گزارش خبرگزاري مهر متن كامل گزارش مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي با كد GOV/2006/27 چنين است:
- در 4 فوريه 2006 شوراي حكام قطعنامه (Gov200614) را به تصويب رساند كه در پاراگراف يك خود خاطرنشان ميكرد كه سوالات باقي مانده مرتبط با اجراي موافقتنامهي پادمانهاي NPT در جمهوري اسلامي ايران ميتواند به خوبي حل و فصل شود و با پاسخگويي مثبت ايران به درخواست هاي شوراي حكام براي تدابير اعتماد ساز اعتماد به ماهيت كاملا صلح آميز برنامه هسته اي اين كشور ايجاد شود.
شوراي حكام در همين رويكرد انجام موارد زير را ضروري دانست:
- تعليق كامل و پايدار تمام فعاليتهاي مرتبط با غنيسازي و بازفرآوري از جمله تحقيق و توسعه ؛ تا از سوي آژانس مورد بررسي قرار گيرد.
- تجديدنظر در ساخت يك رآكتور تحقيقاتي كه با آب سنگين كار مي كند.
- تصويب فوري و اجراي كامل پروتكل الحاقي .
- در حالي كه تصويب به تعويق افتاده است، به عمل طبق قوانين پروتكل الحاقي كه ايران در 18 دسامبر 2003 امضا كرده، ادامه دهد.
- تدابيرشفافي كه از سوي مديركل در GOV/2005/67 خواسته شده، و فراتر از خواسته هاي رسمي توافقنامه پادمان و پروتكل الحاقي است و شامل دسترسي به افراد، اسناد مرتبط با تهيه و تدارك ، تجهيزات دوگانه، برخي كارگاههاي مربوط به قواي نظامي و توسعه و تحقيق مي شود را اجرا كند زيرا آژانس ممكن است در پشتيباني از بازرسي هاي آينده آنها را درخواست كند.
2- در پاراگراف 2 از آن قطعنامه، شوراي حكام از البرادعي خواست به شوراي امنيت سازمان ملل گزارش دهد كه گام هاي تنظيم شده در پاراگراف 1 قطع نامه از سوي شوراي حكام از ايران خواسته شده است و -همانطور كه تصويب شده- همه گزارش ها و قطع نامه هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره اين موضوع را به شوراي امنيت گزارش دهد.
در پاراگراف 8 از GOV/2006/14 شوراي حكام همچنين از البرادعي خواست تا درباره اجراي آن قطعنامه و قطعنامه هاي پيشين به جلسه عادي بعدي شوراي حكام گزارش دهد تا مورد بررسي قرار گيرد و بلافاصله پس از آن اين گزارش را همراه با قطعنامه هاي ديگر شوراي حكام از مارس 2006 به شوراي امنيت انتقال دهد.
3- در پي دريافت گزارش البرادعي (GOV/2006/15) توسط شوراي امنيت ، رئيس شوراي امنيت بيانيه اي از طرف اين شورا صادر كرده ( كه با شناسه GOV/INF/2006/7باز توليد شد) كه بر اساس آن شوراي امنيت از ايران خواسته تا قدمهايي را كه شوراي حكام در اولين پاراگراف اجرايي قطعنامه GOV/2006/14 خواسته و براي اعتماد سازي درباره ماهيت صلح آميز برنامه هسته اي ايران و حل سوالات باقي مانده ضروري است، بردارد و همچنين در اين راستا بر اهميت ويژه برقراري مجدد تعليق كامل و پايدار همه فعاليت هاي مربوط به غني سازي و بازفراوري شامل تحقيق و توسعه كه ازسوي آژانس مورد كنترل قرار گيرد، تاكيد دارد.
شوراي امنيت از البرادعي خواسته است تا در عرض 30 روز گزارشي از نحوه پيروي ايران از گام هاي درخواست شده از سوي شوراي حكام به اين شورا و براي مورد نظر قرار گرفتن به طور موازي به شوراي امنيت ارائه دهد.
4- اين گزارش به شورا و به صورت موازي به شوراي امنيت تحويل داده مي شود. اين گزارش در خصوص تحولات رخداده از ماه مارس 2006 در خصوص اجراي توافقنامه پادمان ايران، راستي آزمايي آژانس از اجراي اقدامات اعتماد ساز در خواست شده از جانب شوراي حكام و ارزيابي كلي آژانس در رابطه با اجراي موافقتنامه پادمان ايران به روز شده است .
A- روند پيشرفت از مارس 2006
5- روز 13 آوريل 2006 به دعوت طرف ايراني، مدير كل و يك تيم از آژانس در تهران با رئيس سازمان انرژي اتمي ايران، دبير شوراي عالي امنيت ملي اين كشور و ديگر منابع رسمي ايراني ديدار كردند و به بحث در رابطه با بررسي درستي و تكيمل بودن اظهارات ايران پرداختند. مدير كل از ايران خواست تا به طور چشمگيري به همكارهايش با آژانس درخصوص موضوعات راستي آزمايي باقي مانده سرعت بخشد و بر اهميت اجراي اقدامات اعتماد ساز در خواستي شوراي حكام تاكيد كرد .
به گزارش "مهر" البرادعي سپس به نامه مهم ايران به آژانس اشاره كرده است :
6- روز 27 آوريل مدير كل نامه اي از جانب ايران در همان تاريخ كه اعلام شد دريافت كرد كه مهمترين محورهاي آن به شرح ذيل است:
« 1 - جمهوري اسلامي ايران به صورت كامل با آژانس ظرف سه سال گذشته طبق پادمانهاي جامع npt، پروتكل الحاقي و حتي فراتر از پروتكل الحاقي كه به صورت داوطلبانه و به گونهاي كه گويا تصويب شده است همكاري داشته است.
2-جمهوري اسلامي ايران دسترسي كامل و نامحدود به تاسيسات هسته اي ايران را ظرف سه سال گذشته در دورهاي معادل 2000 نفر روز بازرسي ميسر ساخت.
3- تمام تاسيسات و فعاليتهاي هستهاي زير پادمانهاي آژانس انجام گرفتهاند.
4- مواد هستهاي به آژانس اعلام شدهاند و مورد حسابرسي كامل قرار گرفته اند.
5- جمهوري اسلامي ايران به طور كامل به الزاماتش تحت npt و موافقتنامه جامع پادمان ها ، (infcirc153) متعهد بوده است.
6-جمهوري اسلامي ايران به طور كامل آمادگي دارد تا بازرسي آژانس در تطابق با پادمانهاي جامع را تضمين كند ، به شرطي كه پروندهي هستهاي ايران به طور كامل در چارچوب آژانس بينالمللي انرژي اتمي و تحت پادمانها قرار بگيرد. جمهوري اسلامي ايران آمادگي دارد تا مسايل باقيماندهي درج شده در گزارش مدير كل (gov200615) در 27 فوريه 2006 را در تطابق با حقوق و نرمهاي بينالمللي حل و فصل نمايد در اين خصوص ايران جدول زماني را ظرف سه هفته آينده ارايه خواهد كرد. »
7- همانطور كه در گزارش 27 فوريهي 2006 (GOV / 2006 / 15) مديركل اشاره شد، آژانس مكررا از ايران درخواست كرده كه اطلاعات بيشتري را درباره برخي مسايل مربوط به برنامه غنيسازي اش فراهم كند. ايران درنشست 12 - 14 فوريه 2006 در تهران از مذاكره درباره موضوعاتي كه در پاراگراف 6 از GOV / 2006 / 15 به آن اشاره شده است، با اين ديد كه از نظرش آنها در چارچوب گستره توافقنامه پادمانها نبودند، خودداري كرد. ايران در نشستي كه با بازرسان آژانس در تهران در تاريخ 8 آوريل 2006 انجام شد، بر اين موضع پافشاري كرد. آژانس بار ديگر تاكيد كرد كه اين براي حل اين پرسشها ضروري است تا آژانس بتواند صحت و كامل بودن اعلاميههاي ايران را به ويژه با توجه به دو دهه فعاليتهاي پنهاني، راستيآزمايي كند. وضعيت كنوني اين مسايل باقي مانده به قرار زير است.
الف - 1-1. آلودگي
8- اگر چه نتايج تحليلهاي آژانس تا امروز به روي هم رفته به سوي حمايت از اظهاريه ايران دربارهي منشاء خارجي داشتن بيشتر آلودگيهاي اورانيوم بسيار غنيشده (HEU) يافت شده در اماكني كه ايران اعلام كرده بود تجهيزات سانتريفوژ در آنجا توليد استفاده و يا انبار شده است، گرايش دارد، اما آژانس همچنان به تحقيق درباره منبع (يا منابع) ذرات اورانيوم كم غني شده و برخي ذرات HEU كه در آن اماكن يافت شده است، ادامه ميدهد.
9- از آنرو كه ارايه نتيجهاي قطعي درباره منشاء تمامي آلودگي مشكل خواهد بود، براي آژانس ضروري است در پي بردن به گستره و گاهشمار برنامه غنيسازي با استفاده از سانتريفوژ ايران پيشرفت حاصل كند. تحقق پروتكل الحاقي و همكاري كامل ايران در اين زمينه براي آن كه آژانس قادر باشد تضمين لازم را دربارهي فقدان مواد و فعاليتهاي هستهاي اعلام نشده ايران ارايه كند، ضروري است.
الف - 1-2. اكتساب فنآوري سانتريفوژ P-1
10- همانگونه كه در گزارشهاي پيشين اشاره شده است، ايران در ژانويهي 2005 يك نسخه از يك سند يك صفحهاي را به آژانس نشان داد كه حكايت از پيشنهادي ميكرد كه گفته ميشد در 19870 از سوي يك واسطه خارجي به ايران داده شده است. براي اين كه قادر شويم به ماهيت و منشا آن پي ببريم، يك كپي از اين سند براي آژانس ضروري است. با اين حال ايران به رد درخواست آژانس براي داشتن يك كپي از اين سند ادامه ميدهد.
11- همانطور كه پيشتر گزارش شد، به گفته ايران، هيچ تماسي ميان ايران و اين شبكه بين سالهاي 1987 و اواسط 1993 كه گفته ميشود به پيشنهاد بعدي در اواسط 1990 منجر شده، انجام نگرفته است. اظهاريههاي ايران و اعضاي كليدي اين شبكه درباره واقعهاي كه به پيشنهاد اواسط سالهاي 1990 انجاميده با يكديگر مغايرت دارد. ايران هنوز بايد شفافيت بيشتري در اين زمينه ارايه دهد. ايران همچنين گفته است كه قادر نيست هيچ سندي و يا اطلاعاتي را درباره نشستهايي كه به دستيابياش به 500 ست از قطعات سانتريفوژ P-1 در اواسط سالهاي 1990 منجر شده است، ارايه كند. آژانس همچنان در انتظار روشن ساختن روزها و محتوي محمولههاي حاوي آن قطعات است.
الف-1-3. اكتساب فنآوري سانتريفوژ P-2
12- همان طوركه درگزارش پيشين مديركل آمده است، ايران همچنان خاطرنشان ميكند كه پس از دريافت طرحهاي قطعات P-2 در 1995، هيچ فعاليتي را تا سال 2002 بر روي سانتريفوژهاي P-2 انجام نداده است و در هيچ زماني در اين دوره مياني با واسطهها دربارهي طرح سانتريفوژ P-2 و يا تامين احتمالي قطعات سانتريفوژ P-2 مذاكره نكرده است. ايران همچنين به خاطرنشان كردن اين كه پس از 1995 هيچ گونه انتقال قطعات سانتريفوژ انجام نگرفته، ادامه ميدهد.
13- در رابطه با فعاليت تحقيق و توسعه (R&D) بر روي طرح تغيير يافته P-2 كه به گفته ايران به وسيله يك شركت پيمانكار ميان مقطع زماني اوايل 2002 و ژوئيه 2003 انجام شده، ايران تاييد كرده است كه اين پيمانكار درباره مگنتهاي مناسب براي طرح سانتريفوژ P-2 تحقيقاتي انجام داده و آنها را خريداري كرده است. در فوريهي 2006 ايران برخي شفافيتهاي بيشتر را دربارهي انواع مگنتهاي P-2 كه دريافت كرده بود، ارايه كرد، اما خاطرنشان كرد كه فقط تعداد محدودي از مگنتها تحويل داده شده است. آژانس همچنان درباره اين موضوع تحقيق ميكند.
14- در اواسط آوريل 2006 گزارشات مختلفي در مطبوعات دربارهي بيانات مقامات عاليرتبه ايراني درباره R&D و آزمايش سانتريفوژهاي P-2 به وسيلهي ايران مطرح شد. آژانس از ايران خواست اين بيانات را روشن سازد.
الف - 2. فلز اورانيوم
15- اشارهها به بازفرآوري اورانيوم و قابليتهاي ريختهگري در آن سند يك صفحهيي كه در پاراگراف 10 به آن اشاره شد، با توجه به وجود سندي 15 صفحهيي كه ايران به آژانس نشان داده بود، اهميت بسيار بيشتري پيدا كرد. اين سند فرآيندهاي احياي UF6 به فلز اورانيوم در مقادير اندك و قالبگيري فلز اورانيوم غنيشده و تهيشده به اشكال كروي را توصيف ميكرد.
16- همان طور كه پيشتر گزارش شده است، با وجود آن كه هيچ نشانهاي درباره استفاده فعلي از سند پيشين و يا زمان دريافت آن وجود ندارد، وجود آن در ايران باعث نگراني است. آژانس همانطور كه در ديگر كشورهاي عضو نيز مشاهده كرده، از اين كه واسطهها اين سند و نيز اسناد مشابه ديگر را در اختيار داشتهاند، آگاهي دارد. بنابراين ضروري است كه آژانس قادر باشد گسترهي كامل اين پيشنهاد را كه شبكه در سال 1987 ارايه كرده است، متوجه شود و زمان و آنچه را كه ايران در ارتباط با آن پيشنهاد دريافت كرده را تاييد كند. براي انجام اين كار، ضروري است كه آژانس يك نسخه از آن سند 15 صفحهاي را در اختيار داشته باشد تا بتواند اين مسايل را بيشتر پيگيري كند. با اين حال ايران همچنان به نپذيرفتن درخواست آژانس براي داشتن يك كپي از آن ادامه ميدهد.
الف - 3. آزمايشات پلوتونيوم
17- همانطور كه پيشتر اشاره شد، آژانس اطلاعات ايران كه از سوي ايران درباره آزمايشاتي كه جداسازي مقادير اندكي (در حد ميليگرم) از پلوتونيوم را شامل ميشود، پيگيري كرده است. پس از دريافت توضيحات بيشتر ايران در 15 فوريهي 2006 و نتايج تحليلهاي نمونههاي بيشتر كه يافتههاي پيشتر آژانس را تاييد كرد، آژانس در 30 مارس 2006 خلاصه به روز شدهاي از تحليل كلياش دربارهي اين مساله را به ايران ارايه كرد. در 10 آوريل 2006 آژانس براي درخواست توضيحات بيشتر مربوط به مغايرتهاي تشخيص داده شده در آن تجزيه و تحليل با مقامات ايراني ديدار كرد. در پي آن نشست ايران در نامهاي مورخ 17 آوريل 2006 توضيحات پيشين خود را دربارهي مغايرت دوباره تاييد كرد. آژانس در راستاي يافتههايش، با وجود توضيحات ارايه شده از سوي ايران نميتواند اين امكان را منتفي بداند كه پلوتونيوم تجزيه و تحليل شده در آژانس از منبع (يا منابع) ديگر جز آن كه ايران اعلام كرده، نشات گرفته باشد.
الف -4. راكتور تحقيقاتي آب سنگين
18- در 22 آوريل 2006 آژانس از راكتور تحقيقاتي هستهيي ايران (IR-40) در اراك ديدن كرد تا به راستيآزمايي اطلاعات طرح بپردازد و تاكيد كند كه فعاليت مهندسي غيرنظامي همچنان انجام ميگيرد.
الف - 5. ديگر مسايل اجرايي
19- هيچ تحول جديدي براي گزارش كردن درباره فعاليتهاي معدني اورانيوم در ايران وجود ندارد.
20- همچنين هيچ تحول جديدي براي گزارش كردن درباره آزمايشات ايران كه پلونيوم را شامل ميشود، وجود ندارد.
21- در 9 - 11 آوريل 2006 آژانس با ايران درباره اجراي معيارهاي پادماني روزمره در تاسيسات فرآوري اورانيوم اصفهان (UCF) و كارخانهي پايلوت سوخت هستهاي نطنز (PFEP) مذاكره كرد. زماني كه اين معيارهاي پيشنهاد شده از سوي آژانس به طور كامل اجرا شد، بايد به آن اجازه ميداد تمامي هدفهاي پادماني براي اين تاسيسات را برآورده سازد. با وجودي كه دربارهي بيشتر معيارها توافق حاصل شد، ايران همچنان درباره انتقال از راه دور اطلاعات پادماني به مقر آژانس در وين ملاحظاتي دارد.
22- در 11 آوريل 2006 آژانس از كارخانهي پايلوت سوخت هستهاي نطنز (PFEP) ديدن كرد و ملاحظه كرد كه آن ساخت و ساز غيرنظامي در جريان است.
الف -6. اجراي داوطلبانهي پروتكل الحاقي
23- از پنجم فوريهي 2006 تاكنون ايران شروط پروتكل الحاقياش را اجرا نكرده است.
الف - 7. ملاقاتها و مذاكرات شفافساز
24- از سال 2004 تاكنون آژانس مكررا اطلاعات و توضيحات بيشتر مربوط به تلاشهاي مركز تحقيقات فيزيك (PHRC) كه در لويزان - شيان مستقر شده براي به دست آوردن مواد و تجهيزات داراي كاربرد دوگانهاي را كه ميتواند همچنين در غنيسازي اورانيوم و فعاليتهاي فرآوري به كار رود، درخواست كرده است. آژانس همچنين مصاحبه با افرادي كه در اكتساب آن موارد دخيل بودهاند، از جمله رييس سابق PHRC را درخواست كرده است.
25- همانطور كه پيشتر گزارش شد، آژانس در فوريهي 2006 با يكي از روساي سابق PHRC كه در دوران رياست بر PHRC استاد دانشگاه در يك دانشگاه فني بوده است، ملاقات كرد. آژانس نمونههاي محيطي از برخي تجهيزات را تهيه كرد كه گفته ميشد براي استفاده دانشگاه تهيه شده است و نتايج آنها در حال حاضر در حال ارزيابي است و دربارهي آن با ايران مذاكره ميشود. با وجود آن كه ايران براي فراهم كردن توضيحات بيشتر دربارهي تلاشها براي تهيهي دستگاههاي برقراركنندهي تعادل، طيفسنجهايي با طيف گسترده، مگنتها و تجهيزات حمل فلور توافق كرد، آژانس هنوز چنين توضيحاتي را دريافت نكرده است. دسترسي بيشتر به تجهيزات تهيه شده براي نمونهگيريهاي محيطي ضروري است. ايران به امتناع از درخواستهاي آژانس براي مصاحبه با ديگر روساي سابق PHRC ادامه داده است.
26- در ژانويهي 2006 ايران برخي توضيحات را درباره تلاشهايش در سال 2000 براي تهيهي برخي مواد ديگر داراي كاربرد دوگانه (آلومينيوم با مقاومت بالا، فولاد خاص، تيتانيوم، روغنهاي خاص) فراهم كرد. ايران توافق كرد اطلاعات بيشتري را دربارهي اين تلاشها ارايه كند كه آژانس برخي از آنها را از آن تاريخ تاكنون دريافت كرده است. ايران هم چنين اطلاعاتي دربارهي دستيابياش به فولاد مقام در برابر پوسيدگي سوپاپها و فيلترها براي UCF ارايه داد. در ژانويه2006 نمونههاي محيطي از اين اقلام را تهيه كرد كه نتايج آن همچنان نامعلوم است.
27- همانطور كه پيشتر گزارش شد معاون امور پادماني مديركل در فوريهي 2006 با مقامات ايراني ديدار كرد تا درباره مطالعات ادعايي مربوط به پروژهي نمك سبز، آزمايشات، قدرت انفجاري بالا و طرح يك ابزار ورود به جو موشكي كه همه آنها ميتواند يك بعد هسته اي نظامي داشته باشد و به نظر ميرسد ارتباطات اجرايي داشته باشد، مذاكره كند.
28. همانطور كه در GOV / 2006 / 15 اشاره شد، ايران عنوان كرد كه اين ادعاهاي مربوط به پروژهي نمك سبز مبتني بر اسناد اشتباه و جعلي است، بنابراين بي اساس است و نه اين پروژه و نه چنين مطالعاتي وجود ندارد يا وجود نداشته است. ايران عنوان كرد كه همهي تلاشهاي ملي به پروژهي UCF اختصاص داده شده است و معنايي ندارد كه قابليتهاي بومي براي توليد UF4 در حالي كه چنين فنآوري از خارج به دست آمده باشد، توسعه داده شود. با اين حال براساس اطلاعاتي كه ايران پيشتر ارايه كرده بود شركتي كه گفته ميشود با پروژهي نمك سبز ارتباط داشته، در تدارك UCF و طراحي و ساخت و ساز كارخانه پردازش سنگ خام اورانيوم گچين مشاركت داشته است.
29- آژانس در حال ارزيابي اطلاعاتي است كه ايران در مذاكرات مربوط به پروژه نمك سبز ارايه كرده و نيز ديگر اطلاعات كه در اختيارش قرار دارد. با اين حال ايران هنوز بايد به ديگر موضوعات آزمايشات انفجاري بالا و طرح ابزار ورود به جو موشك پاسخ دهد.
الف -8. تعليق
30- ايران در نامه اي مورخ ژانويهي 2006 به آژانس اطلاع داد كه تصميم گرفته است از 9 ژانويهي 2006 "آن دسته از تحقيق و توسعه مربوط به برنامهي انرژي هسته اي صلحآميز را كه به عنوان بخشي از تعليق گسترشيافتهي داوطلبانه و غيرالزامآور از نظر حقوقي به حال تعليق درآورده بود" از سر گيرد.
31- در فوريه 2006، ايران آزمايشات غنيسازي را در PFEP با تزريق گاز UF6 به يك دستگاه P-1 و سپس به آبشارهاي متشكل 10 دستگاه و 20 دستگاه آغاز كرد. در مارس 2006 يك آبشار متشكل از 164 دستگاه كامل شد و آزمايشات آبشار با استفاده از UF6 آغاز شد. در 13 آوريل 2006 ايران به آژانس اعلام كرد كه به يك سطح غنيسازي 6 / 3 درصدي رسيده است. در 18 آوريل 2006 آژانس نمونههايي از PFEP تهيه كرد و نتايج آن سطح غنيسازي اعلام شدهي ايران در آن تاريخ را تاييد كرد. در آن روز، گاز UF6 بار ديگر به آبشار متشكل از 164 دستگاه تزريق شد و دو آبشار ديگر 164 تايي در دست ساخت است. روند غنيسازي در PFEP از جمله ايستگاههاي تزريق و انقطاع ، تحت پوشش معيارهاي كنترل پادمانها و نظارتي آژانس قرار دارد.
32- عمليات كنوني فرآوري اورانيوم در UCF كه در نوامبر 2005 آغاز شد، همچنان در حال انجام است و انتظار ميرود در آوريل 2006 پايان يابد. از سپتامبر 2005 تا كنون تقريبا 110 تن UF6 در UCF توليد شده است كه همه آن همچنان تحت كنترل و نظارت آژانس است.
B- ارزيابي كلي حال حاضر
33. تمام مواد هسته اي كه توسط ايران به آژانس اعلام شده تحت نظارت و حسابرسي اند . جدا از ميزان كوچكي از اين مواد كه قبلا به شوراي حكام گزارش شده بود آژانس هيچگونه مواد هسته اي ديگري كه به آژانس اعلام نشده باشد در ايران پيدا نكرده است. در عين حال هنوز در دانش آژانس در مورد ميزان و محتواي برنامه سانتريفيوژ ايران خلاء هايي وجود دارد. به اين خاطر و به خاطر برخي خلاء هاي ديگر در فهم آژانس در رابطه با نقش نظامي در برنامه هسته اي ايران، آژانس قادر به پيشرفت در تلاش هايش براي دستيابي به اطمينان در مورد عدم وجود مواد هسته اي و فعاليت هاي اعلام نشده در ايران نيست.
34. پس از بيش از سه سال تلاش توسط آژانس براي روشن كردن تمامي زواياي برنامه هسته اي ايران خلاء هاي موجود در دانش آژانس هنوز نگران كننده محسوب مي شود. هر گونه پيشرفتي در اين زمينه نيازمند شفاف سازي و همكاري فعال توسط ايران مي باشد – منظور از شفاف سازي عمل ايران وراي پادمان و پروتكل الحاقي است – تنها در اين صورت است كه آژانس مي تواند به طور كامل جزئيات بيست سال فعاليت هاي اعلام نشده هسته اي ايران را درك كند. ايران همچنان به تسهيل اجراي پادمان ادامه مي دهد و تا تاريخ فوريه 2006 به اجراي داوطلبنه پروتكل الحاقي پرداخت. تا تاريخ فوريه 2006 ايران همچنين به انجام شفاف سازي كه توسط آژانس خواسته شده بود پرداخت كه اين اعمال شامل اجازه دادن آژانس به بازديد از برخي مراكز نظامي است. آژانس هنوز به شفاف سازي بيشتر شامل دسترسي به اسناد، ابزارهاي دو منظوره و برخي افراد مربوط به پرونده هسته اي ايران نياز دارد.
35- اين مقدار شفاف سازي به هرحال جلو برنده نيست. با تصميم ايران بر اجراي پروتكل الحاقي ، و با راستي آزمايي آژانس از اجراي پادمان در ايران ، آژانس مي تواند پيشرفت در اين خصوص را ادامه دهد. و عدم هرگونه مواد و يا فعاليتهاي اعلام نشده هسته اي را تاييد كند .*
36- تا وقتيكه نتيجه گيري از فعاليتهاي خواسته شده آژانس به عنوان اقدامات اعتماد ساز از سوي ايران در خصوص ماهيت و روند برنامه هاي اين كشور در جريان است ، اين نكته مهمي است كه اقدامات داوطلبانه و نيز تكاليف پادماني متفاوتند. اجراي اقدامات اعتماد ساز تكليفي تمام براي كل عرصه زماني اجراي پادمان ها نيست. در اين مفهوم ، مهم است كه بدانيم اقدامات آژانس در مورد ايران ، همانند ساير موارد، منطبق بر اطلاعات در دسترس گذاشته براي آژانس است و به هرحال بين فعاليتهاي گذشته و حال حاضر محدود شده است.
37- آژانس نظارت خود بر فعاليتها ونيز تلاش براي حل مسائل باقيمانده را ادامه مي دهد و مدير كل به نحو مقتضي به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
-------------------------------------------------------
* در اين چارجوب اين مسئله مهم است كه يادآوري شود كه در ستامبر سال 2005مدير كل به شوراي حكام اطلاع داد كه ابعاد معيني از اعلاميه ها وبيانيه هاي ايران بعنوان يك موضوع انجام روال عادي پادمانها (بويژه در رابطه با فعاليت هاي تبديل، غني سازي ليزري، توليد سوخت وبرنامه هاي تحقيقالت راكتور آب سنگين) تبعيت خواهد كرد(GOV/2005/67para .43). به طور ضمني ازاين بيانيه چنين درك مي شود كه آژانس قادر خواهد بود اين موضوعات را از طريق انجام توافق پادمانها وپروتكل الحاقي پيگيري كند. با تعليق انجام داوطلبانه پروتكل الحاقي ايران، توانايي آژانس براي انجام اين موضوع بسيار محدود خواهد شد.
نظر شما