به گزارش خبرنگار تجسمي مهر، گرهارد آرنز در سخنراني خود در موزه هنرهاي معاصر تهران ، كه ساعت 6 بعد از ظهر سه شنبه برگزار شد ، گفت : براي رسيدن به برداشت درستي از واگويه هاي سياسي در هنر آلمان پس از جنگ دوم جهاني مي توان به آثار ريشتر رجوع كرد . ريشتر خود اعلام كرده است با كشيدن نقاشي از روي عكس قصد بيان چيزهايي كلي را داشته است . براي مثال با كشيدن تابلو عمو رودي قصد اشاره كردن به تمام افسران آلمان نازي را داشته است نه فقط يك افسر خاص .
وي ادامه داد : تصوير اين مرد در نقاشي گرهار ريشتر يك بازيگرشخصيت است . اين كار درست همانند كاري است كه در تئاتر انجام مي گيرد . اشاره من دقيقا به هنگامي است كه بازيگر روبه تماشاچيان يك مونو لوگ را ميخوانند و به اين ترتيب تفكرات دروني خود را باز مي گويند . براي مثال اوج چنين مونولوگ هايي را مي توان در صحنه بسار مشهوري از هملت جست : بودن يا نبودن مسئله اين است .
وي ادامه داد : در تصوير كردن شخصيت عمورودي نيز با چنين وضعيتي روبرو هستيم . اما يك تفاوت عمده در اين بين وجود دارد .نقاشي كلام ندارد و صامت است و به اين ترتيب بيننده بايد خود با انديشه خود دغدغه هاي دروني شخصيت تصوير شده رابازسازي كند . بيننده بايد با ديدن تصوير خود به تفكرات و محتوا پي برد . اين امر ازطريق محتوا و متني كه در اثر است مكتوم است ، امكان پذيرمي شود .
گرهارد آرنز افزود : مفاهيمي كه درون نقاشي است مثل تارها و پودهاي يك پارچه درهم تابيده است . در نقاشي عمو رودي نيز همين مسئله مطرح مي شود : بودن يا نبودن . اگرچه دراين مورد هملت بيش از حد صحبت مي كند ، اما عمو رودي ، به هيچ وجه صحبت نمي كند . و تنها لبخند مي زند .
اين منتقد توضيح داد : در جبران فجايعي كه درآلمان غربي به خصوص توسط سوسياليست ها به وقوع پيوست ، يك فرهنگ ياد آوري و جبران بوجود آمد به طوري كه نسل جنگ كه دربازسازي كشور درگير بو ، كاملا با اين فرهنگ عجين شد . در اين حالت با نگارش كتاب هاي مشهوري مثل جامعه بي پدر جنبش " عزاداري " بوجود آمد . همين شرايط بو د كه به تولد نسل شصت و هشتي ها و حركت هاي دانشجوئي به وقوع پيوست ولي ابتدا با مقاومت منفي اپوزيسيون داخل مجلس روبرو شد . جنبش دانشجويي بعدها زمينه ساز پي ريزي هسته گروه بادرمن هاوف و ترورهايي كه انجام داند ، شد . اين ترورها موضوع كارهاي 1978 ريشتر هستند .
گرهارد آرنز در ادامه سخنان خود گفت : عبور از گذشنه و فجايعي كه در آلمان نازي انجام شد با اصطلاح عزا داري همراه بود . نتايج اين عزاداري را مي توان دراثري به نام "هيتلر فيلمي ازآلمان" اثر سيبلبرگ يافت . بعد از "فيلم هيتلر درون ما" اين فيلم ادامه بازنگري در زمينه شخصيت و موقعيت هيتلر است . كارهاي تئاتري سيبلبرگ هم اين اصول عزاداري را ادامه مي دادند و بسار بحث بر انگيز بودند . عكس ها و تيتر هاي هنري نقاشيهاي "كيفر" هم در اين زمينه حرف زيادي براي گفتن دارند . گستره نقاشي هاي "كيفر" از فضا هاي داخلي دولت نابود شده آلمان نازي تا ملك فردريش هايدر و جنگ نورنبرگ و رودخانه راين را شامل مي شود .
وي در پايان تاثير وقوع جنگ دوم جهاني و شكست آلمان نازي را يكي از مهمترين محرك هاي هنر ي ، هنزمندان اين كشور پس از جنگ دوم جهاني دانست و افزود ، فجايعي كه در اين جنگ توسط نازي ها انجام شد ، چيزي است كه هنرمندان آلماني به طور مرتب به ياد آوري آن مي پرداختند و به اين شكل باعث پالايش ذهني جامعه مي شدند .
گفتني است ، كيفيت ترجمه زبان آلماني حاضر درموزه هنرهاي معاصر تهران بسيار پائين بود ، به شكلي كه بسياري از مفاهيم طرح شده از سوي سخنران درترجه حذف مي شد و كوچكترين اشاره اي به آنها نمي شد. اين سخنراني با حضور معدود مخاطبين اين عرصه برگزار شد .
گزارش جلسه سخنراني گرهارد آرنز در موزه هنرهاي معاصر تهران :
تاثير سياست درهنر آلمان نمايان است
گرهارد آرنز ، منتقد هنر آلماني در موزه هنرهاي معاصر تهران ، به نقد جريان ها و تاثيرات سياست در هنر معاصر آلمان و به خصوص آثار نقاشي گرهارد ريشتر پرداخت .
کد خبر 89242
نظر شما