۲۷ آذر ۱۳۸۳، ۱۴:۳۸

سينما و صهيونيسم (4)

"باراباس" سر مشقي براي تحريف تاريخ

خبرگزاري "مهر" - گروه فرهنگ و هنر : تحريف واقعه آزادي باراباس و مصلويب شدن مسيح (ع) براي صهيونيسم صرفا يك گذشته مانده در سال 26 ميلادي نسيت بلكه سرمشقي است كه در زمان هاي متفاوت و شرايط مختلف تكرار مي شود .

تاريخ سازي  و تحريف وقايع  همچنان به عنوان  روشي كار آمد توسط صهيونيسم جهاني به كار گرفته مي شود . دادگاه آرژانتيني پرونده آميا كه در پشت آن صهيونيسم جهاني و استعمار انگلستان و امپرياليسم آمريكا دست داشتند از جمله طراحي هاي مشابه خلق فاجعه ، تغيير صورت مسئله و بهره برداي از فضاي ايجاد شده توسط صهيونيست ها است . انفجاري ايجاد مي شود و دادگاه مي خواهد با متهم كردن جمهوري اسلامي ايران در انفجار ده سال پيش بوئنس آميرس از آن بهره برداريهاي مختلف به عمل بياورد . طرحي كه چندي پيش به رسوايي طراحان صهيونيسم آن منجر شد .

اسناد و مدارك بدست آمده از واقعه خونيني يازده سپتامبر 2001 نسخه ديگري از ساختارتغيير تاريخ مشابه واقعه  "باراباس" است كه جهان را در ورطه تروريسم و تجاوز به كشورها فرو برده است. اين تشابه در نحوه ايجاد واقعه ، تغيير صورت مسئله با خلق ماجرايي غير واقعي ، تغيير تاريخ و بهره برداري از چيزي كه وجود ندارد است .

خلاصه واقعه چنين است : پونسي پيلات فرماندار ناحيه جود يا در فلسطيني كه از جانب تيبر يوس، امپراطور روم به سال 26 ميلادي به اين سمت منصوب گرديد، در اثر پا فشاري روحانيان يهودي كه كمر به نابودي حضرت مسيح (ع) بسته بودند با بي ميلي به مجازات حضرت مسيح (ع) فرمان داد. حتي با آنكه اصولا عقيده اي به اديان آسماني نداشت و مانند مردم روم در آن عصر خدايان متعدد را مي پرستيد، پس از صدور اين دستور دستهايش را در برابر حاضران، به نشانه ابراز بيزاري و برائت جستن از اين خيانت با آب شست . اما حالا بر اساس فضا سازي و تغيير نا محسوس واقعيت  پيلات را به عنوان عامل شكنجه و آزار و مصوب كردن حضرت مسيح (ع) مي شناسند و او مورد لعن و نفرين مومنان مسيحي و ديگر اديان توحيدي است.

بستر هاي بسياري براي دستيابي به چنين نتيجه اي ايجاد شد كه سينما يكي از محمل هاي آن است .

به گزارش "مهر" نگاهي گذرا به فيلم سينمايي باراباس محصول 1926 كه با هدفمندي ساخته شده است، ظرايف تبليغي و هدفمندي را روشن مي كند. باراباس مثل ديگر فيلم هاي خوش ساخت و پرهزينه هاليوودي از دوعامل تاثير گذار استفاده مي برد. اول استفاده از هنرپيشه هايي كه توانايي ايجاد ارتباط با بيننده را دارند. دوم نقش قهرمان كه از انسانهاي معمولي توانايي هاي بيشتري دارد.

حضور بازيگراني چون آنتوني كوئين، سيلونا منگانو، ويتوريوگاسمن، جك پالانس، ارنست بورگناين تحت كارگرداني: ريچارد فليشر فيلم باراباس محصول 1962را رقم زد .

فرض فيلم بر اين است كه باراباس سالها پس از آنكه به دست پيلات از زندان رهايي مي يابد. زندگي مي كند احساس گناه او نسبت به اينكه عيسي مسيح (ع) به جاي او كشته شده هنگام مشاهده سنگ سارشدن راشل (معشوقه سابقش) به خاطر اعتقاد به مسيحيت، تشديد مي شود.

او در اقدامي تلافي جويانه دست به قتل مي زند و از سوي پيلات به كار در معدن گوگرد  سيسيل تبعيد مي شود. در اواخر دوران تبعيد بيست ساله اش او را به "ساهاك" برده مسيحي، زنجير مي كنند.

 بعد از ويراني معدن گوگرد، فقط اين دو تن زنده مي مانند و فرماندار سيسيل آنها را به رم مي فرستد تا در آنجا آموزشهاي گلادياتوري ببينند. ساهاك به خاطر اعتقادات ديني اش اعدام مي شود. باراباس  "تور والد "فرمانده گلادياتورها را شكست مي دهد و آزادي خود را باز مي يابد.

 او شاهد آتش سوزي بزرگ رم است، و مثل بقيه مردم شهر فكر مي كند كه  مسيحي ها در  آتش سوزي شهر دست داشته اند . او كه اغفال شده سعي مي كند با بر افروختن آتش به مسيحيان كمك كند ولي دستگير و با بقيه مسيحيان مصوب مي شود.

آنتوني كوئين در نقش باراباس مدام اين جمله را تكرار مي كند:" چرا خدا چهره اش را نشان نمي دهد؟ "

در پس زمينه آزادي باراباس و همزمان مصلوب شدن مسيح (ع) شادماني و سرور لجام گسيخته و جنون آور، تنها راشل مي گويد:" مسيح (ع) تن مصلوب شده اش را ترك مي كند." و همو اوست كه نشانه هاي تولد دوباره را با روشنايي ها و حضور معنوي مسيح (ع) يادآوري مي كند.

به گزارش "مهر" در طول فيلم گروه پطرس و روحانيون تنها به بيان جمله هاي فلسفي مي پردازند ؛ در صحنه اي  باراباس به پطرس مي گويد: ماهي مبارزه مي كند جان مي دهد و مي ميرد و پطروس پاسخ مي دهد: آدم ها با آنها فرق دارند. چون آدمها مي ميرند تا حيات تازه اي بيابند.

از ديدگاه كارگردان فليم سرانجام باراباس ، آمرزش و رستگاري است.

فيلم باراباس در زمان خود اثر پر خشونت بود ولي هرگز به اين خاطر محدود نشد و مورد بي مهري قرار نگرفت .مقايسه برخورد رسانه هاي غربي به ويژه آمريكايي كه در خدمت صهيونيسم است با اين فيلم و فيلم مصائب مسيح (ع) ساخته 2003 مل گيبسون كه در آن حقايق تاريخي را در ضيانت يهودا، باراباس، پيلات و خاخام ها القا مي كند به دليل خشونت موجود در فيلم زير بمبماران خبري قرار مي گيرد.

 فليشر با بهره برداري از همه امكانات و كش دادن صحنه هاي آموزش، مبارزه و تمرين  گلادياتورها با بازي آنتوني كوئين، جك پالانس و ... از باراباس سرانجام موجودي رستگار ارائه مي دهد.

جرج ارول نويسنده برگزيده سازمانهاي جاسوسي  در كتاب معروفش "1984" مي نويسد: براي حكومت كردن بر حال، بايد گذشته را در اختيار داشت.

 فليشر و سينماي هاليوود صرفا به حوزه هاي تاريخي تحرك تصويري نمي بخشد بلكه با قرائت خاص از تاريخ، منافع امروز صهيونيسم را توجيه مي كند.

 به گزارش مهر، در همين زمينه نوم جامسكي يهودي معروف آمريكايي معاصر در صفحه 202" مثلث سرنوشت "مي نويسد: هر كودك دبستاني اسرائيل داستان ربي يوشع بن زكاي را مي داند كه ويراني معبد اورشليم را در سال 70 ق. م وقتي كه اورشليم در محاصره رومي ها بود، پيش بيني كرد، پس با مقاومت پاياني يهوديها مخالفت ورزيد و براي نجات مردم و شهر از ويراني به فرمانده رومي ها متوسل شد. مدافعان شهر اجازه نمي دادندكه او و پيروانش از شهر خارج شوند. اما آنها تظاهر به اين كردند كه ربي مرده است و دارند تابوتش را براي خاكسپاري از شهر خارج مي كنند. ربي به اردوي رومي ها رسيد و آنها تقاضايش را براي بازكردن مدرسه اي در شهر كوچك  ياونه  پذيرفتند.

آنچه مسلم است صهيونيسم جهاني همواره به دنبال سرمايه گذاري در صنايع استراتژيك است . سينما نيز از همين منظر مورد توجه است . ابزارسرگرمي سازي كه مي تواند بزرگترين دروغ هاي دنبا را باور پذير و واقعي جلوه دهد .

برهمين اساس است كه در سال 1907 مه ليبس اولين سينماگر تاريخ سينماي فرانسه بعد از برادران لو ماير فيلمي با انگيزه ايجاد احساس همدردي عمومي از ماجراي "دريفوس "ساخت كه نمايش عمومي آن تا سال 1950 به تعويق افتاد.

در گزارش هاي بعدي پرداختن به اين رويكرد را تداوم مي بخشيم.

منابع:

1- مثلث سرنوشت  نوم چامسكي
2- 1984 جرج ارول
3- مباني فراماسونري
4- تورات تحريف شده

تهيه و تحقيق : مجتبي حبيبي

کد خبر 139080

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha