به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" دكتر رامين جهانبگلو، استاد فلسفه سياسي، در نشست طبيعت در فرهنگ و هنر هند كه امروز در اولين نشستهاي علمي همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق برگزار شد به بررسي موضوع "طبيعت در انديشه هاي گاندي و تاگور" پرداخت.
دكتر جهانبگلو در آغاز سخن گفت : گاندي طبيعت را مورد ستايش قرار مي داد و جهت پالايش روح نا آرام و بي قرار آن و همچنين براي شفاي روحي و جسمي موجودات به دعا مي پرداخت و در مقام يك انسان پيشرو به يكي بودن مطلق همه جانها معتقد بود.
اين استاد فلسفه در ادامه سخنانش، گاندي را به عنوان يكي از پيروان انديشه آرمان كهن " ساناتان دارما " بر شمرد و گفت : به گفته گاندي، از نظرگاه ساناتان، واقعيّت به منزله امر " حاضر مطلق " و به نحو جاودانه است و دارما به مثابه ظهور كيهان شناسانه آن و به عنوان اصل يا قانون است.
وي افزود: در نظر گاندي، كوششهاي آدمي و مسئوليّت وي براي يافتن مقام آمده است و به ما(ISHA UPANISHAD)حقيقي خودش در طبييعت هماهنگ بدانگونه كه در ايشا اوپانيشاد آموخته است، قابل توجه است. در حقيقت بهشت في نفسه فقط مي تواند با انطباق حيات فاني وي در يك زندگي ابدي تحقق يابد و يا قابل تصور باشد. در جهاني كه مي توانيم احساس يگانگي با همه اجزاء زندگاني داشته باشيم.
دكتر جهانبگلو تصريح كرد: براي تاگور، جوهر انسان در جاودانگي است كه در ذات وجود آدمي است. در حقيقت تجلي دارما در او چيزي نيست مگر همان ظهور جاودانگي آدمي، از ديد تاگور نهايت آدمي در شكستن خودمداري هاي تنگ نظرانه و روبرو شدن با عالم طبيعت است.
وي افزود: به نظر تاگور آموزش بايد موجب تحوّل شخصيّت كودك در بطن طبيعت باشد. و اين امكان را پديد آورد كه كودك با طبيعت به يك هماهنگي برسد و بگذارد كه كودك زيباييهاي طبيعت را به جان دريابد. و اين زيبايي در وجودش سازي شود. تاگور آگاه بود كه جهان پر از كشاكش و تناقض است.
دكتر جهانبگلو در پايان با ذكر اين مطلب كه تاگور فكر مي كرد كه واقعيت تجربيات بشري در مراحل و درجات مختلف او را در يك نسبت غير قابل تصور با طبيعت قرار مي دهد و تمدّن بشري را به سوي گزافه خواهي مي كشاند گفت : همين امر موجب پديداري زندگي خلاق و هماهنگ با طبيعت گرديده است.
نظر شما