"وقتی همه خوابیم" اولین بخش از سهگانه وی در باب پشت صحنه سینمای ایران است که نوعی فیلم در فیلم محسوب میشود. هر چند میتوان آن را محصول دوره پس از شکست پروژه "لبه پرتگاه" دانست که نشانههای آشکار و نهان آن در فیلم فراوان است، اما بیش از هر چیز فیلم زاویه نگاه خاص بیضایی به پشت پرده سینما و روابط حاکم بر آن است.
نشست جشنوارهای "وقتی همه خوابیم"
زاویه نگاهی که با حفظ دغدغههای همیشگی بیضایی نوعی بهروز شده و در عین حال طنزی ظریف را از موقعیت محوری گرفته و به کار انتقال داده است. فیلم هر چند بر محور مسائل پشت پرده متمرکز شده اما بخش آغازین را بر فیلمی که در حال ساخته شدن است بنا کرده و تا جایی هم به نظر میآید کات شدن فیلمبرداری به پشت صحنه کار میتوانست زودتر اتفاق بیفتد.
اما اهمیت این پرداخت پررنگ و بازسازی آن در نیمه اول وقتی مشخص میشود که با تعویض اجباری بازیگر مرد فیلم همه این سکانسها دوباره با کیفیت و حضوری جدید ثبت میشود. در واقع بخشی از طنز کار بدون آنکه فیلمساز تلاشی برای درشتنمایی آن داشته باشد، در همین قرینهپردازی شکل میگیرد که از بطن موقعیت وارد کار شده است.
این قرینهپردازی وقتی به موتیفهای معنادار تبدیل میشود که بازیگر زن هم تغییر میکند و این بار تغییرات در ریتمی تندتر از دیدگاه عمومی حاکم بر تولید سینمای ایران حکایت دارد. در واقع میتوان این آسیبشناسی روابط حاکم بر تولید را به نوعی رفتارشناسی نسبت دارد که خاص سینما نیست اما از زاویه نگاه بیضایی آثار مخرب آن در این بخش مورد توجه است.
فیلم در عین پرداختن به این شرایط و پیگیری روایت در زمان واقعی روایت نمایشی فیلم را نیز پیگیری میکند که تلاش فیلمساز برای به سرانجام رساندن آن و رها نکردن مخاطب در نیمه راه وجهی دیگر از توجه به مخاطب را به همراه دارد. این حرکت موازی در نمایش و واقعیت هر چند به نظر میآید بیش از هر چیز به نفع ترسیم شرایط پشت پرده سینما و نقد این سیستم باشد، اما با پیوند خوردن نمایش و واقعیت به مایههای همیشگی آثار بیضایی نزدیک میشود که کشف آنها همواره جذاب است.
در روایت فیلمی که ساخته میشود با زنی به نام چکامه (مژده شمسایی) روبرو هستیم که یک زندانی تازه آزاد شده (علیرضا جلالی تبار) را برای کشتن خواهرش اجیر میکند. در شکلگیری رابطه میان این دو گذری بر گذشته هر یک و انگیزههای شخصیتها داریم که البته این وجه در مورد چکامه به گونهای تدریجی اتفاق میافتد و در گرهگشایی سکانس پایانی هنوز میتواند مخاطب را غافلگیر کند.
در این بخش مولفههای مشترک که در بیشتر فیلمهای بیضایی حضور دارد دیده میشود از محوریت یک شخصیت زن در تقابل با جامعه اطراف، پرداختن به رابطه زن با یک همزاد که این بار ساخته ذهن نویسنده است تا دوگانگیهای توهموار وی و... البته مجموعه مولفههای کلیشهای فیلمهای ایرانی نیز آگاهانه برای تأکید بر نمایش حضور دارد که حضور سه برادر انتقامجو، انتقام شخصی، چاقوکشی، تعقیب و گریز و ... از این جمله هستند.
"وقتی همه خوابیم" محصول نگاه بهرام بیضایی در این مقطع، پس از هشت سال دوری از فیلمسازی و البته تلاش برای همراه شدن با زمانه و توجهی به شیوه خودش به طنز، مخاطب و... است. فیلمی که تراوش ذهنی این فیلمساز برجسته در سال 87 و ترجمه نگاه او در شرایط فعلی است.
"وقتی همه خوابیم" دهمین فیلم بهرام بیضایی پس از "سگکشی" و از معدود آثاری است که به پشت صحنه سینمای ایران میپردازد. مژده شمسایی، علیرضا جلالیتبار، حسام نواب صفوی، شقایق فراهانی، هدایت هاشمی، سحر دولتشاهی و مجید مظفری بازیگران فیلم هستند که در بخش سودای سیمرغ و جام جهاننمای بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
نظر شما