به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی مجموعه داستان "دنیا در آغوش من است" نوشته میثم نبی یکشنبه 22 اسفند با حضور احسان عباسلو، فرحناز علیزاده و نویسنده کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.
عباسلو در این برنامه گفت: مطالعه کتاب نشان میدهد نویسنده با اصطلاحات هنرهای نمایشی آشناست و بهرهگیری از این عناصر با فضای داستانهایش بسیار همخوانی دارد. نقطه قوتی که در داستانهای این کتاب دیدم و از آن لذت بردم این است که نبی برای بیان احساسش از اجزای دور و اطراف و محیط پیرامونش به بهترین نحو استفاده میکند. این بهرهگیری از آنتیگونه شروع میشود و به لکه زرد روی سقف میرسد.
وی افزود: این امتیاز در کمتر نویسنده ایرانی دیده میشود و بیشتر نویسندگان ما نمیتوانند از اصل داستان فاصله بگیرند و جزئی را که به آن میپردازند به اصل داستان ربط بدهند. یک داستان با جزئیاتش زنده است و جزئیاتی که نبی در کار آورده رابطه خوبی با داستان دارد.
این نویسنده ادامه داد: به نظرم قانون مشخصی برای داستاننویسی وجود ندارد. اگر داستانی را خواندی و لذت بردی یعنی داستان خوبی را مطالعه کردهای. هیچ عاملی من را از خوانش داستانهای این کتاب بازنداشت. نویسنده نماد خاصی از خودش به کار نبرده است. خوانند باید برخی مطالب را متوجه شود و نویسنده نباید همه مطالب را مو به مو تشریح کند. مخاطب داستانهای نبی یک مخاطب حرفهای است و مخاطب حرفهای هم میتواند مشکلش را با متن حل کند.
نویسنده حرفهای باید به فهم و درک مخاطبش اعتماد داشته باشد
عباسلو گفت: نویسنده حرفهای باید به فهم و درک خوانندهاش اعتماد داشته باشد. پیش ازاین نیز گفته بودم که این قالب است که باید خود را با نویسنده وفق بدهد نه این که نویسنده خود را در قالب بگنجاند. قوانین داستاننویسی خوب هستند ولی نباید نویسنده را محدود کنند. هیچ وقت نباید در نویسندگی و داستاننویسی بگوییم فلان موضوع قاعده و قانون است. در غیر این صورت قالبی مثل داستان کوتاه کوتاه به وجود نمیآمد. چون نویسنده میخواست سخنش را بگوید. سخنی در قالب داستان کوتاه کوتاه میگنجد و ممکن است سخن دیگری در قالب یک رمان هم نگنجد.
فرحناز علیزاده نیز در ادامه این نشست گفت: کتاب " دنیا در آغوش من است" با ژانر واقعگرای مدرن و از نوع روانشناسی ذهنی به دنیای مدرن و معاصر توجه دارد. نگاه من راوی، نگاه فرد از جهان خودش است. از این جایگاه استفاده از من راوی برای این مجموعه داستان، مناسب بوده است. در سه داستان از زاویه دید من راوی زن، یک داستان کودک و در دو داستان دیگر روایت با راوی مرد است.
این منتقد افزود: یکی از نکات این کتاب، استفاده زیاد از عناصر دریا، ساحل و آب است. در اسطورهها دریا نشانه راز آفرینش و نامتناهی بودن زمان است. چنین دیدی را در داستانهای این مجموعه میتوان مشاهده کرد چون این عناصر به وفور در کتاب وجود دارند. اما آنچه موجب انسجام داستانهای مجموعه میشود، موضوع عدم ارتباط میان انسانها و مشکلاتشان در عصر معاصر است.
وی گفت: میل به دیگری و خلاهای وجودی در داستانهای مجموعه دیده میشود که پر کردنشان به استفاده از دنیای مجازی ارتباطات صورت میگیرد. این فضای مجازی در یک داستان رادیو است و در داستانی دیگر وبلاگ و چت کردن. اولین اثر یک نویسنده جوان معمولا نمیتواند چنین قدرتی داشته باشد ولی اولین کتاب میثم نبی قدرت خوبی دارد. اما آنچه در مطالعه کتاب آزارم داد غیرهمجنس بودن من روای و نویسنده کتاب است. راوی زن داستان بسیار رمانتیک شده است.
اصول داستاننویسی رعایت شود، داستان خوبی متولد میشود
علیزاده گفت: در برخی داستانهای مجموعه گره موضوع دیر گشوده میشود و در برخی داستانهای دیگر گرهافکنی و ایجاد دغدغه در مخاطب دیر آغاز میشود. من برخلاف آقای عباسلو معتقدم داستاننویسی اصول خاصی دارد که اگر به کار گرفته شود، داستان خوبی متولد خواهد شد. داستاننویسان و منتقدان معتقدند آن تلنگر و دغدغه باید در اول کار به خواننده اثر وارد شود.
وی ادامه داد: لحظه روایت باید آن لحظهای باشد که تلنگر به خواننده زده میشود. "دنیا در آغوش من است" به عنوان اولین کتاب نبی بسیار خوب نگاشته شده است اما اگر گرانیگاه لحظه روایت در داستانها مشخص میشد در آن صورت داستانها جذابتر و قدرتمندتر بودند.
نظر شما