۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۲:۲۸

گفتگو با نویسنده «منِ این نسل»؛

نسل سوم انقلاب میراث‌دار انبوهی از سوالات بی‌پاسخ

نسل سوم انقلاب میراث‌دار انبوهی از سوالات بی‌پاسخ

نویسنده کتاب «منِ این نسل» با بیان اینکه «در بیش از سه دهه اخیر، استدلال‌ها و حرف‌ها و منطق نسل اول و دوم انقلاب در مراکز و رسانه‌های رسمی و غیررسمی بازگو و شنیده شده است» کتاب خود را تجربه زیسته فرهنگی یک جوان نسل سوم انقلاب در دهه 60 و 70 می‌داند و می‌گوید: این نسل میراث‌دار سوالاتی است که از نسل قبلش همچنان بی‌پاسخ مانده و من هم تلاش کردم در این کتاب انتقادها و انزجارهای درونی و نهادینه شده در اذهان نسل جدید را روایت کنم.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و ادب: محمدرضا اسدزاده در سال 2008 برنده جایزه ادبی در سال پایتخت فرهنگی جهان اسلام در باکو شده است. پس از انتشار 6 کتاب از سال 1382 تا امروز، «منِ این نسل» هفتمین اثر او است. این نویسنده از سال 1374 تا امروز در نشریات و مطبوعات مختلف فعالیت داشته و از جمله شاگردان مرحوم نادر ابراهیمی بوده است. اما در میان 6 اثر منتشر شده از او، «من این نسل» اثری ادبی، انتقادی با رویکردی متفاوت است که در کشور آذربایجان، باکو منتشر شده است. «منِ این نسل» که با زبانی ادبی به نقد اجتماعی جامعه و به موضوع رویارویی و گفتگوی دو نسل اول و سوم انقلاب می‌پردازد، در 170 صفحه منتشر شده است. در این کتاب که طی چهار فصل و در قالب روایت ادبی نگاشته شده است، نویسنده به مسائلی چون تظاهر کردن، خشونت، آزادی، دینداری، ادبیات و دوستی از نگاه نسل جدید برای نسل انقلاب توجه می‌کند. گفتگوی مهر با محمدرضا اسدزاده درباره  کتاب «منِ این نسل» را می‌خوانید:

چه شد که تصمیم گرفتید کتاب «منِ این نسل» را در کشور دیگری منتشر کنید؟

فضای بسته و ممیزی‌های کلافه‌کننده وزارت ارشاد در یک دهه گذشته باعث شد، با توجه به اینکه قبلاً چند سالی در باکو کار فرهنگی کرده بودم با مشورت و آشنایی‌هایی که داشتم، کتاب را توسط یکی از دوستان در  باکو چاپ کنم. امروز دیگر فضای جهانی نشر تغییر کرده است. نویسنده پیشرو نیازی به مجوز وزارت ارشاد ندارد. هر کسی می‌تواند کتابش را در وبلاگ یا سایت شخصی یا در فضای مجازی به صورت‌های مختلف منتشر کند. حتی می‌تواند در هر نقطه‌‎ای از جهان کتابش را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. فضای ارتباطات نشر، این دیوارهای گذشته را شکسته اما اداره کتاب وزارت ارشاد ما با تغییر و تحولات روز هماهنگ و همراه نشده است. ذهنیت ممیزها هم توجهی به جهان پیش رو ندارد. البته من در فضای کنونی وزارت ارشاد تمایل دارم که این کتاب را در ایران هم منتشر کنم و پیگیر آن هم هستم.

این کتاب حاصل چه فضایی بوده است؟ چه شد که این موضوع را با وجود حساسیت‌هایی که دارد، انتخاب کردید؟

این کتاب، حاصل یک تجربه زیستی بود. من در محله شهرک غرب تهران و در فضایی که نسل جوان‌های متفاوت داشت، بزرگ شده‌ام. فضایی که اصولاً یک تجربه خاص از زندگی در پایتخت را دربرمی‌گیرد. از طرفی خود من، متعلق به گروه اول نسل سوم انقلاب هستم. نسلی که پایان جنگ و تحولات اجتماعی پس از آن تا امروز را از نزدیک لمس کرده است. اختلال‌ها، اختلاف‌ها و تضاد‌های نسلی و طبقاتی و ایدئولوژیک را از نزدیک لمس کردم.

حالا به عنوان فرزندی که در بین این طبقه اجتماعی پایتخت بزرگ شده و با وجود اعتقاداتی که نسبت به جهان، انسان و جامعه داشته و دارم، چگونه می‌توانم از کنار این همه تضادی که دهه 60 و 70 با آن روبه‌رو بوده، راحت بگذرم؟ «من این نسل» تجربه زیسته فرهنگی در دهه 60 و 70 پس از انقلاب است. حاصل اعتقاد و باورهایی که داریم و تضادهایی که می‌بینیم. نسل جوان پس از انقلاب ما پر از این تضادهاست. پر از سوالاتی از نسل قبل از خود که همچنان بی‌پاسخ مانده است. پر از انزجار و انتقاد از رفتارهایی که با فطرت و با وجدان انسانی سازگاری ندارد. تلاش کردم تا این انتقادها و انزجارهای درونی و نهادینه شده در اذهان نسل جدید را روایت کنم. یک نوع گفتگوی صمیمانه و دوستانه با آدم‌های رادیکال و معتقد جامعه ماست که با منطق تندروی، هیچ مرزی را برای تعامل و تفاهم باقی نگذاشتند. شاید بشود گفت نقد فضا و آدم‌های رادیکال است.

فکر می‌کنید چقدر این روایت کامل بوده یا چقدر توانستید به عمل مشکلات نسل جدید با نسل گذشته بپردازید؟

روش من استقرایی بوده است. از قالب روایت در گونه‌های مختلفش بهره گرفتم. از یک جزئی یا چند جزئی نتیجه‌ای را گرفته‌ام که در متن جامعه عینیت دارد. ممکن است به قول دوست گرامی و نویسنده ارجمندم جناب رضا امیرخانی نتوانسته باشم در رفتارهای غلط نسل رودررویم، کنکاش عمقی کنم اما نماهایی متفاوت از کردار و رفتارشان را با بیان ادبی به تصویر کشیده‌ام. حالا اینکه چقدر موفق بودم، خواننده باید بگوید.

دو  ضعف در کار جدی دیده می‌شود. یکی اینکه چرا این‌قدر با کلمات بازی کرده‌اید تا مفهوم را برسانید؟ دوم چرا اجازه ندادید طرف مقابلتان که از نسل گذشته است، در مقابل شما جواب بدهد؟ فقط یک سویه از نسل جدید حرف زده‌اید.

بله. هر دو عمدی بوده است. اولی به این دلیل که خیلی حرف‌ها هست که ساده گفتنش تبعات سنگینی دارد. این روش را از استادم نادر ابراهیمی یاد گرفتم. می‌گفت مفاهیم زمانه را که به هزار دلیل نمی‌شود، رک و شفاف گفت، در لفافه بگو. او که باید بفهمد، می‌فهمد. کتاب نثر ادبی است. گونه‌های مختلف نثر به کار گرفته شده. مفاهیم ارایه شده هم در جامعه ما با حساسیت‌های خاص خود روبه‌روست. اما درباره دومین سوالتان باید بگویم که این هم عمدی بوده است. مخاطب در همه این سال‌ها از مراکز و رسانه‌های رسمی و غیررسمی و از متن جامعه، همه استدلال‌ها و حرف‌ها و منطق نسل اول و دوم انقلاب را شنیده است. حالا می‌خواستم یک طرفه از نسل خودم بگویم و نگاه نسل جدید را پیش روی آنها بگشایم. شاید در کتاب دیگری، حرف‌های نسل انقلاب را برای نسل جوان نوشتم. اما اینجا خواستم از آنچه در دل و قلب نسل خودم بود، بگویم.

از زنده‌یاد نادر ابراهیمی چقدر تاثیر گرفتید؟

من واقعا از نثر دو نفر خیلی جدی تاثیر گرفتم. یکی آثار استاد خرسند است و دیگری آثار نادر  ابراهیمی. با هر دو نفر از نزدیک حشر و نشر داشتم و کارهایم را برایشان می‌خواندم و آنها اشکالاتم را می‌گفتند. وقتی بخش‌هایی از کتاب را نوشته بودم، استاد نادر ابراهیمی، خیلی نکات به من گفت. یکی این بود که سعی کن واژه‌سازی کنی. مثلاً یادم هست کلمه «پارک» را کرد «باغ ملی»، یا مثلا می‌گفت به جای جنگ از کلمه ستیز استفاده کن. استاد نادر می‌گفت طوری بنویسید که ساده باشد و پر ابهام. نثر‌های خودش را ببینید مبهوت می‌شوید. بعد پیشنهاد داد که یک بخش اضافه کنم و با نسل انقلاب نامه‌نگاری کنم. بخش چهارم کتاب که با عنوان «آموزه‌هایی برای پاسداران فرهنگ» است، همین نامه‌نگاری است. خدا بیامرزد ایشان را گفتند که برو مدل پایانی «یی بار دیگر شهری که دوست می‌داشتم» را بخوان و مدل‌سازی کن. بعد استادم پرویز خرسند بود که به من یاد داد چگونه مفاهیم را تخیل کنم و بعد به نثر تغزلی تبدیلش کنم. خیلی جاهای کتاب را کسانی می‌فهمند که با نثر تغزلی آشنا باشند. مثلا ایشان گفتند برو آثار شاهرخ مسکوب را بخوان. برو آثار نفیسی را بخوان. من این کتاب را طی این 13 سالی که منتشر نشد، قریب به 20 بار خوانده‌ام و بازنویسی کرده‌ام.

نوشته‌اید که کتاب 1377 تمام شده، چرا این‌قدر دیر منتشر شده است؟

قصه‌اش طولانی است. بماند. ولی دیر منتشر شدنش خیلی در استحکام و قوت گرفتن کار کمکم کرد. خیلی مزایا برایم داشته که بگذریم. اگر قوتی در نثر کتاب هست، نتیجه همین است.

چرا داستان و قصه را برای قالب کتاب انتخاب نکردید؟ چون خیلی به نثر، اقبال عمومی وجود ندارد.

البته من قصه نویس و داستان نویس نیستم و بیش‌تر تلاش کرده‌ام در حوزه نثرنویسی کار کنم. اما واقعیت این است که اقبال به نثر وجود دارد. درست است که نسبت نثر ادبی به قالب قصه و داستان در جامعه ما، مثل نسبت تئاتر می‌ماند به سینما. تئاتر خیلی خاص الخاص است. شما آثار نثر را بررسی کنید بیش‌تر مورد اقبال خواص است. حالا این وضع حاکم بر مخاطب نثر ادبی ماست. خیلی‌ها هم اساساً با این قالب مخالف هستند. باز مشکل دیگری هم در حوزه نثر ادبی داریم که مرحوم گلشیری می‌گوید: نثر ادبی ما با جوانمرگی روبه‌روست. این یک واقعیت بوده و هست. شما ببینید اکثر آثار برتر نثرنویسان معاصر به همان آثار نخستین آنها برمی‌گردد. این البته بحث مشروحی لازم دارد.

گفتید از گونه‌های گوناگون نثر در «من این نسل» استفاده کردید. چطور؟

کاربرد نثر بیش‌تر در توضیح واقعیات و بحث درباره اندیشه‌ها و نظرات است. من تلاش کردم برای توضیح این واقعیت آنجا که لازم بوده از نثر روایی و داستانی حقیقی یا اختراعی را به طریقی بیان کنم که جذاب باشد. آنجا که فضا می‌طلبیده از گونه استدلالی بهره‌برداری کنم. این نثر، بخردانه و ذهنی است و کاربرد آن ترغیب خواننده به باورداشت چیزی است مانند «سیر حکمت در اروپا» اثر محمدعلی فروغی یا «اسلام‌شناسی» اثر علی شریعتی. آنجایی که دلم می‌خواسته، فضا را نمایشی کرده‌ام. مثل یک نمایشنامه. هر جا هم طلبیده از نثر کنکاشی استفاده کردم. مثل مقاله‌های جُنگ‌های ادبی و کتاب‌هایی درباره تفکر مذهبی. حتی جاهایی دوست داشتم مدل اثر فیه مافیه مولانا کار کنم. ولی خلاصه نخواستم در یک گونه بماند. نمی‌دانم چقدر موفق بوده‌ام. این را دیگران باید بگویند.

کار بعدی که در دست انتشار یا نوشتن دارید، چیست؟

یکی مجموعه مقالات فرهنگی در نقد فرهنگ و اخلاق است با عنوان «روشنفکر خوب، روشنفکر مرده است» که زیر چاپ است. دو مجموعه دیگر هم در قالب و فضای من این نسل در دست نگارش دارم.

کد خبر 2220914

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha