به گزارش خبرنگار مهر، آشوری در ابتدای پیامش آورده است : طرح مسئله تنگناهای زبان فارسی در روزگار کنونی و کوشش برای پاسخگویی به نیازهای این زبان در کار تالیف و ترجمه متنهای فلسفی و علمی و فنی نشانه نیکی است از آن که ما در این دهه به صورت جدی تری با مسئله علم و توسعه زبان در رابطه با آن رویارو شده ایم. به عبارت دیگر، جدی گرفتن مسئله زبان و اندیشیدن به آن نشانه جدی تر شدن ذهنیت علمی در میان ماست.
وی افزوده است : ما هرگز از خود نپرسیده ایم که در اساس با چگونه مسئله ای سر و کار داریم و معنای کوشش ما برای سازمان دادن خودآگاه و ناخودآگاه دوباره زبانمان چیست و چه ضرورتهای زورآوری ما را در این جهت می کشاند. چند دهه کار پژوهشی در زمینه واژگان و ترم شناسی علوم انسانی و کوشش برای پاسخگویی به کمبودهای زبانمان در برابر زبان انگلیسی پرسشهایی را پیش آورد که زبان باز برای پاسخ دادن به آنهاست. کندوکاو در واژگان علوم انسانی رفته رفته مرا به گشت و گذاری در قلمرو ترم شناسی علوم طبیعی و آگاهی یافتن از چند و چون آن نیز کشاند. از سوی دیگر، آشنایی با گستره عظیم واژگان و روانی و آسانی ساخت و ساز آن در زبانهای اروپایی ذهن مرا به این پرسش کشاند که آن زبانها مایه واژگانیشان را برای ساخت و ساز واژه ها و ترمهای تازه از کجا می آورند و چه شگردهایی برای آن دارند. زیرا این مایه ها و شگردها هستند که به نیازهای عظیم و بی پایان زبانی در قلمرو علوم طبیعی و انسانی و همچنین تکنولوژی و ساخت و ساز زندگانی مادی و معنوی مدرن با رشد و گسترش بی نهایتشان پاسخ می دهند.
آشوری اضافه کرد : از سوی دیگر، زبانی مانند فارسی در واگردان آنها به خود چرا گرفتار تگناهای فراوان و آشوب زدگی است. پاسخ گفتن به چنین پرسش کلانی نیازمند چند سال صرف وقت، مطالعه و اندیشه گری بر سر مسئله ای بسیار دشوار بود که تا این زمان چنان که باید اندیشیده نشده بود.
وی اضافه کرده است : زباندانان و زبان شناسان اروپایی پا به پای رشد علوم و تکنولوژی و در کل تمامی شکل زندگانی انسان در جهان مدرن با تکیه بر زمینه تاریخی زبانهایشان در بستر فرهنگ اروپایی به مطالعه زبان و نیز توسعه دادن آن دست زده اند و در این راه رابطه هرگز نبریده زبانهای مدرن با زبانهای کلاسیک یاورشان بوده است. در نتیجه به نظر نمی رسد که با مسئله توسعه زبان در بستر جهان مدرن به صورت یک مشکل بزرگ و پیچیده برخورد کرده باشند، آنچنان که ما ناگزیر برخورد می کنیم. به عبارت دیگر، آنان در بستر "زبان باز" به دنیا آمده و بالیده اند و چنین زبانی از نظر ساختار بر اساس پیش زمینه تاریخی و فرهنگی و زبانیشان به آنان پیش داده است حال آن که ما ناگزیر بر الگوی زبانی آنها می باید زبان خود را در جهت نیازهای زندگانی و علم و اندیشه مدرن از نو بیاراییم.
این زبان پژوه گفته است: کسی که می خواهد از دیدگاه فرهنگ و زبانی کما بیش بسته و هراسان از دگرگونی به مسئله توسعه زبان بپردازد ناگزیر با راه بندهای روانی و فرهنگی بسیار رویارو می شود که می باید بر آنها چیره شود و به پای خود راهی ناهموار را لنگ لنگان و سکندری خوران بپیماید تا شاید بتواند از تنگنایی که در آن گرفتار است به درآید.
وی در عین حال با اذعان به اینکه "کتاب زبان باز هنوز از نظر وی تمام نیست و به ویژه بخش مربوط به زبان فارسیش ناقص است" ادامه داده است : خستگی فراوان بر اثر سالیان دراز کار شبانه روزی فکری و قلمی علت ناتمامی آن است. از سوی دیگر ، شوق آن را داشته ام که دستاوردهای نظری این پروژه را به اهل آن عرضه کنم و این کار را همچنین به این امید می کنم که از میان نسلهای جوان تر جویندگان و پویندگانی را برانگیزد تا به این میدان درآیند و این کار را دنبال کنند و کمبودهای آن را جبران کنند.داریوش آشوری از اینکه کتابش مورد توجه منتقدین قرار گرفته است ابراز خوشحالی کرده است.
نظر شما