به گزارش خبرنگار مهر، شیوه ورود کالابرگ به اقتصاد ایران، داستانی نه چندان قدیمی است، داستانی که شاید شدت گرفتن آن به زمان جنگ برمیگردد. زمانی که کشور با محدودیت تولید و واردات کالا مواجه بود و چارهای جز این نداشت که کالاها را به صورت سهمیه در اختیار مردم قرار دهد. از شیر و گوشت گرفته تا روغن و قند و شکر، همه و همه از سوی دولت، سهمیه بندی شده بود، قیمتگذاری میشد و به میزان محدودی در اختیار قرار میگرفت.
مردم حتما آن روزهایی را به خاطر میآورند که برای گرفتن یک بطری شیر و حتی نان، باید یک روز کامل را در صف میماندند تا کالای مورد نیاز خود را بتوانند تهیه کنند. بنابراین، شاید هر یک از اعضای خانواده باید حداقل یک روز در هفته را به کار در صف ماندن اختصاص میدادند تا بتوانند مایحتاج خود را تامین کنند. این گونه بود که پای کالابرگ به اقتصاد ایران باز شد.
نحسی سیزده این بار برای کالابرگ
بعد از عملیاتی شدن توزیع کالابرگ که آن روزها به اسم کوپن مرسوم بود، دولتهای مختلف که بر سر کار آمدند، سیاست توزیع کالا در قالب کالابرگ را دنبال کردند و دورههای ارایه کالابرگ به مردم، به سیزده دوره رسید. اما گویا عدد سیزده که همواره در تفکرات عامه از آن به عنوان عدد نامبارک و به اصطلاح "نحس" وجود داشته است، این بار برای کالابرگ هم عدد نامیمونی بود و تا شمار مراحل توزیع کالابرگ به سیزده رسید، ارایه کالا در قالب آن متوقف شد.
گزارشهای میدانی مهر از مردم نشانگر این است که هنوز، تعداد زیادی از کالابرگهای مرحله سیزدهم در دست مردم باقی مانده است و آنها همچنان این کالابرگها را حفظ کردهاند تا شاید، روزی فرا رسد که دولت باز هم کالایی را در قالب کالابرگ در اختیار مردم قرار دهد. انتظاری که شاید با اجرای قانون هدفمندی یارانهها، چندان قابل دسترس نباشد.
در این میان البته مسئولان دولتی همچنان اعتقاد دارند که اقتصاد ایران باید روزی از اقتصاد یارانهای و به اصطلاح کوپنی خارج شده و کالاها با قیمت رقابتی و کیفیت مناسب در اختیار مردم قرار گیرد؛ نه اینکه بازار سیاهی برای خرید و فروش کالابرگ و کالاهای کالابرگی در کشور فراهم شود.
کوپنفروشان: بازار خرید و فروش کوپن کساد است
کم کم البته بساط کوپن فروشان و خریداران آن از مردم نیز برچیده شده و شاید یکی از شغلهای کاذبی که در این میان وجود داشته، از بین رفته است. یکی از خرید و فروشکنندگان کوپن که چندسالی است که معمولا در میدان هفتتیر یا چهارراه ولیعصر به خرید و فروش کوپن و بن فروشگاههای زنجیرهای میپردازد به خبرنگار مهر میگوید: چند ماه پیش وقتی که اعلام شد که کوپن دیگر اعلام نمیشود، مردم برای فروش کالابرگهای خود هجوم آوردند، اما افرادی که در بازار به این کار مشغول هستند، از خرید کالابرگها امتناع کردند.
وی میافزاید: وقتی وضعیت اعلام این کالابرگها نامشخص است، به طور قطع دیگر نمیتوان بر روی خرید و فروش آنها حساب باز کرد. البته دولت هم به درستی اعلام نکرده است که آیا کالا با کوپن اعلام میکند یا خیر.
یکی دیگر از این کوپن فروشان به مهر میگوید: الان زمان خوبی برای خرید کوپن با قیمت مناسب از مردم است، چراکه برخیها تصور میکنند که دولت دیگر کالاهای کوپنی اعلام نمیکند.
یکی دیگر از کوپنفروشانی که حوالی میدان آزادی ایستاده است، اظهار میدارد: خرید و فروش کوپن دیگر سود ندارد و ما هم اکنون فقط بنهای کالای نیروهای مسلح و فروشگاههای زنجیرهای را میخریم و میفروشیم.
وی میافزاید: البته ممکن است با هر تنشی در بازار، دولت باز هم قند و شکر و برنج و روغن اعلام کند. هیچ چیز معلوم نیست. او میگوید: الان دیگر خرید کوپن ریسک است، برخی همکاران البته همچنان کوپن هم میخرند؛ ریسک است؛ اما بالاخره کاسبی ریسک هم دارد.
مردم: کالابرگ را برای آسیبپذیرها حذف نکنید
اما باید در این میان نظر مردم را هم جویا شد، چراکه باید اقدامی که در رابطه با مردم است، از آنها نظرخواهی شود. در این میان برخی مخالف و برخی موافق با اعلام کالای کوپنی هستند. وقتی نظر آقایی میانسال را جویا میشویم میگوید: برای دریافت کالابرگ چند روز از وقت کار و زندگیام را در اداره پست سپری کردم و در صف طولانی ایستادم تا کالابرگ مرحله سیزدهم را دریافت کنم، اما اکنون دولت میگوید که نمیخواهد کالای کوپنی اعلام کند.
وی میافزاید: کالای کوپنی باید توزیع شود چراکه مردم حداقل میتوانند بخشی از قند و شکر و روغن مورد نیاز خود را دولتی دریافت کنند، حالا اگر کوپن برنج اعلام نشود، مردم نگرانی ندارند، چراکه معمولا برنج عرضه شده کیفیت چندانی ندارد، اگرچه مردم به همان میزان اندک و کیفیت متعادل نیز احتیاج دارند.
او میگوید: دولت نباید به یکباره کوپن را بردارد، بلکه باید حداقل به اقشار آسیبپذیر جامعه کالای کوپنی توزیع کند.
خانمی دیگر نیز میگوید: یک خانوار 5 نفره یا 6 نفره، حداقل میتوانستند با روغن کوپنی، بخشی از ماههای سال را کالا در اختیار داشته باشند، اما اکنون که چند ماه گذشته است، خبری از اعلام کالابرگ نیست.
وی میافزاید: اعتقاد به این ندارم که همه مردم باید کالای کوپنی دریافت کنند، اما حداقل باید بخش کوچکی از جامعه که نیاز به میزان اندک کالای کالابرگی دارند، مورد حمایت قرار گیرند. او میگوید: الان تکلیف را نمی دانیم که آیا کالابرگها را نگاه داریم یا بفروشیم.
اما مهدی غضنفری، وزیر صنعت، معدن و تجارت هم در مورد توزیع کالاهای کالابرگی نظری دارد. او میگوید: کالابرگ در واقع نوعی یارانه کالایی بوده که دولت به مردم پرداخت میکرد؛ ولی بعد از این که یارانهها به صورت مستقیم از طریق هدفمند شدن به مردم داده میشود، قرار بر این است که به طور کلی سیستم کالابرگ جمعآوری شود.
وی میافزاید: به طور کلی با اجرای طرح هدفمند شدن یارانهها باید با سیستم کالابرگی خداحافظی کنیم؛ زیرا این سیستم برای زمان خاصی طراحی شده و موقت بود که آن دوران سپری شده است.
غضنفری البته دیدگاه دیگری هم دارد. او معتقد است که سیستم توزیع کالابرگ یک ابزار برای تنظیم بازار است و اگر یک روزی دولت علاقه مند باشد تا نرخ برخی از کالاها را کنترل کند، میتواند از طریق کالابرگ این کار را انجام دهد. البته این طرح به دلیل این که باید بخشی از هزینه های قیمت کالا را دولت بپردازد، هزینههای خاص خود را دارد.
باقی ماندن 60 کالابرگ دیگر از مرحله سیزدهم
با شمارش کالابرگهای باقی مانده از مرحله سیزدهم به این نتیجه میرسیم که هنوز 60 کالابرگ باقی مانده و دولت هنوز هیچ تصمیمی را در رابطه با آن اعلام نکرده است، اما رفتارش نشانگر این است که حداقل قصد ندارد به این زودیها کالای کالابرگی توزیع کرده و مردم را به این امیدوار کند که ممکن است روزی باز هم، کوپنها به درد آنها بخورد.
آخرین باری که ستاد بسیج اقتصادی کالابرگ اعلام کرد، سهمیه روغن با کالابرگ 503 شهری بود که مجدد در آبان ماه تصمیم گرفت که آن را تمدید کند. بر این اساس، کالابرگ روغن نباتی شهری استانهای آذربایجان شرقی، خراسان رضوی و جنوبی، مازندران، بوشهر، قم، هرمزگان، یزد و کرمان تمدید اعتبار شد؛ اما بعد از آن، دیگر خبری نشد.
انحلال ستاد بسیج اقتصادی
منابع آگاه در وزارت صنعت، معدن و تجارت از انحلال ستاد بسیج اقتصادی به زودی خبر میدهند، حتی برخیها میگویند که این ستاد در حال تحویل دادن اتاقهایی است که در اختیارش ستاد بوده است؛ ستادی که روزی در دولت، برو و بیایی داشت. روزهایی که این ستاد در زمان جنگ، یکی از سازمانهای استراتژیک وزارت بازرگانی به شمار میرفت و بار توزیع کالاها را در جامعه به دوش میکشید.
در واقع، روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بعد از اینکه حادثه گروگانگیری در سفارت امریکا اتفاق افتاد، دولت کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا ایران را تهدید کرد که اگر گروگانها را به سرعت آزاد نکنید، کل تجارت خارجی با ایران را معلق میگذاریم. آن روزها بود که در شورای انقلاب و دولت وقت، این موضوع مورد بررسی قرار گرفت و ایدههایی برای مقابله با این تهدید آمریکا مطرح شد.
بر این اساس، قرار بر این شد که برای جلوگیری از آسیب احتمالی از تحریم آمریکا ستادی تشکیل شود. این ستاد که بعدها به عنوان بسیج اقتصادی نام گرفت، به دستور شورای انقلاب تاسیس شد. این ستاد چند بخش داشت، بخشی از آن مربوط به روشهای تبلیغاتی و سیاسی بود که باید در مقابل فشارهای روانی تحریم تدابیری اتخاذ میکرد و بخش دیگر، مربوط به حوزه اقتصاد بود.
به هر حال، هم اکنون در دولت دهم، همزمان با اجرای قانون هدفمندی یارانهها، دولت قصد دارد بساط ستاد بسیج اقتصادی را برچیند و معتقد است که دیگر نیازی به این ستاد ندارد اما باید دید که آیا کارکرد تنظیم بازاری این ستاد و کالابرگ نیز میتواند جایگزینی داشته باشد یا خیر؟
-----------------
گزارش از محبوبه فکوری
نظر شما