وی تصریح کرد: مسئولان فرهنگی و ادبی سرخوشند که نام شاعران را در روزهای گوناگون خرج می کنند و نامگذاری با کلی پز و بالندگی که مثلا ما به فکر ادبیات و فرهنگ خود نیز هستیم؛ اما به تبع آن، اهالی دلسوزتر و عزلت نشین تر، هوشیارانه در می یابند که دوره سوء استفاده از این نام هاست.
این منتقد ادبی افزود: در اینکه تمام رسانه های ما اعم از صدا و سیما و روزنامه ها، پر از برنامه های سرگرم کننده، خانواده، سیاست، اقتصاد، ورزش و...است، تردیدی نیست؛ ولی هر از گاهی،
دو سخنرانی مفید و بعضا بحث و تبادل سطحی درباره مسائل گوناگون ادبی، چاشنی می شود!آبان تاکید کرد : در این میان جای خالی شخصیتهای اندیشمند، پژوهشگر و ادیب واقعی تا حدود بسیار زیادی خالی است.
گوته و تاگور در حسرت حافظ
وی افزود: وقتی شاعرانی مثل "گوته" و "تاگور" حسرت سرزمین "حافظ" و شعرای او را می کشند؛ وقتی به ادعای خیلی ها کنار قرآن، "دیوان حافظ" قرار می گیرد؛ وقتی این همه آثار گذشتگان و امروزیان درباره "حافظ" نوشته شده است؛ وقتی در کشورهای دیگر، نام حافظ و ذکر ابیاتی هر چند مغلوط از او بر سر زبانهاست، آیا مسئولان فرهنگی و رسانه ای توانسته اند حافظ را برای نسل جدید، از طریق تریبونهای انحصاری و در اختیار، معرفی کنند؟
آبان خاطر نشان کرد: متاسفانه مسئولان امر برای معرفی، تفسیر و تزریق افکار و ارزشهای نهفته در اشعار بزرگانی چون عطار، سنایی، مولانا، سعدی، حافظ و حتی شاعران معاصر تاکنون نتوانسته اند کاری انجام دهند.
وی افزود: به عقیده من در "حافظ شناسی" کاری در خوری انجام نشده است.
زبان و ادبیات فارسی مهجور است
آبان تصریح کرد: آنچه جای تاسف دارد، این است که در این سالها، رشته "زبان و ادبیات فارسی" چه در دبیرستانها و چه در دانشگاهها، سرکوفت می خورد و مهجور مانده است.
وی افزود: جای سئوال است که چه خیانت و جنایتی رخ داده که دانشجوی ادبیات با شرمندگی و اظهار عجز، رشته تحصیلی اش را در جامعه به زبان می آورد؟
آبان ادامه داد: چه کسی یا کسانی مسئول این خودخوری، خودسانسوری و خودکم بینی هستند؟ آیا صرف چند واحد "حافظ" در دانشگاه و چند غزل در طی دبیرستان، می تواند دین این شاعر بزرگ را ادا کند؟
وی تصریح کرد: بر سر ادبیات این مرز و بوم چه آمده که جهان باید برابرش تعظیم کند، اما شاعر ما باید از بسیاری شاعران کوچه و بازاری و مثلا آوانگارد خارجی تقلید کند و داستان کلاغ و کبک روی دهد؟!
قطار مولانا و قطار حافظ
علی آبان افزود: بسیار شادیم که استان فارس در منطقه ای قرار گرفته که در طول تاریخ از کشور عزیز ایران جدا نشد تا خدای ناکرده مثل خاقانی، نظامی و مولوی در کشور دیگری قرار بگیرد.
وی خاطر نشان کرد: ترکیه "قطار مولانا" راه اندخت و در جهان فریاد که مولوی مال ماست و ما نیز یک حرکت مثلا غافلگیرانه کرده و یکی دو همایش برگزار کردیم!
این منتقد ادبی افزود: حالا هم خوشحالیم که "قطار حافظ" در جهان راه نیفتاده تا حرکتی دیگر داشته باشیم و با فریاد، اعلام کنیم که حافظ مطلقا مال ماست و همین!
وی تاکید کرد : این غفلتها - آگاهانه یا ناآگاهانه - ناخوشایند و موجب نکوهش آیندگان و امروزیان است.
این استاد دانشگاه افزود: مسئولیت و تکلیف اصلی بر عهده صاحبان رسانه ها به ویژه رسانه های تصویری است که کمی از درآمدزایی صرفنظر کنند و بدون واهمه از "حافظ" به روح، ذوق، اخلاق و فرهنگ جامعه بیندیشند.
علی آبان (شفایی) تصریح کرد: حافظ! دلتنگ مباش از این بازی های کودکانه و غافلانه؛ خوشا به حال تو که بیداری و ما آسوده خوابیم... و به قول دکتر رعدی آذرخشی :
حافظا! فردا به ری برگردم از شیراز تو کاش پروازم شکوهی داشت چون پرواز تو
ما در این قرنیم و گوشی نشنود آواز ما از فراز هفت قرن آید به گوش آواز تو
علی آبان شاعر غزلسرای معاصر و مولف کتابهایی از جمله "ساعت نه و ربع به عقربه آویخته می شوم"، "پنجشنبه ها با تو"، " از کوچه تا پرواز " در نقد، بررسی و گزینش اشعار فریدون مشیری و ... است.
نظر شما