خاصیت عجیب صندلی‌های فرهنگسرای ارسباران/ آبجو با آب جوی فرق دارد!

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی رمان قیدار در فرهنگسرای ارسباران که سه‌شنبه شب 11 مهرماه برگزار شد، حاشیه‌های جالبی را نیز با خود به همراه داشت.

این نشست به دلیل تاخیر در رسیدن برخی از میهمانان حاضر در مراسم با تاخیری 40 دقیقه‌ای آغاز شد.

ـ در ابتدای این برنامه، سعید چنگیزیان که از او با عنوان بازیگر تئاتر یاد شد به خوانش بخشی از رمان قیدار پرداخت که این بخش به دلیل طولانی شدن بیش از حد، در کنار تپق‌زدن‌های متعدد چنگیزیان در خوانش و تلفظ اشتباه برخی از عبارات کتاب، چندان مورد توجه قرار نگرفت. او بارها «آبجو» را «آب» «جو» تلفظ کرد و پیدا بود که قبلا یک بار هم این بخش‌های کتاب را نخوانده است.

ـ پوستر تهیه شده برای این مراسم نیز در نوع خود قابل توجه بود. با وجود اینکه امیرخانی در رمان خود اتومیبل قیدار را بنز 190 عنوان می‌کند، اما اتومبیل طراحی شده در این پوستر، مدلی از اپل قدیمی یا شورلت آمریکایی را نشان می‌داد که از توجه حاضرین دور نماند.

ـ حجت الاسلام زائری در ابتدای نشستن روی صندلی‌های سن و شروع سخنرانی خود، با اظهار تاسف از اینکه مسائلی چون انتخابات و نرخ ارز اجازه صحبت درباره جوانمردی را نمی‌دهد، گفت: من قرار نبود از این موضوعات در اینجا حرفی بزنم و به نظرم مشکل از این صندلی‌هاست که هر که رویش می‌نشیند چیز دیگری می‌گوید.

ـ سیداحمد نادمی دیگر میهمان این مراسم با تاخیر بسیاری به این نشست رسید که علت آن را حضور اشتباهی خود در فرهنگسرای خاوران در جنوب تهران به جای ارسباران در شمال تهران عنوان کرد و گفت: در راه که می‌آمدم راننده تاکسی برای من از این صحبت می‌کرد که مردم در روزگار فعلی به هم رحم نمی‌کنند و صحبت از خرید و فروش ارز و ... بود. من با خودم می‌اندیشیدم که امشب دعوت شده‌ام برای صحبت در مورد کتابی که جوانمردی و فتوت مایه اصلی آن است؛ پس حرف‌های این راننده خیلی به دردم خورد!

ـ حجت‌الاسلام زائری در بخش پایانی سخنان خود به ذکر دو قصه در مورد جوانمردی پرداخت که داستان نخست به یکی از جوانمردان قدیمی تهران بازمی‌گشت و قصه دوم به ماجرای توبه کردن طیب حاج رضایی  به واسطه سفر با بردارش به کربلا اشاره داشت که منجر به نوشتن وصیت‌نامه‌ای با موضوع دعای کمیل توسط وی در زندان رژیم شاه شد.

ـ زائری پس از بیان این قصه‌ها گفت: امروز سعی داریم مردم را به دروغ و ریا و تغافل دعوت کنیم؛ در حالی که این داستان‌ها به ما نشان می‌دهد که چگونه می‌توان عاقبت به خیر بود و حرمت برخی از حریم‌ها را نگاه داشت.

ـ در میان مراسم، مجری علت دیر دعوت کردن از رضا امیرخانی برای حضور  روی سن را انجام مصاحبه‌های تلویزیونی توسط وی عنوان کرد؛ در حالی که امیرخانی در تمام طول مراسم در سالن حاضر بود و به سخنرانی‌ها گوش می‌داد.

ـ امیرخانی همچنین پس از حضور روی سن از مجری خواست که از صحبت کردن درباره کتابش منصرف شود و اجازه دهد میهمانان نظر خود را ارائه کنند که مجری نیز در نهایت این موضوع را پذیرفت.

ـ ابراهیم زاهدی مطلق نیز بخشی از سخنان خود را پس از حضور امیرخانی روی سن عنوان کرد و گفت: مطمئن بودم که اگر این حرف‌ها را بزنم، امیرخانی بالا نمی‌آید!