به گزارش خبرگزاري مهر، زماني كه صحبت از فعاليت رخشان بني اعتماد در ژانر دفاع مقدس مطرح شد، بسياري بر اين باور بودند كه ساخته اين كارگردان زن ايراني كه بيشتر در زمينه ساخت فيلم هاي اجتماعي فعاليت كرده نتواند تا عميق، زيبا و در عين حال سينمايي باشد.
"گيلانه" نسخه سينمايي و بلند اپيزود "ننه گيلانه" از پروژه سينمايي "روايت سه گانه" است كه هرگز مجال اكران عمومي پيدا نكرد. چون دو كارگردان ديگر اين فيلم علاقه چنداني به نمايش عمومي فيلم از خود نشان ندادند. داستان اين فيلم درباره يك پيرزن پرتلاش گيلاني است كه در زمان موشك باران تهران به همراه دختر باردارش به اين شهر مي رود تا دامادش را كه براي كار به تهران رفته به روستا بازگردانند. از طرف ديگر، اسماعيل پسر گيلانه به صورت داوطلبانه به جبهه مي رود. 15 سال بعد، ننه گيلانه تنها و بي كس از اسماعيل نگهداري مي كند كه حال جانباز قطع نخاع و گرفتار مشكلات شديد تنفسي و حمله هاي عصبي است.
فيلم از جايي كه به زمان حال مي آيد و زندگي گيلانه را در كنار پسر جانبازش به تصوير مي كشد، شرايط و فضاي بسيار متفاوتي پيدا مي كند. تلاش پيرزني كه خسته و ناتوان اما عاشق و مقاوم است براي مراقبت از پسر خود تاثير بسياري زيادي بر بيننده دارد و در عميق ترين لايه هاي ذهني و احساسي مخاطب نفوذ مي كند. اين فيلم تصويري روشن و دقيق از مظلوميت جانبازان را به تصوير درمي آورد، اما تلويزيون بي توجه به لحظات ناب و تاثيرگذار فيلم و پذيرش كليت اثر، با جرح و تعديل تصاوير فيلم باعث از دست رفتن مفهوم آن مي شود.
در "گيلانه" از شعار دادن هاي افراطي و ديالوگ هاي بي حاصل خبري نيست. آنچه در اين فيلم وجود دارد تصاويري واقعي از دلسوزي و تلاش يك مادر براي مراقبت از پسر جانبازش است. شيوه كارگرداني بني اعتماد كه بازيگران خود را در حركت آزاد گذاشته و نيز اشاره به فطرت پاك يك زن روستايي در مراقبت از فرزندش در اصل همه زيبايي هاي فيلم را دربر مي گيرد و بدون اين لحظات كه بسياري از آن در پخش تلويزيوني حذف شد، "گيلانه" را به فيلمي كاملا معمولي تبديل مي كند.
فاطمه معتمد آريا و بهرام رادان بدون ترديد يكي از ماندگارترين و زيباترين نقش هاي سينمايي خود را در "گيلانه" برجاي گذاشتند. معتمد آريا در اين فيلم نقش مادري مهربان، عاشق و خسته را به گونه اي در تمامي حركات، كلام، رفتار و عمل خود منعكس مي كند كه براي بيننده هيچ ترديدي در قبول او باقي نمي ماند. او با شناخت خوبي كه از پيرزني شمالي در روستايي دورافتاده به دست آورده، با برخورداري از بازي روان و پرتحرك خود مخاطبش را مسحور مي كند.
برخلاف فيلم يا سريال هايي كه بازيگران هنگام تقليد يك لهجه خاص دچار اشتباههاي فاحش يا نوعي بزرگنمايي غيرواقعي مي شوند، در اين فيلم لهجه گيلاني به وسيله معتمد آريا به گونه اي ارائه مي شود كه در هيچ جاي اثر اين تقليد خود را نمايان نمي كند و مخاطب به راحتي شيوه بياني بازيگر را مي پذيرد. اين مساله حاصل تسلط غيرقابل انكار معتمد آريا در فن بيان است.
رادان كه معمولا نقش پسرهاي پولدار به او سپرده مي شود، در اين فيلم نقش جانباز را بسيار خوب ايفا مي كند. در اين بين تعامل و حس مادر و پسري كه ميان دو شخصيت گيلانه و اسماعيل برقرار مي شود، هيچ ترديدي براي بيننده در قبول نوع رابطه و نسبت آنها باقي نمي گذارد. اما بسياري از صحنه هايي كه اين تعامل را به بهترين شكل انعكاس مي دهد، از فيلم حذف شده است. بي آنكه دليل موجهي را بتوان براي آن جستجو كرد.
حقيقت اينجاست كه اگر تلويزيون احساس مي كند فيلمي مناسب تماشاي عموم مخاطبان است، بايد آن را به طور كامل و آن طور كه هست از تلويزيون پخش كند. چون گاه حك و اصلاح هايي كه روي فيلم صورت مي گيرد تا با قواعد پخش تلويزيون هماهنگ شود، در اصل فيلم را از تمامي ويژگي هاي مثبت و شاخص آن دور مي سازد و يك فيلم زيبا را به اثري معمولي تبديل مي كند.
فيلم سينمايي "گيلانه" ساخته رخشان بني اعتماد و محسن عبدالوهاب با بازي فاطمه معتمد آريا، بهرام رادان، باران كوثري و ژاله صامتي بعد از ظهر جمعه 31 شهريور از شبكه يك سيما پخش شد.
نظر شما