به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد مجموعه داستان فارسی بخند نوشته سپیده سیاوشی، عصر روز دوشنبه 19 تیرماه با حضور میترا الیاتی و پدرام رضاییزاده در فرهنگسرای رسانه برگزار شد.
در ابتدای این نشست، الیاتی با اشاره به شیوه نگارش داستانهای این کتاب اظهار کرد: سیاوشی در داستانهایش سعی کرده است که سپیدخوانی را در بطن نگارش داستانهایش به کار بندد. نظر من این است که این شیوه با مهارت زیادی از سوی او به کار رفته است، اما حس میکنم گاهی در این موضوع زیاده روی شده است و به نوعی تعمدا خواسته شده که خواننده برای یافتن اطلاعات پنهان در داستان دست به حدس و گمان بزند.
وی افزود: داستانهای این مجموعه هم در زمره آثار موفق و هم در زمره آثار فقیر تقسیمبندی میشود، اما همه آنها به نظر من دارای بستر مشترک هستند و همگی با نثری ساده نوشته شده و فاقد پیچیدگیهای روایی هستند.
نویسنده مجموعه داستان «کافه پری دریایی» ادامه داد: سیاوشی در تمام داستانهایش سوژههای معاصر و شهری را انتخاب کرده است و لحن داستانهای او نیزهمگی در حال وهوای هم هستند؛ تا جایی که به نظر میرسد اگر عنوان داستانها را کنار بگذاریم، لحن واحدی را از آنها میشنویم.
الیاتی در ادامه به حضور نداشتن نویسنده در داستانها اشاره کرد و گفت: او در داستانهایش شخصیت را در موقعیتهای خطیر داستانی قرار میدهد و به نظر میرسد این موقعیتها را در قالبی رئال خلق میکند. از سوی دیگر او در این آثار دست به واژهسازی نمیزند، ولی با این حال برخی درونمایههای مشترک را در همه داستانهایش روایت میکند.
به گفته این نویسنده، داستانهای مجموعه مورد نظر، همگی به جز یکی به شیوه منِ راوی نوشته شده و به جز یک داستان که در ماضی ساده روایت میشود، مابقی در زمان حال نگارش یافته است.
الیاتی ادامه داد: متن داستان باید به نوعی رابطه علت و معلولی میان شخصیتها ایجاد کند، اما تکلیف این رابطه در بسیاری از داستانهای سیاوشی مشخص نیست. شاید نویسنده سعی داشته سپیدخوانی کند، اما معنای این کار را با پنهان کردن تفکر حاکم بر داستان اشتباه گرفته است و به همین خاطر این خلاء در داستانهای او مشخص است.
در ادامه این نشست، پدرام رضایی زاده نیز در سخنانی با اشاره به اینکه مجموعه داستان «فارسی بخند» مجموعه داستانی است با داستانهای خوب و البته معمولی و بد، گفت: برخی معتقدند نویسندگان امروز ما یا از دل یک کارگاه داستاننویسی متولد میشوند و یا از روزنامهنگاری؛ که البته فعلیت بخشیدن به این موضوع نیز به همین سادگی نیست.
وی افزود: در کارگاههای داستاننویسی، نویسندگانی متولد میشوند که مینویسند برای اینکه داستاننویس شوند و یا بمانند. بنابراین آثار آنها همگی بینقص، اما مکانیکی و بدون روح است، ولی دسته دوم با «خون» و «آن» داستاننویسی مینویسند و به نظر من سیاوشی از جمله این گروه از نویسندگان است.
نویسنده مجموعه داستان «مرگ بازی» افزود: سیاوشی اگرچه در آثارش داستانهای کارگاهی هم دارد، اما بسیاری از داستانهایش خالی از روح نیست؛ هرچند که ممکن است برخی از آنها را نپسندیم.
وی تاکید کرد: در اوایل دهه 70 به بعد ما در داستانهایمان شاهد شخصیتهایی معمولی بودیم که علیه مردان و شخصیتهای مردانه قیام میکردند، اما سیاوشی در داستانهایش زنانی را ترسیم کرده که خوب حرف میزنند و گذشتهای دارند که از آن احساس پشیمانی میکنند. این یعنی ظهور نویسندهای که سعی دارد با بقیه متفاوت باشد.
نظر شما