۲۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۱۴

طراحي نظام مديريت مبتني بر نتايجِ زمينه‌ساز الگوي اسلامي - ايراني پيشرفت

طراحي نظام مديريت مبتني بر نتايجِ زمينه‌ساز الگوي اسلامي - ايراني پيشرفت

خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: چهار فعاليت عمده در راستاي تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت بايد مد نظر محققين قرار گيرد. اين فعاليت‌ها عبارتند از نقد و غربال دانش غربي، تبيين و بهره‌گيري از دانش اسلامي، بررسي فرهنگ و ویژگی‌های کشور و آسيب‌شناسي وضع موجود کشور.

برای تحقق یک الگو به شکل عالی و الگوی اسلامی ـ پیشرفت بهطور خاص یکی از مهمترین عوامل و زمینهها، بهرهگیری دقیق و عالمانه از منابع مختلف اعم از منابع دانشی، انسانی و ... است. بر این اساس مدیریت مبتنی بر نتایج میکوشد به شکل اثربخش و کارآمدی و در یک فرآیند هوشمندانه و دقیق، از ورودیهای سیستم بهگونهای بهره گیرد که مطلوبترین خروجی و نتیجه برای نیل به هدف غایی یعنی تحقق یک الگوی مناسب پیشرفت حاصل آید. در اینجا تلاش گردیده تا با استفاده از روش تحقق گروههای کانونی و با نگاهی به برخی الگوهای مورد توافق در دانش مدیریت، الزامات دستیابی به الگوی مذکور استخراج و ارائه گردد. نگارندگان در پیان به این نتیجه میرسند که رویکرد مدیریت مبتنی بر نتایج بر اساس ورودیها، فرآیندها، خروجیها و پیامدهایی که ذکر شده، میتواند کمک شایانی در مسیر دستیابی به الگو فراهم سازد.

قرن گذشتهی ميلادي شاهد تغييرات فراواني در زندگي بشر بوده است. تحولات عظيم در حوزهی سياسي همچون جنگهاي جهاني اول و دوم، شکلگيري بلوکهاي شرق و غرب و پیروزی انقلاب اسلامي ايران از جمله مهمترین اتفاقات در حوزهی سياست بودهاند. در حوزهی فناوري نيز زندگي بشر دورهاي متفاوت از دورههاي قبلي را پشت سر گذاشته است. اين تحولات از ساخت ابزار موردنياز براي قدم نهادن بر کرهی ماه تا توسعهی فناوري نانو را در بر ميگيرد. سرعت تغيير در حوزههاي مختلف زندگي بشري باعث گرديده است تا کشورهاي مختلف به رقابت شديدي دست بزنند و هر يک سعي کند تا گوي رقابت را از ديگري بربايند. جمهوري اسلامي ايران نيز از جملهی اين کشورها است. امروزه تلاشهاي زيادي صورت ميگيرد تا جايگاه علمي کشور در بين کشورهاي جهان ارتقا يابد. رجوع به مراجع و منابع بهروز غربي، تشويق به نگارش کتاب و مقالهی متناسب با الگوها و سازوکارهاي پذيرفته شدهی بينالمللي و ... از جمله اين فعاليتها هستند که حتي از طريق مراجع عالي سياستگذاری علمي کشور تبليغ و ترويج ميشوند. هدف از همهی اين کارها اين است که بتوانيم با بهرهگيري از علم متقن و مدلل غربي که امروزه به عنوان تنها دانش معتبر شناخته ميشود، مسير رقابت و پيشرفت جامعهی خود را تعريف کنيم و با اجراي آن به جايگاه مطلوب خود دست پيدا کنيم. مبناي همهی اين نظرات اين است که علم غربي بر مبناي واقعيتها بنا شده است و ميتواند با حفظ بيطرفي، قالب مشترکي را براي همهی مناطق جهان فراهم نمايد. اين شيوهی تفکر اغلب کساني است که با ادبيات علمي غرب آشنا هستند. در اين ديدگاه، علم، علم است؛ خواه در جمهوري اسلامي ايران پياده شود، خواه در ايالات متحدهی امريکا و خواه در رژيم اشغالگر قدس.

در ادامه این مقاله از نظر شما می گذرد:

رد نمودن چنين رويکردي در جامعهی علمي امروزهی ايران، نيازمند دانش و شناخت قوي، و توانايي استدلالهاي گسترده است که در حال حاضر از حوصلهی اين مقاله خارج است، اما ميتوان به اختصار به چند تذکر در اين حوزه اشاره نمود:

- ائمهی بزرگوار شيعه عليهمالسلام در مکانهاي مختلفي انسانها را به حرکت در مسير درست دعوت نمودهاند. اولين دعاي قرآن کریم مبنی بر هدایت به صراط مستقيم است. در جاي ديگر ميفرمايد: «افمن يمشي مکبا علي وجهه اهدي ام من يمشي سويا علي صراط مستقيم1». در احاديث نيز اين موضوع مورد توجه قرار گرفته است. امام صادق علیهالسلام ميفرمايند: «عملکنندهی بدون بصيرت مانند کسي است که در مسير اشتباه حرکت ميکند و سرعت حرکت تنها دور شدن (از مقصد) را براي او به ارمغان ميآورد2». به عبارت ديگر، هنگامي که مسير پيشرفت خود را انتخاب ميکنيم، بايد نهايت دقت و تلاش خود را در اين راه به خرج دهيم؛

- نظام علمي غرب، نظامي به هم پيوسته و منسجم است که از مبادي جهانبيني، ايدئولوژيک و انسانشناسي خاص خود بهره ميگيرد. استفاده از الگوها و مدلهاي غربي بدون توجه به اين مباني و اثرات آنها نقش تخريبي گستردهاي را به دنبال دارد؛

- تاکيد بر محوريت دانش غربي، امري است که امروزه در جوامع غربي هم مورد اعتراض قرار گرفته است. برخي از نظریهپردازان غربي مانند فایرابند تلاش نمودهاند تا نشان دهند که دانش غربيِ موجود نه به دليل صلاحيتهاي خود، بلکه به دليل تسلط نظامي و سياسي خود بر ديگر کشورها توانسته است خود را به عنوان تنها دانش قابل اتکا معرفي کند. چنين رويکردهايي راه را براي تغيير ديدگاه نسبت به علم باز ميکند؛

- تفاوتهاي موجود بين ويژگيهاي جوامع مختلف، برخي از نظريهپردازان را واداشته است تا با تفکيک بين فرم و محتوا، خواستار توجه به ويژگيهاي خاص هر منطقه در قالب محتواي فعاليتهاي علمي شوند. از جمله اين افراد ميتوان به دراکر اشاره داشت؛

- دانش تجربي غرب مدعي است که از واقعيتها نشأت ميگيرد و از اينرو تحت تأثیر نظريات فردي قرار نميگيرد. انتقادي که توسط خود غربيها بر اين ادعا وارد ميشود اين است که ايجاد علم بر مبناي واقعيتهاي موجود، تنها به تثبيت وضع موجود ميپردازد. به عبارت ديگر، علمي که امروزه در جهان توليد ميشود، در راستاي حفظ ساختارهاي موجود سياسي- اقتصادي جهان است.

با توجه به دلايل فوق بايد بيان داشت که اگرچه شکي در لزوم پيشرفت جمهوري اسلامي ايران وجود ندارد، اما بهرهگيري از الگوهاي تدوين شده توسط کارشناسان غربي، در بهترين حالت منجر به تثبيت نظام سلطه خواهد شد. از سوي ديگر، حتي خود غربيان نيز معتقدند که الگوهاي پيشرفت بايد در قالبي بومي تعريف شوند تا امکان بهرهگيري از آنها وجود داشته باشد. با اين مقدمات، لزوم طراحي الگويي اسلامی- ايرانی که متناسب با آرمانها و اهداف نظام باشد، از جمله اولويتهاي فعاليتهاي حکومتي در سطح کشور است. مقالهی حاضر تلاش دارد تا با بهرهگيري از برخي الگوهاي مورد توافق در دانش مديريت که از نظر منطقي نيز قابل توجيه است، به بررسي الزامات دستيابي به چنين الگويي بپردازد. براي دستيابي به اين منظور، ابتدا مفهوم توسعه از ديدگاههاي مختلف مورد بررسي قرار ميگيرد و پس از آن، مدل مديريتي مورد استفاده در متن و دلايل بهرهگيري از آن تبيين ميشود. بعد از اين مرحله و در راستاي تبيين موضوع مورد بحث، با بهرهگيري از روش تحقيق گروههاي کانوني، نتايج بحثها در اين حوزه مطرح خواهد شد.

مديريت مبتني بر نتيجه

مديريت مبتني بر نتايج يکي از رويکردهاي مديريت در کشورهاي غربي است که سابقهاي بيش از سه دهه دارد و تلاش نموده است تا توجه همزمان به کارایی و اثربخشي را درون خود لحاظ نمايد. براي اين منظور، نظريهپردازان اين روش از رويکرد سيستمي به شکل اصلاح شده الگو گرفتهاند. در رويکرد سيستمي، سه جزء اصلي در هر سيستم شناسايي گرديده است که مديران بايد ضمن شناسايي اجزاي آنها، به روابط و اثرگذاري آنها بر يکديگر پي ببرند. اين سه جزء عبارتند از ورودي، فرآيند و خروجي. که رابطهی آنها بدین صورت میباشد. (نمودار 1)

اگرچه رويکرد سيستمي ابزارهاي مناسبي را در اختيار مديران سازمانها قرار ميدهد تا به تحليل فعاليتهاي خود بپردازند، اما اشکالاتي نيز در ديدگاه رايج رويکرد سيستمي وجود دارد. برخي از اشکالات موجود در رويکرد سيستمي عبارتند از:

1. اين رويکرد نتوانسته است بين غايت و هدف تمايز ايجاد نمايد. به عنوان مثال، ممکن است هدف فردي، آموختن کامل زبان عربي باشد اما غايت او از اين کار توانايي قرائت قرآن کريم باشد. اين تفاوت ظريف نکتهاي است که رويکرد سيستمي با الگوي رايج نميتواند به آن توجه کند و توانايي تفکيک بين اهداف و غايات را ندارد. عدم توجه به غايات انجام کارها باعث ميشود تا خروجيهاي کار، هدف قرار بگيرند و از علت وجودي سيستم غفلت شود؛

2. هدف، داراي اقسام و حالات گوناگوني است که برخي از آنها عبارتند از: قصد3، هدف4، نيت5، مقصود6 و آماج7 که بايد بين آنها تمايز قائل شد. رويکرد سيستمي چنين تفصيلي را براي اهداف قائل نيست و در حالت کلي، خروجي را با هدف يکسان ميگيرد؛ در حالی که مشخص است نوع اهداف با يکديگر متفاوت است و هر کدام از آنها در يک مرحله از کار تعريف ميشوند. هنگامي که در رويکرد سيستمي از خروجي صحبت ميشود، بايد تعيين گردد که کدام دسته از اهداف مورد توجه قرار دارند.

با توجه به موارد فوق، مديريت مبتني بر نتايج تلاش ميکند تا با ديد وسيعتري موضوع را بررسي کند و ابعاد جديدي را برای یک سيستم مورد شناسايي قرار دهد. اين ابعاد عبارتند از: ورودي، فعاليتها، خروجي، پيامد و اثرات. سازمان توسعه و همکاري اقتصادی (OECD) تعاريف ارائه شده در جدول صفحه قبل مفاهيم فوق را بيان نموده است.

همانگونه که از تعاريف هم پيدا است، تفاوت اصلي بين پيامد و اثر در اين سيستم به اين نکته باز ميگردد که در پيامد، اثرات کوتاهمدت خروجي ايجاد شده مد نظر قرار ميگيرد و در اثر، تأثیرات بلندمدت درست کار کردن سيستم مورد توجه قرار ميگيرد. اين تفاوتها را در جدول بالای صفحه تبيين شده است میتوان بیان نمود.

طرح بحث

با توجه به مزاياي بهرهگيري از رويکرد مبتني بر نتيجه، اين پژوهش بر آن است تا الزامات مورد نياز براي دستيابي به الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت را در قالب ابعاد مختلف يک سيستم مورد مطالعه قرار دهد و اثرات مختلف اين اجزا را بر يکديگر تبيين نمايد.

وروديها (منابع)

تقسيمبنديهاي مختلف از منابع در ادبيات مديريت و سازمان صورت گرفته است. با جمعبندي دستهبنديهاي صورت گرفته در مورد منابع مورد استفاده در سازمانها، ميتوان منابع را به موارد زير تقسيم نمود که دستيابي به يک الگوي جامع پيشرفت نيازمند توجه همزمان به همهی اين منابع در قالب وروديهاي سيستم است:

- منابع انساني: انسانها، علاوه بر اينکه جزئي از چنين سيستمي به حساب ميآيند، سيستمساز نيز هستند. به عبارت ديگر، همهی ابعاد مختلف سيستم بر اساس قراردادهاي تعريف شده بين انسانها شکل ميگيرد و اين انسانها هستند که بر اساس توافق خود مفهومي به عنوان سيستم را بر مورد توجه قرار ميدهند. منابع انساني مورد نياز براي سيستم تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت از چندين جهت اهميت دارند:

1. منابع انساني جزء شکلدهنده به سيستم هستند؛

2. منابع انساني جذب شده در سيستم، در کنار يکديگر همافزايي ايجاد ميکنند؛

3. منابع انساني، در پايان کار سيستم، جزئي مهم از خروجيهاي آن خواهند بود و از اينرو طبيعي است که نقش مهمي در دستيابي به اهداف سيستم خواهند داشت.

منابع و ورودیهای الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را می توان منابع فیزیکی و مالی، منابع دانشی، منابع انسانی و ... در نظر گرفت.

با توصيفات فوق از اهميت منابع انساني در شکلگيري سيستم تدوين الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت، مشخص ميگردد که منابع انساني را بايد در سطوح مختلفي مورد بررسي قرار داد. با الهام از ادبيات رفتار سازماني، ميتوان منابع انساني را در سطح فرد، گروه، سازمان، جامعه و جهان مورد تحليل قرار داد (شکل بالا):

1. سطح فردي: هنگامي که يک فرد مورد بررسي قرار ميگيرد، ويژگيهاي مختلفي در او مورد توجه است که از جمله آنها ميتوان به شايستگيهاي فردي و معنويت او اشاره نمود. شايستگيهاي فردي در برگيرندهی همهی ابعاد کاري فرد مانند سطح دانش، مهارتها، ويژگيهاي شخصيتي، رفتارهاي اجتماعي (از قبيل عزم، همت، تلاش و ديگر موارد) و ... است که در دستيابي فرد به اهداف خود اثرگذار هستند. به اين ترتيب، يکي از موضوعاتي که بايد در راستاي زيربناسازي براي تدوين الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت مد نظر باشد، تدوين چارچوب شايستگيهاي مورد نياز در حوزهی نيروي انساني براي دستيابي به الگو است؛

2. سطح گروهي: همافزايي نيروي انساني از جمله مهمترين عوامل اثرگذار بر موفقيت در تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت خواهد بود. اين همافزايي از زمان پيوستن افراد به گروههاي کاري آغاز ميشود. از جمله حوزههايي که بايد به شکل جدي بر روي آن سرمايهگذاري نمود، رهبري گروههاي مختلف علمي کشور است. به اين ترتيب ميتوان ادعا نمود که توجه به منابع انساني کشور در قالب گروههاي مختلف علمي يا يک گروه علمي بزرگ، از جمله الزامات منطقي تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت ميباشد؛

3. سطح سازمان: آنچه در سطح سازمان و سازماندهي فعاليتهاي مرتبط با تدوين الگو در سطح کشور مورد توجه قرار ميگيرد، به سازمان نظام علمي کشور نظر دارد. ساختارهاي مختلفي در نظام علمي کشور وجود دارد که منابع انساني در آنها به کار گرفته ميشوند. از جمله اين ساختارها ميتوان به مراکز سياستگذاري، دانشگاهها، حوزههاي علميه، مراکز علمي و تحقيقاتي، مؤسسات اجرايي و ديگر مراکز اشاره نمود. بهرهگيري مناسب از منابع انساني کشور تنها زماني ممکن خواهد بود که وظايف اين مراکز به شکل دقيق و مشخص روشن گردد و ارتباطات بين آنها تبيين شود. اين امر وظيفهی مهمي را بر عهدهی واحدهاي سیاستگذار کشور از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري قرار ميدهد؛

4. سطح جامعه: مهمترین موضوعي که در مورد مديريت منابع انساني در سطح جامعه مورد توجه قرار ميگيرد، فرهنگ عمومي جامعه است. توسعهی علمي و دستيابي به الگوهاي بومي ديني در جامعه زماني امکانپذیر است که فرهنگ جامعه متناسب با توليد دانش بومي باشد. مديريت فرهنگ عمومي در راستاي عزت و خودباوري علمي از جمله اموري است که نقشي حياتي در تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت دارد. همچنين تغيير نوع نگاه به علوم انساني در سطح جامعه و بهبود وضعيت اين دانشها در ديدگاه عمومي، نقش مهمي در بهبود فضاي اين علم ايجاد خواهد نمود؛

5. سطح جهان: منابع انساني کشور، همانگونه که از جامعه تأثیر ميپذيرد، تحت تأثیر تحولات جهاني نيز قرار دارد. برنامهريزي گسترده و کمّي منابع انساني و تعيين تعداد نيروي موردنياز براي توسعهی علمي کشور و برنامهريزي براي حفظ اين نيروها از طريق همهی فعاليتهاي ممکن از جمله فعاليتهايي است که ميتواند کشور را از نظر نياز به تعداد مشخصي از کارشناسان نخبه، بيمه نمايد. آمارهاي موجود در مورد خروج منابع انساني نخبه از کشور، بسيار نگرانکننده است که نياز به توجه بيشتري دارد.

در جمعبندي مباحث فوق بايد بيان داشت که منابع انساني به عنوان مهمترین و اثرگذارترين بخش منابع کشور براي دستيابي به الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت به حساب ميآيند و از اينرو بايد فعاليتهاي مختلفي در حوزهی منابع انساني کشور از قبيل شناسايي و توسعهی شايستگيهاي مورد نياز در منابع انساني کشور، رهبري و هدايت منابع انساني علمي کشور، بهرهگيري همهجانبه از همهی منابع انساني علمي در سطح کشور، ايجاد ارتباطات قوي و تسهيل شده بين آنها، تعيين سياستهاي مديريتي منابع انساني علمي کشور، تغيير در فرهنگ عمومي و در نظر گرفتن مباحث جهاني در حوزهی منابع انساني علمي، متناسب با دستيابي به الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت در آن صورت پذيرد. توجه مناسب به حوزهی مديريت منابع انساني علمي در سطح کشور و دستيابي به وضعيت مطلوب و مناسب، در راستاي تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت است.

- منابع دانشي: دانش به عنوان مهمترین عامل مزيتساز در دنياي امروز شناخته ميشود. کشورهاي توسعهيافته تلاش ميکنند تا با متمرکز نمودن توليد دانش در کشورهاي خود، ديگر کشورها را به پيرواني بياختيار تبديل نمايند. از سوي ديگر، دانش توليد شده در سطح جهان، مخصوصاً در حوزهی علوم اجتماعي، متناسب با شرايط بومي اين کشورها توليد ميگردد. طراحي و تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت، نيازمند در نظر گرفتن دانشهاي گوناگوني است. اين دانشها را ميتوان در مجموعهی زير دستهبندي نمود:

1. دانش روز جهان: اگرچه بخشهاي مختلفي از دانش روز غربيها به دلايل مختلفي براي بهکارگیری در طراحي الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت داراي اشکالات گوناگون ميباشد، اما اين امر به معناي نفي مطلق آنها نيست؛ بلکه نياز به غربال نمودن آنها را به مسلمين خاطرنشان ميکند. از اينرو بررسي نظريات متفکران غربي در حوزهی پيشرفت از جمله دانشهايي است که مسلمانان بايد به آنها دست پيدا نمايند؛

2. منابع ديني: هنگامي که از الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت صحبت مي‌‌شود، براي همگان روشن است که براي دستيابي به الگويي اسلامی، منابع ديني بايد مورد بررسي قرار گيرند. اين بررسيها بايد به صورتي جامع صورت پذيرد و افرادي که قصد فعاليت در حوزهی تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت را دارند بايد به خوبي با متون دست اول ديني و نظريات گرانبار حوزوي آشنا گردند. اين امر نيازمند همکاري گستردهی حوزه و دانشگاه با همديگر است و دانش نظريهپردازان حوزههاي مختلف حوزه و دانشگاه بايد به يکديگر نزديک شود؛

3. اطلاعات عملياتي وضع موجود: يکي از الزاماتي که در مورد الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت وجود دارد، داشتن قابليت عملياتي است. اين قابليت عملياتي، از ميزان آشنايي طراحان الگو با واقعيتهاي ايران ناشي ميشود. اين اطلاعات در مورد داشتهها، سابقهی علمي و فرهنگي، توانمنديهاي مادي، وضعيت نيروي انساني و ... است؛

4. با توجه به موارد فوق، يکي ديگر از الزامات دستيابي به الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت، مديريت صحيح بر ارائهی دانش و اطلاعات در حوزههاي دانش روز غربي، منابع ديني و اطلاعات مربوط به حوزههاي مختلف کشور ميباشد.

- منابع فيزيکي و مالي (از قبيل تأسیسات، تجهيزات و ...): همانند ديگر فعاليتهايي که در حوزهی علم صورت ميپذيرد، نياز به امکانات فيزيکي و مالي از جمله مهمترین مؤلفههایی است که بر عملکرد محققين اثرگذار ميباشد. اگرچه هنوز بودجهاي که در امر پژوهش کشور مصرف ميشود نسبت به بودجهی دولت رقم پاييني است، اما همين بودجه و امکانات فعلي نيز ميتواند به خوبي در راستاي تدوين الگو بهکار گرفته شود. به هر حال، عدم تخصيص بودجه و امکانات مناسب، موجب ابتر ماندن فعاليت و عدم رسيدن آن به هدف مطلوب خواهد شد.

دستيابي به يک الگوي جامع پيشرفت نيازمند توجه همزمان به همهی اين منابع در قالب وروديهاي سيستم است. همانگونه که در توضيح اين موارد بيان گرديد، ايجاد چنين وروديهايي خود نيازمند فعاليتهاي گسترده و برنامهريزيهاي متفاوت است. عدم توجه به برخي از اين منابع مانند معنويت نيروي انساني، يا سادهانگاري درباره برخي ديگر از آنها مانند دانش غربی باعث خواهد شد تا استفاده از ديگر منابع اثربخشي کافي نداشته باشد.

فرآيند (فعاليتها)

چهار فعاليت عمده در راستاي تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت بايد مد نظر محققين قرار گيرد. اين فعاليتها عبارتند از نقد و غربال دانش غربي، تبيين و بهرهگيري از دانش اسلامي، بررسي فرهنگ و ویژگیهای کشور و آسيبشناسي وضع موجود کشور. اين چهار فعاليت مرتبط با يکديگر که الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت از تعامل مستمر آنها حاصل ميشود، در شکل زیر به تصویر درآمدهاند.

- نقد و غربال دانش غربي: دانش غربي امروزه به حوزهی رسمي و مورد اتفاق دانش در بين کشورهاي مختلف تبديل شده است. خود غربيها اين امر را به دليل منطقي بودن و علمي بودن دانش توليد شده توسط خود معرفي ميکنند، ولي برخي از منتقدين معتقدند که دليل اصلي غلبهی دانش غربي بر ديگر دانشها، استيلاي اين کشورها بر کشورهاي ديگر است. يکي از مهمترین فرآيندهايي که بايد در راستاي تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت صورت پذيرد، نقد و غربال نمودن ادبيات توسعه و پيشرفت در غرب است. انجام چنين کاري در صورتي ممکن است که دانشمندان ايراني در حوزههاي مختلف کاملاً بر روي ادبيات غربي مسلط شوند و ابعاد مختلف آن را بشناسند. پس از اين امر ميتوان در مورد درست يا اشتباه بودن تجويزهای ناشي از اين نظريهها صحبت نمود. نقد ادبيات غربي فوايد مختلفي را براي تدوين الگو در بر دارد که برخي از آنها عبارتند از:

1. امکان بهرهبرداري از نتايج مفيد غربيها را در الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت فراهم ميسازد؛

2. نقاط ضعف و گلوگاههاي مشکلساز اين نظريات را روشن ميسازد و حوزههايي که پژوهشگران بايد ضمن تحقيق در آنها، به نتايج جديد برسند را مشخص میکند.

- تبيين و بهرهگيري از دانش اسلامي: ايجاد يک الگوي اسلامي، نيازمند غور در مباني اسلامي است. اين غور نبايد صرفاً به مطالب موجود محدود شود، بلکه بايد تلاشهاي گستردهاي براي تبيين دقيق مباني ديني و راهکارهاي ارائه شده در دين براي حوزههاي مختلف صورت پذيرد. اين تبيينها، در راستاي ايجاد علم اسلامي صورت ميپذيرد و دانش توليد شده بايد توانايي وارد شدن به حوزهی عملياتي را داشته باشد.

- بررسي فرهنگ و ویژگیهای کشور: براي طراحي الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت قطعاً نيازمند توجه به فرهنگ و ارزشهای برگرفته از کشور ايران هستیم. در واقع در اين بخش میبایست محققان به ویژگیها و فرهنگ کشور توجه نموده و آنها را استخراج نمايند تا بتوانند الگوي پيشرفت کشور را بر اساس و متناسب با آنها طراحي نمايند.

- تحليل وضع موجود کشور: پيشرفت در تعبير سادهی آن، از شناسايي فاصله وضع موجود تا وضع مطلوب و تلاش براي دستيابي به آن ناشي ميشود. اجراي فرآيندهاي مختلف آسيبشناسي در سطح کشور ميتواند سه مزيت مهم را در فرآيند تدوين الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت ايجاد کند:

1. آسيبشناسي نقاط ضعف و حوزههاي کليدي تصميمگيري؛

2. شناسايي توانمنديهاي مختلف کشور نيز از نتايج مهم آسيبشناسيها است؛

3. فرآيند آسيبشناسي متضمن بررسي عملکرد ديگر کشورها در حوزههاي مختلف است که منجر به شناسايي راهکارهاي مختلف و ايجاد فرصت نقد يا پذيرش آنها ميشود و دانش عظيمي از فعاليتهاي کاربردي را براي کشور به ارمغان ميآورد.

با توجه به جميع موارد فوق، چرخهی توليد الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت، متضمن در نظر گرفتن آگاهانه و با بصيرت دانش غربي، مباني ديني و وضع موجود فعاليتهاي مختلف در کشور است (در بالا چهار فعالیت ذکر شده است). در صورتي که فرآيندهاي فوقالذکر به درستي صورت پذيرند، ميتوان انتظار داشت که به مرور زمان، دانشهاي جديدي مبتني بر فعاليتهاي فوق شکل بگيرند.

خروجیها

در صورتي که ورودیها و منابع اشاره شده در بخش اول فراهم بوده و فرآيندهاي ذکر شده نيز به خوبي پيادهسازي گردند میتوان خروجیهای زير را براي الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت متصور دانست.

- نظام نوين علمي کشور متناسب با الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت: در صورتي که منابع مورد نياز براي طراحي الگو به خوبي فراهم گرديده و فرآيندهاي متصور شده به خوبي اجرا گردند در اين صورت میتوان اميد داشت تا يک نظام نوين علمي در کشور ايجاد گردد که بتواند به خوبي منابع انساني و منابع دانشي، فيزيکي و مادي موجود در طراحي الگو را بهکار گرفته و الگوي مطلوب را طراحي نمايد؛

- نظام جامع منابع انساني متناسب با الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت: بيشک مؤلفهی اصلي در دستيابي به الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت، منابع انساني است که اهميت آن در ادبيات معاصر علم مديريت روز به روز افزايش يافته و دانشمندان مختلف از آن به عنوان تنها عامل ايجادکنندهی مزيت رقابتي ياد میکنند. در صورتي که کشور بخواهد براي هميشه در مسير پيشرفت ادامه مسير بدهد ناگزير به طراحي يک نظام مديريت جامع منابع انساني است تا در آن بتواند نيروهاي مناسب و تأثیر گذار در اين مسير را شناسايي، آنها را رشد و توسعه داده و بسترها و امکانات مورد نياز براي حفظ و نگهداشت آنان را فراهم سازد؛

- فرهنگ متناسب با الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت: در صورت هم افزايي بهينهی ورودیها (منابع) و فرايندهاي ذکر شده در بخشهای پيشين میتوان اين خروجي را متصور شد که فرهنگ متناسب با الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت به وجود آيد. شايد بتوان مؤلفهی اصلي اين فرهنگ را اعتماد به نفس و عزت مداري و اعتقاد راسخ به جامعيت منابع ديني و بومي در دستيابي به الگوي اسلامي و ايراني پيشرفت دانست، فرهنگي که وجود آن مشوق و انگيزانندهی دانشگاهيان و حوزويان کشور در دستيابي به الگوي مد نظر خواهد بود.

پيامدها

در صورتي که ترکيب ورودیها، فرايندها و خروجیهای ذکر شده متناسب باشد، میتوان پيامدهاي زير را براي اين الگو متصور گرديد:

- توليد علم ديني و بومي متناسب با الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت: در صورت وجود منابع ذکر شده و همچنين طي فرآيندهاي ذکر گرديده (به ويژه واکاوي منابع ديني و بومي) و حصول خروجیها میتوان به توليد علم ديني و بومي مورد نياز در طراحي و اجراي الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت اميدوار شد؛

- قرار گرفتن در مسير پيشرفت: با ايجاد ترکيب همافزاي ورودیها، فرآيندها و همچنين خروجیها میتوان به اين نکته اميدوار گرديد که کشور در مسير صحيح پيشرفت بر مبناي ارزشهای ديني و بومي قرار گرفته و از استيلاي فرهنگي و علمي غرب رهايي و نجات يابد و الگوي اسلامی- ايرانی پيشرفت طرحریزی شده و در دستيابي به اهداف کلان کشور موثر واقع شود.

تأثیرات 

تفاوت تأثیر و پيامد در اين نکته است که پيامدها به کوتاهمدت و ميانمدت اشاره داشته و نتايج کوتاهمدتي و ميانمدتي را در بر میگیرند؛ در حالي که تأثیرها به بلندمدت اشاره داشته و نتايج بلندمدتي را شامل میشوند.

با توجه به موارد ذکر شده، در صورت تعهد به پيادهسازي مدل فوق، پيشبيني ميشود که الگوی اسلامی ايراني پيشرفت شکل گرفته و همزمان وارد مرحلهی اجرا شود؛ امري که منجر به طي مراحل مختلف پيشرفت اسلامي از ديدگاه مقام معظم رهبري شده و زمينهساز حکومت جهاني اسلام خواهد بود.

در واقع در قسمت «تأثیرات» خروجی مشخص کار، طراحی و اجرای الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت خواهد بود. نگاره ذیل زنجیر و نتایج نظام طراحی الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت را به تصویر میکشد.  (شکل پایین)

جمعبندي و نتيجهگيري

مقالهی حاضر، تلاشي در راستاي تبيين الزامات مورد نياز براي دستيابي به الگوی اسلامی- ايراني پيشرفت بود. مهمترين نکاتي که در اين مقاله به آنها اشاره شد ، عبارتند از:

- دانش غربي توليد شده براي توسعهی کشورهاي اسلامي و کشورهای در حال توسعه، بنا بر آموزههاي ديني ما و اعترافات متعدد غربيها، از کارآمدي لازم براي رساندن کشور به جايگاه مطلوب آن برخوردار نيست و در بهترين حالت کشور را به يکي از اجزاي تابع نظام سلطهی جهاني تبديل مينمايد؛

- الگوي پيشرفت اسلامي- ايراني، به عنوان يک الگوي بومي، تنها راه حل پيشرو براي دستيابي به پيشرفت در کشور ماست؛

- الگوي پيشرفت اسلامي- ایرانی یک مدل نظري نيست، بلکه به عمل توجه دارد. به عبارت ديگر، آنچه به عنوان الگوی اسلامی- ايراني پيشرفت شناخته ميشود، در عمل تجلي پيدا ميکند و خود اثر نهايي ناشي از فعاليتها و خروجيهاي مختلف است. الگوی اسلامی- ايراني پيشرفت الگویی است که در اثر تعاملات داخلي علمي و توسعهی علوم مختلف در کشور حاصل ميشود؛

- براي دستيابي به الگوی اسلامی- ايراني پيشرفت، مديريت مبتني بر نتايج ميتواند کمک قابل توجهي ارائه نمايد. با بهرهگيري از اين مدل ميتوان ادعا نمود که الگو، مرحلهی نهايي و غايي سيستم است و لازم است اجزاي ديگر سيستم تحقق پيدا کنند تا اين الگو بهوجود آيد؛

- در اين مقاله، اجزاي سيستم در قالب وروديها و منابع، فعاليتها، خروجيها و پيامدها مورد بحث قرار گرفتند و با بهرهگيري از ديدگاه مبتني بر منابع تلاش شد حداکثر بحث ممکن بر روي منابع مورد نياز صورت گيرد تا بقيهی مراحل از پشتوانهی کافي برخوردار باشند؛

- در صورت تحقق خروجيها و پيامدهاي مدل، ميتوان انتظار داشت در يک بازهی زماني بلندمدت، الگوی اسلامی- ايراني پيشرفت هويدا شود و مسير حرکت جامعه را روشن کند.

 

پینوشت

دکتر مسلم باقری، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز، محمدمهدی علیشیری دانشجوی دکتری مدیریت دانشگاه تهران( پردیس قم)، سیامک طهماسبی کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق(ع).

1. ملک، آیهی 22

2. کلينی، 1365: 44

3 . aim

4 . goal

5. intent

6. purpose

7. target

8. input

9. activity

10. Outputs

11. Outcome

12. Impacts

*منبع: فصلنامه علوم انسانی اسلامی صدرا، شماره 10.

کد خبر 2389478

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha