاثر کرده بود، جایزه ملی "موهبت خداوند" را برای اشعار و قصه های کودکانه اش دریافت کرد و زمانی که برای تحصیل در رشته ادبیات پا به دانشگاه مادرید می گذاشت، به عنوان یک استعداد ادبی کاملا مشهور بود. زندگی سخت کودکی و تاثیر مستقیم دوران دیکتاتوری سیاه فرانکو از فرناندو آرابال شخصیتی عاصی، مهاجم و ویرانگر ساخت که آرام و قرار نداشت و این ویژگی بعدها به مشخصه آثار او بدل شد.
او در میانه قرن بیستم در کنار نام هایی چون ساموئل بکت، اوژن یونسکو و دیگر نامداران تئاتر پیشرو، طلایه دار حرکت نوینی در تئاتر این دوره شد که علاوه بر باز کردن دریچه های نو و چشم اندازهای تازه، با گستاخی راه هنر تئاتر را از میان قواعد کهنه و قدیمی به سوی عصر جدید باز می کرد.
آرابال به خلق انواع و اقسام آثار هنری پرداخت و از انتشار آثار ادبی چون شعر و رمان و نمایشنامه و اجرای درخشان آثار خود و دیگران، به ساخت فیلم های کوتاه و بلند هم پرداخت و اینک در 76سالگی، کارنامه درخشانی را برجا گذاشته که جزو میراث فرهنگی جهانی شمرده می شود. فرناندو آرابال به تاریخ 11آگوست سال 1932 در ملیلای اسپانیا به دنیا آمده و در حال حاضر ساکن کشور فرانسه است.
نظر شما