محمود ۴۳ ساله ساکن منطقه حیدریه استان نجف اشرف، تعمیرکار وسایل الکترونیکی و سیم پیچی است. ایشان تا جایی که به یاد دارد از کودکی یتیم بوده است. پدرش پیش از تولدش از دنیا می رود و تربیت و رشدش به عهده مادرش بوده است. تا کلاس ششم ابتدایی در مدرسه تحصیل کرده و پس از آن مشغول به کار و نان آوری شده است. با نگاه کردن به دست بزرگترها و استادکاران برق و سیم پیچی، به مرور این فن را یاد می گیرد؛ در زمان اشتغالش بوده که به اجبار به ارتش فراخوانده و در سال های بعد، از فراریان ارتش صدام محسوب می شده است.
او از زمانی که خودش را شناخته تا پایان حکومت صدام، از جمله بلدچیان مسافران کربلا بوده است. محمود، مسافران قاچاقی کربلا را که پنهان از دید ماموران صدام، مسافرت می کردند، با همراهی دوستان دیگرش در شهر محل سکونت خود، تحویل می گرفته و بخشی از مسیر را هم، از راه شط و با قایق طی می کرده است. 
وی اینک، بخشی از ساحل یک رودخانه را نشان می دهد که پرچمی بالایش نصب شده و می گوید محل شهادت تعدادی از زائران و بلدچیانی است که با گلوله نیروهای صدام شهید شده اند.
پس از تصادفی که محمود با ماشین داشته، دچار معلولیت در پایش شده و دیگر مثل سابق، زائران کربلا را جا به جا نمی کند؛ ضمن این که دیگر، شرایط این روزها، شرایط دوران صدام نیست و زائران می توانند بدون ترس از گلوله بعثی ها به کربلا بروند. بنابراین، تعمیرکار و آپاراتچی شهر کفل منطقه حیدریه، سر راه زائران پیاده اربعین می نشیند و لوازم الکترونیکی و برقی شان را تعمیر می کند. 
او با وجود معلولیتی که در ظاهر دارد، می گوید اگر نتوانم به زائران امام حسین (ع) خدمت کنم، احساس نقص عضو میکنم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha