۱۶ اسفند ۱۳۹۰، ۹:۲۳

نشست آیینه‌های روبرو/

بایرامی: دکتر کتابم را به عنوان رشوه نپذیرفت

بایرامی: دکتر کتابم را به عنوان رشوه نپذیرفت

محمدرضا بایرامی در نشست آیینه‌های روبرو گفت: می‌خواستم با هدیه دو نسخه از کتابم به دکتر رشوه دهم تا نسخه مرا تغییر دهد و به جای آمپول، برایم قرص بنویسد، اما او گفت: کتاب‌ها مال خودت! نسخه من با اینها عوض نمی‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، سومین نشست نقد آیینه‌های روبرو عصر دوشنبه 15 اسفند با حضور محمدحسن حسینی، امیرحسین فردی و محمدرضا بایرامی با موضوع بررسی «روستا در آثار امیرحسین فردی و محمدرضا بایرامی» در تالار شماره دو اندیشه حوزه هنری برگزار شد.

محمدحسن حسینی در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه نمی‌شود درباره ادبیات روستایی در ایران سخن به میان آورد و از آثار فردی و بایرامی چیزی نگفت، اظهار کرد: آثار داستانی فردی به تمامی و آثار داستانی بایرامی نیز به صورت تقریبا تمام مستند و روستایی هستند. هر دو این دو نویسنده‌ها به اندازه کافی به ادبیات روستایی نزدیک هستند و شاید علت این موضوع نیز تولد و تجربه زندگی آنها در این فضا شد.

وی ادامه داد: این دو نویسنده ساده لوحی و بلاهت را با سادگی روستا اشتباه نگرفته‌اند و نگاه آنها به این مضوع استهزاء‌آمیز و توهین‌گونه نیست. از سوی دیگر هر دوی این نویسنده‌ها اطلاعات قابل توجهی درباره روستا دارند که می‌دانند چطور باید این اطلاعات را تبدیل به ادبیات کرد.

این منتقد در ادامه گفت: در آثار فردی و بایرامی حتی توصیف‌ها از جنس روستاست و بسیار بی‌آلایش و ساده نوشته می‌شود؛ با این حال در داستان‌های فردی به نوعی حضور لطیفی از عنصری مثل حیوان داریم، اما در آثار آقای بایرامی حیوانات خشن هستند. البته باید این را هم گفت که حضور حیوانات در آثار بایرامی حضور شاخصی است و نثر شق و رق بایرامی در این نوع حضور آنها نیز موثر است.

به گفته این منتقد، بایرامی در داستان‌های خودش تا اندازه زیادی از المان‌‌های کلامی روستایی مانند ضرب‌المثل‌ها بهره برده است و برای این کار در داستان‌هایش دست به ترجمه این ضرب‌المثل‌ها نیز زده است، اما بسیاری از این ضرب‌المثل‌ها اصالتا ترکی هستند و در ترجمه به فارسی عبارات جالبی را به وجود نمی‌آورند، بنابراین نویسنده باید به فکر معادل‌سازی برای آنها می‌افتاد.

حسینی همچنین گفت: در کار بایرامی آداب و رسوم روستایی به خوبی نمایان است، ولی این رسوم در میان کلامش پنهان می‌شود، اما فردی به صورتی شفاف و روشن این توصیفات را در داستان‌هایش ارائه می‌دهد.

وی همچنین با اشاره به موضوع عشق در آثار فردی گفت: عشق ستون کار فردی است. او د برابر عشق دو زانو می‌نشیند و با آن بسیار شاعرانه برخورد می‌کند، اما این موضوع در کار بایرامی دیده نمی‌شود.

نوع نقد در آیینه‌های روبرو بی‌نظیر است

در ادامه این مراسم، امیرحسین فردی در سخنانی با اشاره به اینکه ادبیات بدون حضور نقد در بدنه جامعه رسوخ پیدا نمی‌کند، گفت: برگزاری چنین نشستی از این جهت قابل احترام است که تاکنون برنامه‌ای مثل آن نداشتیم که یک منتقد با خوانش آثار دو نویسنده به نقد موضوعی آنها بپردازد و چنین دقیق با استناد به متن آنها را در یک موضوع مشخص مقایسه کند.

فردی با ناخودآگاهش می‌نویسد

محمدرضا بایرامی نیز در این نشست در سخنانی گفت: کیف من الان پر از داروست. صبح به واسطه کسالتم به پزشک مراجعه کردم. هنگام نسخه‌نویسی برایم چهار آمپول پنی‌سیلین تجویز کرد. از او خواستم که آنها را با قرص جایگزین کند. گفت نمی‌شود. از کیفم دو جلد از کتاب‌هایم را بیرون آوردم و خواستم به او رشوه بدهم؛ شاید کارساز شود. گفت: کتاب‌هایت مال خودت! با اینها نسخه من عوض نمی‌شود. باید آمپول بزنی!

وی همچنین به آثار امیرحسین فردی اشاره کرد و گفت: در مورد وی موفقیت به تکنیک او باز نمی‌گردد، بلکه او با موضوعی که می‌نویسد رابطه برقرار می‌کند و از چیزهایی می‌گوید که همه مخطبانش در تجربه کردن آن سهیم هستند.

بایرامی افزود: کاری که فردی انجام می‌دهد با عقلش نیست، بلکه با ناخودآگاهش است و همین موضوع آثار او را بسیار زنده کرده‌اند؛ آن هم در زمانه‌ای که ما کمتر اثری می‌خوانیم که از آن لذت ببریم و آنچه می‌خوانیم تنها از سر تکلیف است.

کد خبر 1552912

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha