به گزارش خبرنگار مهر در قم، متن زیر عین سخنان پدر یکی از جانباختگان سیل اخیر قم است.
"روز یازدهم فروردین ماه بود که با پسر و فرزند برادر خانمم از منزل سوار ماشین شده و به سمت محل کارم حرکت کردیم.
از ورودی قمرود(سمت بلوارامین) در حالی که هیچگونه مانع فیزیکی و انسانی مزاحم مان نبود و چند ماشین سواری شخصی و اتومبیل پلیس نیز پیشاپیش ما در حال ورود به قمرود بودند، وارد رودخانه شدیم. ساعت دقیقا هشت و 22 دقیقه صبح یازدهم فروردین ماه بود. با آسودگی تمام مسیر قمرود را طی میکردیم تا اینکه به پل حجتیه رسیدیم. آنجا بود که ماشین پرایدمان به پت پت افتاد و خراب شد. با بچهها پیاده شدیم ابتدا خودمان دست به کار شده دستی به موتور ماشین زدیم، روشن نشد. شروع کردیم به هل دادن اما ظاهرا قرار نبود به همین راحتیها ماشین روشن شود. به بچهها گفتم من میروم مکانیک بیاورم، شما همین جا بمانید.
از آنها خداحافظی کرده و از پلههایی که جهت تردد عابران در کنار پل حجتیه تعبیه شده بود بالا رفتم و با اتوبوسهای شرکت واحد جهت آوردن مکانیک به سمت میدان مطهری حرکت کردم. هنوز سوار ماشین نشده بودم که گوشی همراهم زنگ خورد. پسرم بود، شماره همراه حمید رحمتی(مکانیک) را میخواست، او از دوستان و همسایههای بسیار خوبمان بود. شماره حمید را به حسن دادم و به سمت دفتر کارم واقع در میدان شهید محلاتی حرکت کردم.
خیالم تا حدودی راحت شد. مکانیک را میشناختم، پسر بسیار خوبی بود. مذهبی، متدین و البته کار بلد در کار تعمیر ماشین. تارسیدم به دفتر کارم، شماره همراه پسرم را گرفتم و با هردوی آنها صحبت کرده و جویای اوضاع شدم. حمید گفت: مشکلی نیست ماشین کمی رطوبت گرفته درست میشود.
چند دقیقهای نگذشته بود که گوشی تلفنم زنگ خورد آن طرف خط پسرم بود که با صدای گرفته و التماس آمیز میگفت: باباجون آب داره میاد بالا. چیکار کنم. یه کاری بکن، گفتم پسر جون ماشینو ول کن و فرار کن. از نگرانی خودم را گم کرده بودم. به پلیس 110 زنگ زدم. موضوع را اطلاع دادم. گفتند نگران نباشید امدادگران در اطراف رودخانه مستقر هستند. خیالم اندکی راحت شد. دوباره با بچهها تماس گرفتم تا به آنها بگویم نگران نباشند نیروهای امدادی و پلیس در صحنه حضور دارند و به آنان کمک خواهند کرد. هرچه میخواستم به خودم تلقین کنم که مشکلی پیش نمی آید فایدهای نداشت که نداشت.
انگار به دلم افتاده بود قرار است اتفاقی بیفتد. شماره پسرم را گرفتم اما چه سود که صدای اپراتور آمد«مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد» نگران شدم. یعنی چه؟ نکند اتفاقی افتاده باشد، باز به خودم دلداری دادم «حتما حسن، امیر و حمید از رودخانه خارج شده و به جای دیگری رفتهاند». حتما نیروهای امدادی و پلیس مستقر در محل کمکشان کرده و بیرون آمدهاند؟ به رغم تمام دلداریها و تلقینهایی که به خود میدادم باز دلم آرام نمیگرفت. تصمیم گرفتم خودم به کنار رودخانه بیایم و ببینم اوضاع از چه قرار است. تا رسیدم به کنار رودخانه شاهد اوضاع بسیار وخیمی بودم. سیل خشمگین میخروشید و هرچیز و هر کس سر راهش بود را با خود میبرد، ماشین، چوب، سنگ و... ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود.
هرکس در طرفی ایستاده بود و شاهد ماجرا بود. با خود میگفتم، حتما بچهها رفتن منزل، زنگ زدم خانمم گوشی رو برداشت، گفتم از حسن خبری ندارید. گفتند: نه خبری نداریم، باز با خودم گفتم لابد به محل کارم رفتهاند. دوباره تاکسی گرفتم و به محل کار و رفتم آنجا هم نبودند. از همسایگان پرسیدم آنها هم خبری نداشتند. احساس بدی به من دست داد. به دلم افتاده بود که اتفاقی افتاده است".
جملات فوق بخشی از درد دلها و اظهارات حجتالاسلام و المسلمین علیرضا اسداللهی فرد است که از نحوه مدیریت مسئولان استان در قبال سیل اخیر شاکی است.
این جانباز 30 درصد که از برخی مسئولان استانی نیز شکایت کرده، از کم توجهی مسئولان قم نسبت به امدادرسانی در جریان سیل به شدت ناراحت است. گفتوگوی خبرنگار مهر در قم با این پدر داغدیده را بخوانید.
هیچ کس مانع ورودمان به قمرود نشد
وی در تشریح جزئیات ماجرا میگوید: بنده صبح یازدهم فروردین ماه به همراه پسرم حسن و امیر پسر برادر خانمم از مسیر ورودی بلوار امین در حالی که کاملا مسیر ورودی رودخانه باز بود و پیشاپیش ما نیز سه ماشین شخصی و یک ماشین پلیس در حال ورود به قمرود بودند وارد رودخانه شدیم.
از او میپرسم هیچ کس از ورود شما ممانعت نکرد در جوابم میگوید: ما در حین ورود به قمرود با هیچگونه مانع فیزیکی و انسانی مواجه نشدیم و عبور چند وسیله نقلیه از جمله خودروی پلیس قبل از ما نیز اطمینان بیشتری به ما داده بود تا از این مسیر عبور کنیم. در طول مسیر قمرود تا پل حجتیه نیز با هشدار هیچ شخصی، در هیچ لباسی و از هیچ ارگانی روبهرو نشدیم. هنگامی که ماشین پرایدمان در زیر پل حجتیه خراب شد نیز مأموران شهرداری کنار پل حجتیه بودند اما به ما هیچ تذکری داده نشد که رودخانه را ترک کنید.
وی میافزاید: ما به دو دلیل احتمال نمیدادیم در قمرود چنین سیلی بیاید اول اینکه: مسئولان در بستر رودخانه ساخت و ساز کرده بودند و حتما این کار با توجیه علمی، فنی و مهندسی بوده و دوم وجود سد 15 خرداد در بالادست قم بود.
حجتالاسلام اسداللهیفرد ضمن اظهار بی اطلاعی از اطلاع رسانی و هشدار مسئولان میگوید: حداقل بعد از نماز صبح روز یازدهم به کسی چیزی گفته نشده بود، یک پلاکاردی یا اطلاعیهای جایی نصب نشده بود. حتی بنده زمانی که در کنار رودخانه بودم از هیچ فردی نشنیدم که احتمال جاری شدن سیل در قمرود وجود دارد، پس مسئولان چگونه اطلاع رسانی کرده بودند؟
این جانباز دفاع مقدس ضمن انتقاد شدید از بی توجهی مسئولان استان نسبت به هشدارهای کارشناسان و ساخت و ساز در بستر رودخانه میافزاید: ما مردم، مسئولان استان را آدمهای برنامهریز و دوراندیشی میدانیم و فکر میکردیم اگر در این مکان ساخت و سازی صورت گرفته حتما با پیشگیری همراه بوده است. اما متأسفانه مسئولان استان هیچ اقدامی در راستای پیشگیری از وقوع حوادثی همچون سیل و ... در این مسیر نکردهاند.
اسداللهی فرد میافزاید: چرا باید از مردمی که برای نان خودشان گرفتار و محتاج هستند عوارض و مالیات گرفته شود و بعد هم در مسیری این پولها خرج شود که یک شبه همه چیز به باد رود؟ آیا این نمونه اصلاح الگوی مصرف است؟ مردم ما باید از مسئولان به این نحو یاد بگیرند که قطره قطره جمع کنند و یکدفعه همه چیز را آتش بزنند؟
وی با انتقاد شدید از مسئولان استان اظهار میدارد: نمیدانم چه اصراری است که رودخانه باید محل اسکان و پارکینگ مردم باشد. رودخانه قم قدمت زیادی دارد و از قدیمالایام سیلابهای متعددی در آن جاری شده است. اگر قرار بود از این مکان استفاده بشود پیشینیان استفاده میکردند اما متأسفانه مسئولان کنونی شهر از این مکان استفاده کرده و بعد از وقوع سیل و وارد آمدن خسارات فراوان به مردم، مسئولان کماکان قمرود را پاکسازی و مجددا مشغول به کار شدند، ظاهرا قرار نیست این حوادث برای ما درس عبرتی باشد.
این پدر داغ دیده یادآور شد: مسئولان میتوانستند بجای اینکه در مسیر قمرود ساخت و ساز کنند، این اعتبارات را صرف احداث پارکینگهای طبقاتی و ... کنند.
امکانات امدادرسانی در حد صفر بود
وی مدیریت این بحران را توسط مسئولان استانی بسیار ضعیف ارزیابی کرد و گفت: بنده وقتی که ازوقوع سیل مطلع شدم فورا خودم را به محل حادثه رساندم تا بتوانم تنها پسرم را نجات دهم، اما مأموران به من این اجازه را ندادند، به آنها گفتم زمانی که میخواستید ممنوع کنید، نکردید حالا که جان پسرم در خطر است ممانعت میکنید. امکانات مسئولان در حد صفر بود. حتی یک طناب و تیوب که بتواند افراد درون سیل را نجات دهد وجود نداشت.
مسئولان قم می گویند از چند روز قبل می دانستیم سیل می آید. سئوال ما این است که چرا تدبیری برای بحران نکرده بودند |
پدر یکی از درگذشتگان حادثه قم |
طلبه حوزه علمیه قم در مورد پیدا شدن اجساد قربانیان این حادثه نیز میگوید: جسد حمید رحمتی (مکانیک تبعه افغان) بعدازظهر یازدهم فروردین ماه از میان داربستهای جلوی مسجد اعظم پیدا شد.
جسد امیر دارایی روز چهاردهم در حاجی آباد پیدا شد و جسد حسن اسداللهی تنها پسر بنده نیز روز پانزدهم فروردین در ملک قلعه قمرود پیدا شد که ظاهرا روز سیزدهم فروردین ماه پیدا شده بود منتهی ما موفق به شناسایی جسد نشدیم.
مسئولان حتی به ما تسلیت هم نگفتند
حجتالاسلام اسداللهیفرد از برخورد مسئولان در قبال این حادثه و کشته شدن افراد، ابراز ناراحتی میکند و میگوید: متأسفانه مسئولان استان بعد از وقوع این حادثه هیچ گونه اعلام همدردی با ما نکردند، حتی یک نفر هم یک تسلیت خشک و خالی به ما نگفت، تنها فرماندار قم برای مجلس هفتمین روز تشریف آورده بودند.
این جانباز در حالی که قطرات اشک از گونههایش جاری شده، میافزاید: ما، در بهشت معصومه نمیدانستیم به فکر بچههایمان باشیم، یا قرض کردن پول جهت پرداخت عوارض شهرداری برای ترخیص جنازهها. 250 هزار تومان برای هر جنازهای از ما عوارض گرفتند. حدودا 100 هزار تومان به سردخانه و غسالخانه و 60 هزار تومان نیز برای هر یک از جنازهها، پزشک قانونی از ما پول اخذ کردند.
این پدر داغدیده میافزاید: معمولا در حوادث غیرمترقبه پولی بابت اینگونه مسائل گرفته نمیشود اما متأسفانه این پول را تا از ما نگرفتند مجوز ترخیص به ما ندادند. گلایه من مربوط به پولی که گرفتند نیست. این مسائل حاکی از این است که مسئولان به آلام روحی مردم توجهی نمیکنند.
وی یادآور میشود: متأسفانه در حالی که ما داغدار و عزادار بودیم و حضور مسئولان میتوانست مرهمی بر آلاممان باشد هیچ یک از مسئولان استان به خودشان زحمت ندادند به منزل ما بیایند تا اینکه خودم اعلامیهای به ستاد حوادث بردم و گفتم از اینکه لطف کردید یادی از مرحومین نمودید، متشکرم.
از مسئولان استان شکایت کردهام
این روحانی در بخش دیگری از سخنانش میگوید: من از مسئولان استان از جمله، استاندار، فرماندار، شهردار، شورای شهر، نیروی انتظامی و... شکایت کردم.
ما به اینها اطمینان داشتیم و با اطمینان به آنها وارد رودخانه شدیم. ما در حالی وارد قمرود شدیم که هیچگونه مانع فیزیکی، انسانی و ... سر راهمان نبود. از ورودی بلوار امین تا پل آهنچی که ماشین مان خراب شد هیچ احدالناسی به ما نگفت که احتمال جاری شدن سیل در رودخانه وجود دارد این مکان را ترک کنید. ساخت و سازها و احداث بلوارهایی که در مسیر قمرود ایجاد شده است به انسان اطمینان میدهد که در این مسیر میتواند با آرامش کامل طی طریق کند والا چرا باید از مردم عوارض و مالیات گرفته شود.
وی ادامه میدهد: بنده به عنوان کسی که تنها پسرم در این حادثه از دست رفته و قلبم جریحه دار شده تا روزی که زنده هستم در غم هجران فرزندم میگریم و اگر شکایتم به جایی نرسد پیش خداوند متعال شکایتم را خواهم برد.
اسداللهیفرد از شرایط بسیار نامناسب روحی اعضای این خانواده داغدار خبر میدهد و میگوید: آه مادر فرزندم شب و روز دنبال مقصران و افرادی است که اصرار دارند بیت المال را در بستر رودخانه حیف و میل کنند و اینگونه حوادث را بوجود بیاورند.
وی تأکید میکند: سؤال ما این است که آیا افرادی که اصرار دارند جان مردم را به خطر بیندازند صلاحیت ریاست و مسئولیت اجرایی کلان شهر را دارند؟ شخصی که به مردم شهرش اهمیت نمیدهد و تلف شدن چهار نفر را کان لم یکن تلقی مینماید و میگوید دیه آنها را میپردازیم. آیا این شخص میتواند فرد مناسبی برای اداره امور شهر باشد.
این جانباز دوران دفاع مقدس با ابراز تأسف از نحوه برخورد برخی افراد در قبال این حادثه میگوید: بنده برای پیگیری امور مربوط به کشف جسد و کفن و دفن جنازه پسرم به یکی از مراکز مراجعه کردم و گفتم چرا باید چنین شرایطی پیش بیاید؟ یک نفر از پرسنل آنجا به من گفت: چرا سر و صدا میکنی، اگر داد میزنی که به تو دیه بدهند، خواهند داد. آیا واقعا زیبنده است که با یک پدر داغدیده اینگونه برخورد کنند.
وی اضافه میکند: مسئولان چه فکری کردهاند، مگر فرزندانمان را میفروشیم که برای دیه داد و بیداد کنیم؟ آیا دیه میتواند دردها و آلام بازماندگان این حادثه را جبران کند. اگر به سر خود مسئولان چنین حادثهای میآمد و فرزندانشان غرق میشدند بازهم اینگونه سخن میگفتند و ساکت مینشستند؟
این روحانی حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنانش ضمن اشاره به سوابق اجرایی و فرهنگی خود اظهار میدارد: ما غرضی با مسئولان نداریم، خودم جانباز 30 درصد هستم. چندین ماه سابقه حضور در جبههها را دارم، قبل و بعد از انقلاب نیز در تمام صحنهها حضور داشتهام و این موضوع را برای خودم واجب میدانم اما انتظار نداشتم که مسئولان ما نسبت به مردم بی تفاوت باشند و آنها را مادی تلقی کنند.
وی بازهم تصریح میکند: مسئولان قم میگویند ما از چند روز قبل میدانستیم در قم سیل میآید. سؤال ما این است شما که چنین پیش بینی کرده بودید، چرا برای این بحران پیشگیریهای لازم را انجام ندادید؟ چرا نباید وسایل ابتدایی همچون طناب، تیوب و... در کنار رودخانه باشد؟
طلبه حوزه علمیه قم معتقد است: اگر حتی وسایل ابتدایی غریق نجات فراهم بود شاید برخی از فوت شدگان نجات پیدا میکردند اما متأسفانه مثل آب خوردن شمع وجودشان خاموش شد.
وی در پایان اظهار داشت: متأسفانه در این حادثه سه تن از اقوام و آشنایان ما به نامهای حسن اسداللهی فرد 23 ساله دانشجوی رشته حقوق دانشگاه آزاد قم، امیر دارایی دانشجوی کامپیوتر دانشگاه آزاد و حمید رحمتی مکانیک و حافظ قرآن جان خود را از دست دادند.
نظر شما