۱۱ شهریور ۱۳۸۸، ۱۰:۰۴

ضرورت توجه به مبانی گفتگو در اخلاق حرفه‌ای

ضرورت توجه به مبانی گفتگو در اخلاق حرفه‌ای

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: چه یک مهندس باشیم و چه پزشک و چه مدیر و چه کارمند در هر صورت بخش مهمی از کنش ارتباطی ما ارتباط کلامی است و در این ارتباط کلامی گفتگو نقشی مهم و اساسی ایفا می‌کند. اگر ما بخواهیم در صدد بسط اخلاق حرفه‌ای باشیم - که متأسفانه تا کنون نبوده‌ایم - بسیار لازم است که گفتگو را به‌عنوان ارکان هر اخلاق حرفه‌ای جدی بگیریم.

گفتگو اتفاقی در ساحت زبان است اما این عبارت کلان نمی تواند به تمامی معرف گفتگو باشد، چراکه ما اتفاقات زبانی دیگری نیز چون: شعر، علم ، فلسفه و عرفان داریم و بدین رو باید بر خصیصه‌های دیگری برای گفتگو دست گذاشت. برای تعیین مشخصه های گفتگو و تمایز آن با دیگر گستره‌های زبانی می توان آن را در سه محور معرفتی، اخلاقی و وجودی به بررسی نشست

گفتگو به مثابه روشی معرفتی: اس و اساس معرفتی گفتگو این است که " دیگری و خود" به عنوان طرفین گفتگو اشتباه می‌کنند اما این حق را دارند که اشتباه کنند و درباب اشتباهات خود به گفتگو بپردازند. پیش فرض بنیادین معرفتی گفتگو این است که حق مجسم و مجسمه حق جایی موجود نیست و حقیقتهای گوناگون نزد افراد گوناگونی هستند. در این دیدگاه حقیقت، شبکه و منظومه‌ای است که از کنار هم قرار دادن حقایق گوناگون به دست می‌آید و در این میان، گفتگو ابزار مهم و اصلی کنار هم چیدن حقایق متکثر برای بازسازی وحدانیت و هویت حقیقت است. در این فضاست که گفتگوی فردی که خویشتن را حق مجسم و مجسمه حق می‌پندارد چیزی جز حرکت متکلفانه و تعارف منشانه معنی نمی‌دهد. فردی که تنها از آن رو به دامن گفتگو توسل می‌جوید که دیگران را به ساحت حقانیت و هدایت بازگرداند بدون آنکه این نکته را پیش فرض خود گرفته باشد که خودش نیز انسان است و انسان به تعبیری، حوزه ای محدود اما واقف به محدودیت خود است سودی از ماجرای گفتگو نخواهد برد.

اخلاق گفتگو: مقوله اخلاق همیشه و همه جا پس از ظهور دیگری مطرح می شود و این البته پیشاپیش منوط به ظهور "خود" و "فردیت" است. به همین جهت می توان فردیت را در جایی با وجدان اخلاقی و دغدغه‌های ارزشی معادل گرفت و عالی ترین نمود و نماد فردیت را کلنجار رفتن با دغدغه های اخلاقی به حساب آورد.

در گفتگو، "دیگری" و بنابراین معضلات اخلاقی به‌وفور و به‌وضوح یافت می‌شوند و با پررنگ شدن فرد، پرسشهای اخلاقی گستره گفتگو را در بر می گیرند. "دیگری" اگر پرسش اخلاقی نیافریند دیگری نیست و تنها در یک گفتگوی سالم و بهینه "دیگری" به‌تمامی خود را برآدمی عرضه می‌کند. از این عرضه، البته دغدغه ها و حساسیتهای اخلاقی می جوشند و بدین روی ، گفتگو نه تنها معلول پرسشهای اخلاقی که علت آنها نیز به حساب می آید. اگر دیگری دیدگاههای متفاوتی دارد و اگر دیگری در فضای هنجاری خاصی قرار دارد و اگر او حتی در سرمشق گوناگونی جای می گیرد اینها همه به پررنگ شدن "دیگری" و زایش پرسشها و دغدغه های اخلاقی مهم و جدی یاری می رسانند. از این رو، در یک گفت و گوی سالم و بهینه که هم پرسش هست و هم دیگرگون بودن و هم چشم اندازهای متشابه و متمایز ، می توان مقام " اخلاق" را پررنگ یافت.

در این میان اما اخلاق گفتگو اخلاق خاصی است ؛ مشارکت در مکالمه و گفتگو ، تفاهم و همدلی، حضور طرفین گفتگو در وجود یکدیگر، تلاش برای پیشبرد و پیشرفت معرفت و حقیقت و حل گره‌های معرفتی، اعتراف به خطا و اشتباه ، نقادی و پرسشگری، حساسیت نسبت به مغالطات و تناقضات، غلبه بر ابزارگونه دیدن طرفین گفتگو و فراتر رفتن از سیطره و سلطه و عاقبت تلاش جدی برای یافتن طرف جدی گفتگو که دیگرگون باشد و آدمی را نقادی و حلاجی کند، همه می‌توانند هنجارها و ارزشهای یک گفتگوی سالم لقب گیرند؛ هنجارهایی که البته بیشتر وجه سلبی دارند و با توجه به انواع و اقسام گفتگوهای ناقص و معیوب ، بیان شده‌اند.

از پررنگ بودن نقش قدرت و اقتدار در معرفت و همچنین گفتگو بسیار سخن رفته و ماهیت هر گفتگویی با توجه به نقش و نفس اقتدار بررسی شده است اما حق آن است که مفهوم اقتدار با آنچه سلطه و سیطره حاکم بر فضای گفتگو نامیده می‌شود متفاوت است. معنای اقتدار عین فردیت و شخصیت است و همه مضامینی که در فردیت موجودند قابل تعمیم به عرصه اقتدار هستند. اقتدار یعنی آنکه کمال جویی و پیشرفت من به عنوان یک فرد متمایز مهم است و فقط با این تعریف است که اقتدار را می توان به مثابه جوهر زندگی انسان معنا کرد. اما سیطره موجود در گفتگو با مولفه هایی چون ابزاری دیدن طرف گفتگو و تعیین سلسله مراتب میان آنها تعریف می‌شود و بدین سبب قابل تحویل به مفهوم کلان و کلی اقتدار نیست.

این آموزه‌ها برای هر حرفه و فنی که ما در صدد پی‌جویی آنها هستیم لازم و ضروری هستند. چه یک مهندس باشیم و چه پزشک و چه مدیر و چه کارمند در هر صورت بخش مهمی از کنش ارتباطی ما ارتباط کلامی است و در این ارتباط کلامی گفتگو نقشی مهم و اساسی ایفا می‌کند. اگر ما بخواهیم در صدد بسط اخلاق حرفه‌ای باشیم - که متأسفانه تاکنون نبوده‌ایم - بسیار لازم است که گفتگو را به‌عنوان ارکان هر اخلاق حرفه‌ای جدی بگیریم.

کد خبر 940315

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha