یکی از نظریههایی مهم در دهه اخیر در روابط بینالملل سازهانگاری یا برسازندهگرایی (Constructivism) است، که نه تنها از نظر فهم نوینی که به ما از روابط بین الملل در بعد محتوایی آن میدهد اهمیت دارد بلکه از این نظر که در عین حال تلاشی است در حوزه فرانظری، اهمیت ویژهای دارد.
این نظریه از نظر مباحث فرا نظری در "میانه" طیف طبیعتگرایان/اثباتگرایان از یک سو و پسا ساختارگرایان از سوی دیگر و در مباحث محتوایی روابط بینالملل در "میانه" دو بخش جریان اصلی یعنی واقعگرایی و لیبرالیسم قرار میگیرد.
الکساندر ونت یکی از مهمترین نظریهپردازان این رویکرد فکری است. در این نوشتار به بررسی اندیشه ونت در باب آینده نظریهپردازی در روابط بین الملل میپردازیم.
ونت معتقد است که حوزههای گوناگون علوم بر نظریهپردازی در روابط بین الملل تاثیر میگذارد و این حوزه از حوزههای دیگر علوم تاثیر پذیرفته است.
ونت میگوید که "نظریه بازی" قابل تقدیر است. این نظریه یکی از شایستهترین و مؤثرترین زمینه مشارکت دانشمندان علوم اجتماعی در فهم ما از جهان اجتماعی به شمار میرود. اما من نگران این هستم که رویکردهای اقتصاد محور به صورت هژمون در آیند و سایر اشکال تفکر را تحت تاثیر و هجمه خود قرار دهند.
ونت معتقد است که بزرگترین چالش برای همه اساتید و پژوهشگران این است که آنها در میان سالی قرار دارند و هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارند.
این موضوع یکی از دلایلی است که من به سوی سازهانگاری روی آوردهام. البته این به معنای این نیست که به سایر مسایل توجه نخواهم کرد. به عنوان مثال، موضوع ابعاد و جنبههای کوانتم در علوم اجتماعی مورد توجه من قرار خواهد داشت و در حال مطالعه و بررسی این موضوع هستم.
علم روابط بین الملل با رهیافتهای گوناگونی مواجه است و دانشجوی این رشته ممکن است نتواند رهیافتی را برگزیند و این سوال مطرح است که با وجود این مساله آیا روابط بین الملل وارد بحران هویت خواهد شد؟
ونت در این زمینه اعتقاد دارد که روابط بین الملل با توجه به این مساله وارد زمینههای گوناگونی شده است. اما این مساله به بحران هویت در این رشته نخواهد شد. رویکردها و جهتگیریهای، بعضا متفاوت، در روابط بین الملل وجود دارد و در مواقع خاص میتوان از هر رویکرد چیزی آموخت.
ونت معتقد است که هیچ چیز قابل پیشبینی در روابط بین الملل وجود ندارد. او تاکید میکند که در این موضوع باید میان نظریههای علمی و پیشبینی تاریخی تفکیک قایل شد. همواره ایدهها و حوادثی وجود دارد که هیچ کس قادر به پیش بینی آن نیست؛ چرا که زندگی اجتماعی فی نفسه باز فرجام است.
به اعتقاد ونت هر تعمیمی که در زندگی اجتماعی صورت میگیرد معطوف به گذشته است و این تعمیم مربوط به آینده نیست و همین موضوع است که زندگی را جذاب میکند.
ونت معتقد است که سازهانگاری قابلیتهایی دارد که سایر نظریهها فاقد آن هستند. او میگوید که امیدوار است که نظریه کوانتوم بتواند چتری را ایجاد کند که بتواند همه مسایل را زیر پوشش قرار دهد. اما همین چشماندازی که من از کوانتوم بیان میکنم نمیتواند به ما این امکان را بدهد که آینده را با قطعیت و قوت پیشبینی کنیم.
نظر شما