به گزارش خبرنگار مهر ، كريستوركوك يكي از طراحان بورس نفت ايران درلندن كه مدير سابق بورس بين المللي نفت خام لندن و مشاور انرژي در اين كشور است، در گفت وگويي با يكي از خبرنگاران خارجي درباره وضعيت فعلي بورس نفت ايران گفت : وضعيت فعلي با دوموقعيت پيچيده روبرو است اولي موضوعي رسمي يا بهتر بگويم نيمه رسمي و ديگري واقعيت‌هاي كنوني آن است .
وي افزود : مسئله از آنجا به وجود آمد كه حامي اين بورس يعني وزارت نفت از ابتداي امر با شفافيت واقعي بورس نفت مقاومت مي كرد درنتيجه اعلان‌هايي كه در رابطه با بورس نفت ديده ايم در واقعيت تنها يك تقليد مضحك از بورس خواهد بود و اصلا به پيشنهادي كه ما داده ايم و مطالعات امكان سنجي كه انجام داده ايم و چيزي كه رئيس جمهور ايران برآن تاكيد دارد يعني شفافيت بيشتر در بازار نفت ، ربطي ندارد .
وي تاكيد كرد : نكته مهم اين است كه تمام كاري كه انجام شده همانند خريد ساختمان و بررسي ماهيت قانوني بدون پرداختن به جزئيات چيزي نيست كه ارزش نام بورس را داشته باشد .
به گزارش ماهنامه صنعت نفت ايران ، ايده بورس خاورميانه پس از خريد غير رسمي بورس لندن توسط BP و دو بانك بزرگ بين المللي شكل گرفت به گونه اي كه به دنبال نارضايتي گروهي از افراد سرشناس بورس لندن و نيويورك كنسرسيومي به نام "ويمپول " شكل دادند و ايده خود را در اين باره به وزارت نفت ارايه كردند .
كريستوفر كوك در ادامه درباره علل عدم پيشرفت فيزيكي بورس نفت ايران گفت : از آغاز عناصر مشخصي درخود وزارت نفت وجود داشتند كه در تمام پروژه مانع ايجاد مي كردند و اگر به شروع اين پروژه در ژوئن سال 2001 اشاره كنم در آن زمان ما به رئيس بانك مركزي نامه اي نوشتيم و به نقش دلالان بازار مثل بانك‌هاي سرمايه گذاري و بازرگانان نفتي اشاره كرديم و گفتيم اينها تاثير زيان آور بر توليد كنندگان و مصرف كنندگان به ويژه براي كشوري مثل ايران كه توليد كننده بزرگي است محسوب مي شوند .
وي درباره نحوه پذيرفته شدن ايجاد بورس نفت در ايران گفت : يك جنگ ريشه اي بين وزارت نفت و وزارت اقتصاد درگرفت كه هر دو آنها احساس مي كردند در اين قضيه بايد اختيار داشته باشند اما نكته مهم اين است كه اين قضيه منحصر به ايران نيست بلكه درگيري هاي مشابهي در دموكراسي هاي غربي هم وجود دارد .
وي تصريح كرد : اساسا پيشرفت پروژه درايران درحد صفر بود به گونه اي كه مجبور شديم با حامي اصلي اين پروژه يعني رئيس جمهور سابق ايران نيز ديداري داشته باشيم .
وي افزود : در چهارماهه اول سال 2005 پيشرفت كمي صورت گرفت اما به مدت يكسال به دليل دولت و مديريت جديد متوقف شد زيرا متاسفانه مدير جديد جنبه شفافيت را كمتر درنظر مي گيرد و هرچيزي كه گفته ايم ناديده مي گيرد كه به نظر من اين عوامل پيرو فرامين وزارت نفت است .
وي گفت : هم اكنون نيز پروژه به كناري نهاده شده و تمام چيزي كه مي بينيم يك جور اداره فروش جديد براي شركت ملي نفت ايران است كه درنتيجه هر نوع اعتباري را ازدست خواهد داد .
نظر شما